هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

گفتگو با اولین زن دارنده گواهینامه پایه یکم در شهرستان بافق

گفتگو با اولین زن دارنده گواهینامه پایه یکم در شهرستان بافق



همیشه در خیابان و سطح شهر مخصوصاً موقع رانندگی درمورد نحوه رانندگی زنان بخصوص از زبان مردان حرف و حدیثهای متفاوتی می شنویم در این شماره گفتگویی با اولین زن بافقی که گواهینامه پایه یک دارد انجام شده است که توجه شمارا به آن جلب می نماییم.
افق کویر: لطفاً خودتان را معرفی کنید:
بی بی عشرت آثاری هستم، 43 سال سن دارم، 28 سال هست که ازدواج کردم و دارای 3 فرزند و دو نوه می باشم.
افق کویر: چطور شد که برای گرفتن گواهینامه پایه یک اقدام نمودید؟
علاقه خاصی به رانندگی داشتم، گواهینامه پایه دو را نیز 23 سال پیش گرفتم. سال 87 گواهینامه پایه یک را گرفتم و یک سال بعد نیز دفترچه اتوبوس را توانستم دریافت نمایم. برای آموزش که به یزد رفتم کمی ترسیده بودم، ولی مربی مرا تشویق نمود و گفت شما توانایی این کار را دارید.
افق کویر: هرکدام از مراحل را دفعه چندم قبول شدید؟
آئین نامه و فنی دفعه اول، تپه دفعه سوم و برای اتوبوس دومین دفعه قبول شدم.
افق کویر: آیا زمانی که قبول نمی شدید ناامید می شدید و فکر اینکه از ادامه راه انصراف دهید به سراغتان می آمد؟
در بین تعداد زیادی از مردها بعد از هر بار رد شدن ناراحت می شدم، اما ناامیدی در من وجود نداشت پشتیبانی و حمایت همسرم نیز در این راه بسیار مؤثر بود. هر کاری سختی خودش را دارد. برای امتحان تپه ساعت 4 صبح بایستی از منزل به سمت یزد حرکت می کردم. به علت این که کمبود من در فضای منزل زیاد احساس نشود شب قبل تمام کارهای فردا را انجام می دادم.
افق کویر: از روزهای اولی که راننده اتوبوس شدید بگویید:
یک بار در حالی که مسافرین را از یزد به بافق می آوردم راهنمایی و رانندگی اتوبوس را متوقف کرد. سؤال کرد چرا رانندگی می کنی؟ گفتم گواهینامه دارم. باز پرسید آیا دفترچه اتوبوس هم داری؟ جواب دادم خیر، باید مدتی رانندگی کنم تا دفترچه به من بدهند در همین حین مأمور راهنمایی و رانندگی گفت: تا زمانی که دفترچه نگرفتی رانندگی نکن! زمانی که به این گفته معترض شدم و گفتم تا وقتی رانندگی نکنم دفترچه به من نمی دهند گفت: از قضا این جاده ای که شما برای رانندگی انتخاب کردید بدترین جاده است در پاسخ گفتم: موقع رانندگی مواظب هستم که وی در پاسخ گفت: درست هست؛ چرا که زنها در هنگام رانندگی بیشتر احتیاط می کنند، ولی مواظب باشید.
افق کویر: به خاطر اینکه با راننده اتوبوس تنها بودید ترس و واهمه ای نداشتید؟
همیشه سعی می کردم با راننده های شناخته شده سرویس ببرم و راننده ای را انتخاب می کردم که خصوصیات اخلاقی شان را می شناختم. در حال حاضر هم که رانندگی را کمتر کردم به خاطر این هست که خودمان اتوبوس نداریم و باید به عنوان کمک راننده با اتوبوسها سرویس می بردم.
افق کویر: آیاراننده ها چون شما زن بودید به رانندگی شما اعتماد داشتند؟!
زمانی که راننده ها رانندگی ام را می دیدند می گفتند: اعتماد به نفس شما، حتی از شوهرتان در هنگام رانندگی بیشتر است.
افق کویر: آیا زمانی که رانندگی می کنید به زندگی و مسائل و مشکلات هم فکر می کنید؟
 اصلاً. فقط به فکر مسافرین داخل اتوبوس هستم که باید آنها را سالم ببرم و سالم برگردانم.
افق کویر: آیا تا به حال اتفاق افتاده است که مسافرین اعتراض داشته باشند که یک زن چرا رانندگی می کند؟
برای اولین بار که سرویس بردم یزد، زمانی که داخل ترمینال بودیم، چون لباس مخصوص به تن نداشتم مسافرین نمی دانستند که من راننده هستم چند نفر دانشجو پشت صندلی راننده نشسته بودند که یکی از آنها به دوستش گفت: بسم ا...، یه کاغذ بیاور تا وصیت نامه خودمان را بنویسیم، ولی وقتی رانندگی مرا دیدند و به یزد رسیدیم از رانندگی ام تشکر کردند.
افق کویر: آیا طی مدتی که راننده جاده بودید مشکل خاصی برای شما پیش آمده است؟
خدا را شکر تا به الآن خیر.
افق کویر: نقش همسر شما در موفقیتتان چه بوده است؟
همسرم مشوق اصلی من در تمام مراحل زندگی بوده است.
در ادامه گفتگویی با سید علی شهیدی همسر وی انجام داده ایم که در ادامه می خوانید:
افق کویر: چه عاملی باعث شد تا همسرتان را برای گرفتن گواهینامه پایه یک همراهی کنید؟
در کنار کارم که مسئول صدور پروانه ساخت در شهرداری بود پایه یک را هم در اوقات بیکاری گرفتم و راننده اتوبوسی که از شیطور به سمت کرج می رفت شدم. در این مسافرتها همسرم نیز با من می آمد که در همین حین وی علاقمند به گرفتن گواهینامه پایه یک شد. برای این کار زن و شوهر باید با هم تفاهم داشته باشند، ما علاوه بر این که زن و شوهر هستیم با هم دوست نیز هستیم.
افق کویر: آیا تا به حال اطرافیان به شما اعتراضی نکردند که چرا به خانمتان اجازه دادید که پایه یک بگیرد و راننده اتوبوس شود؟ خوشبختانه، چون کار وی خوب هست همیشه همسر را تشویق هم نمودند.