هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

قلم شکستنی است

قلم شکستنی است



اکنون می خواهم « قلم را لختی بگریانم « نه بر احوال رفته ای؛ بلکه بر احوال زمانه؛ از ناحقی که بر اهل قلم می رود به حکم آنکه ننویسند! و یا بنویسند به رسم فرمایشی! و از دردی نگویند و فریاد حق طلبانه ای را به گوش مسئولی ولو الکن نرسانند! اگر قلم شنوایی نکند و گوش به فرمان نباشد او را با هر ابزاری شده خردش می کنند! هزاران مشکل به آیین، مشکل تراشی برایش می سازند و می بافند تا زبان تیز قلم را با دست زور خود دوتا کنند.
این است حال و روز قلم! که هر چه در توان دارند از تهدید و ارعاب گرفته تا قطع لقمه نانی به کار می گیرند تا قلم را یارای نوشتنش نباشد؛ آنچنان که سودای حکمروایی بر قلم را در سر می پرورانند! چه روزگار بدی خواهد شد که سرنوشت قلم بدست اینان بیفتد. قلمی که اگر می نویسد نه برای خود نه برای نان و آبی و نه برای پست و مقامی و نه برای رئیس و مرئوسی؛ بلکه می نویسد که رسالتش به حکم قانون نوشتن از دردهاست! نوشتن از کاستی ها و نوشتن از خوبی هاست. می نویسد تا زبان بی زبانان باشد! آنان که جرأت ندارند در برابر مسئولی صدای خود را آزاد کنند! درد خود را بگویند، می ترسند و واهمه دارند که نان گرمشان سرد شود؛ اما قلم هم توانی دارد آن مقدار نیست که در زیر سنگ زمانه تحمل درد کند، قلم نحیف است و به اندک سایه سنگین می شکند، آری قلم شکستنی است و قلم رفتنی! نه تاب درد دارد و نه تاب ماندن! می رود آنجا که دردش را بشناسند و قدرش را بدانند! « قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری»  اما مرام و اندیشه قلم جاودان است که از عشق می گوید از آن چیزی که قرنها برایش گفته اند و تا پایان عمر آدمی هم برایش خواهند گفت: از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر  یادگاری که در این گنبد دوار بماند  
این عشق گفتن است که سالیان سال در نهاد قلم به ودیعه سپرده شده و خداوند بر صاحبان قلم تکلیف کرده « ن وَالقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ « - سوگند به قلم و آنچه می‏نويسند (قرآن کریم)

 

محمدحسین تشکری