هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

با انتخاب نادرست استعدادم به باد فنا رفت

با انتخاب نادرست استعدادم به باد فنا رفت



رضیه زارع پور| هفته نامه افق کویر، در این شماره گفتگویی با یکی از هنرمندان استان یزد انجام داده است.
افق کویر   لطفاً خودتان را کامل معرفی کنید:
سمیه بلیانی هستم، متولد1363 اهل یزد، لیسانس رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد؛ البته انتخاب این رشته هم حکایتی دارد که در ادامه یادآور خواهم شد.
افق کویر   از چه سالی کار هنری را شروع کردید؟! نقطه ی آغاز فعالیت های هنری تان چه بود؟
بسیار به هنر علاقه داشته و دارم؛ خیلی دلم می خواست در هنرستان تحصیل کنم؛ اما با مخالفت سخت خانواده ام روبرو بودم. بدون هیچ علاقه ای دیپلم ریاضی فیزیک گرفتم. خوب یادم هست سال سوم دبیرستان با دو نفر از دوستانم که آنها هم به هنر علاقه داشتند یکدل شدیم و تصمیم گرفتیم تغییر رشته بدهیم. با کلی تحقیق و بررسی از اداره کل آموزش و پرورش چند جلد کتاب رشته گرافیک گرفتیم و در امتحاناتش شرکت کردیم .آن سال در رشته گرافیک قبول شدیم. پیش دانشگاهی گرافیک خواندم. آن دوره، قشنگ ترین دوران تحصیلم بود. به عشق اینکه دانشگاه هم.... 
دوسال دانشگاه سراسری رشته طراحی پارچه قبول شدم؛ اما نه شهر یزد؛ خانواده ام بشدت مخالفت کردند و از آنجایی که اگر فردی دو سال در کنکور دانشگاه دولتی قبول شده؛ ولی ثبت نام نکند سال سوم از آزمون سراسری محروم هست مجبور شدم فقط دانشگاه آزاد امتحان بدهم. آن هم رشته ی علوم انسانی!  بدون هیچ علاقه ای !
هر چند در این رشته هم ممتاز بودم، ولی چه سود! همیشه بیشتر از حد معمول واحد می گرفتم تا فقط تمام شود دو دوست دیگرم در شهر دیگری طراحی پارچه را ادامه دادند و هر دو استاد دانشگاه شدند !
دانشگاه که تموم شد گفتم هرطور هست باید وارد هنر بشوم، هرشاخه ای که شد !کلاً نوشتن را خیلی دوست دارم؛ مخصوصاً نوشتن خاطرات را، از سال1380تا 1393ریز به ریز هر روز زندگیم را نوشتم. شعر می گفتم. متن‌می‌نوشتم؛ طنز، جدی و اجتماعی. همیشه به رادیو زنگ می زدم و در مناسبتهای مختلف مطلب کوتاه می خواندم. نظر می دادم، هر بار با صدایی و با اسمی جداگانه، چون واقعاً خجالت می کشیدم، ولی این فضا را دوست داشتم. علاقه خاصی به خوانندگی داشتم و همیشه صدایم به من آرامش می داد. یادش بخیر در مقطع راهنمایی، دبیرستان و پیش دانشگاهی سر صف صبحگاهی مطالبم را می خواندم. یک روز داستان طنز خواستگاری به ذهنم رسید دیالوگ شخصیت هایش را تکه تکه از هر خواننده ای (البته مجاز ) برداشتم و نوشتم. این دیالوگ ها را سرصف خواندم.خیلی قشنگ شده بود. این داستان را برای صدا و سیما ی یزد پست کردم .به همراه 15 طرح برای آرم شبکه یزد، مدتها گذشت تا اینکه یک روز از تلویزیون با من تماس گرفتند و یک قرار ملاقات گذاشتند؛ دفتر آقای تقوی نژاد با آقای حسینی. در آنجا با حضور تعداد زیادی ازکسانی که برای تست سریال چرخ زندگی آمده بودند من هم اجازه خواستم تست بدهم .تست دادم و این شروع کار بازیگری من در تلویزیون شد.
سرهمان کار به خانمی گفتم به تئاتر علاقه دارم. وی مرا با گروه آقای پاشابدرود معرفی کرد که می توانم بگویم از آقایان بدرود و مهدی مالکی خیلی درسها یادگرفتم و از این افراد واقعاً ممنونم. اجرای این کار بیست روز بیشتر نشد؛ ولی طی همین زمان کوتاه به همه جهت درس گرفتم. سپس از طریق خانم معزی به گروه آقای کوراغلی معرفی شدم. ابتدا در چند کار به عنوان منشی صحنه حضور داشتم وکم کم وارد بازیگری شدم. گروه باران، استارت اصلی کار من شد و آشنایی با پیشکشوتان و بزرگواران و همچنین آقایان حایری زاده، دلدلزاد، جباری، جاور و...که به همگی ارادت دارم.
اولین کار تئاترم در سال 1383عالی بود و پر از خاطره! جا دارد تشکر ویژه از آقای کوراغلی که پدرانه درکنارگروه بوده و دلسوزانه کار می کرد، داشته باشم.
افق کویر  مشوقتان برای کار هنری چه کسی بود؟ آیا از طرف خانواده مخالفتی با کار هنری شما ابراز نمی شد؟
مشوق خاصی نداشتم...مادرم بشدت مخالف بازیگری بودند، چون وجهه اجتماعی شان اجازه نمی داد؛ اما پدرم همیشه می‌گفت به دنبال علاقه ات برو؛ ولی مواظب خودت باش!
افق کویر   چه کارهای شاخصی تاکنون ارائه کرده اید و آیا به کسب مقام نیز نائل شده اید؟
ازسال 1376تئاتردانش آموزی کار می کردم و از سال 1381تئاتر را بصورت حرفه ای شروع کردم.
نمایش هایی چون، قصه جور دیگر بود، فراموش شده ها، سمفونی سالهای سرد، منشی صحنه بودم.
نمایش هایی چون، نامه هایی که باد آنها را خواهد برد، آنالیز، عاشقستان، پنج دری، خنکای ختم خاطره را بازیگر بودم. 
در سریال های؛ چرخ زندگی، گل مریم، حلقه گمشده، ترمه، شهردار، آرزوهای بزرگ، دلها و دستها و در
فیلم کوتاه آرزوی سرد، زندگی بدون ما، در تله فیلم های در اعماق خطوط، مونس، رؤیا  و در
فیلم سینمایی مادری به عنوان بازیگر فعالیت کردم.
ازسال 1383تا1390مربی تئاتر مدارس بودم و در مسابقات دانش آموزی شرکت می کردم. شرکت در جشنواره بسیج با نمایش "نامه هایی که باد آنها راخواهد برد"به عنوان بازیگر زن، اول شدم. شرکت در جشنواره علوم قرآنی با نمایش "عاشقستان" به عنوان بازیگر مورد تقدیر قرار گرفتم.
افق کویر   با توجه به استعدادهای زیادی که در شهر یزد و در بین خانمها جهت کار های هنری و بازیگری وجود دارد؛ چرا تاکنون در این زمینه شاهد افراد شاخص و معروف زیادی نیستیم؟ 
راستش نمی دانم چه بگویم! بارها شاهد بوده ام که خانمها ناگهان دارد عرصه بازیگری می شوند و همانگونه نیز محو می شوند. طوری که نمی فهمی چطور آمدند و چگونه رفتند! نمی فهمی چرا آمدند؟! چرا رفتند؟! به هرحال خانمها محدودیت های بیشتری دارند. یکی از آنها خود من که می توانستم در بازیگری خیلی عالی باشم، ولی گاهی شرایط اجازه نمی دهد؛ در ضمن اگر هم کسی در زمینه هنر پیشرفت کرده و توانسته است از یزد فراتر برود این باعث افتخار یزد است نه شخص خاصی!
افق کویر   آیا محیط یزد را برای فعالیت هنری خانمها مناسب می دانید؟
اینقدر ناراحت می شوم گاهی که می‌شنوم عده ای بدون اطلاع می گویند جو تئاتر یا بازیگری بدهست. آخه این جو را چه خوب و چه بد خود ما آدمها می سازیم و مرد و زن ندارد. هرکسی باید از خودش شروع کند...اول از همه اخلاق هنری داشته باشیم، وجدان داشته باشیم، چشم دیدن همدیگر را داشته باشیم؛ یعنی بتوانیم بالاتر از خودمان را هم ببینیم، حتی اگر یک پله بالاتر است از او کمک بگیریم تا به بالا برسیم و دست کسی که پایین تر هست را هم بگیریم. علاقه داشته باشیم و در پایان هنر هم داشته باشیم. به نظرم هرکجا هستیم باید خوب باشیم. خوب وارد شویم و خوب بمانیم. باید بدانیم با چه کسی کار می کنیم و هدف مان چیست و به کجا و چی می خواهیم برسیم .
افق کویر   آیا شما ازدواج کرده اید؟ چند فرزند‌دارید؟
مطمئناً وقتی زنی شرایط کاری مردش را درک می کند مردش شرایط کاری او را درک خواهد کرد.
دخترم غزل همه زندگیم هست.
افق کویر  در صورتی که خاطره جالبی از دوره ی فعالیت هنری تان دارید برای خوانندگان بیان‌نمایید.
در زمینه تئاتر قشنگترین خاطراتم در کار "عاشقستان" شکل گرفت...با گروه آقای حایری زاده که واقعا خوب بود...چون همه یکدل بودیم و میتوانم بگویم عاشقستان را واقعاً دوست داشتم.
فیلم کوتاه " آرزوی سرد" کار آقای علیرضادهقان؛ تله فیلم "مونس " کار آقای فریدون کرمی؛ سریال " ترمه" کار آقای بهروزخلجی همه برایم خاطره بود. سریال ترمه از کارهایی بود که واقعاً از آن درس گرفتم، چون نقش مقابل آقای مهدی قانع بودم و شخصیتی متفاوت با شخصیت اصلی خودم بود. همه کارها البته خاطره هست و قشنگترین اینها تله فیلم "ترس" که من نقش یک پلیس را داشتم و در بعضی سکانسها باید بازجویی می کردم از کسانی که استادم بودند و پیشکسوت! آقایان سروی، ارکان و هویدایی که در کار همکارم بودند؛ واقعاً شرمنده شان هستم. بسیار خجالت می‌کشیدم که گاهی باید تند برخورد می کردم. همین جا از همگی عذر می خواهم.
افق کویر   سخن پایانی:
32سال از عمرم گذشت و هنوز نمی دانم از زندگیم چه می خواهم. این شاخه به آن شاخه پریدن بی فایده است. در خیلی از رشته های هنری استعداد داشتم از جمله نویسندگی، شعر، نقاشی، خوشنویسی، آرایشگری، بازیگری، تزیین اتاق کودک و...
اما فقط به خاطر یک انتخاب نادرست همه استعدادم به باد فنا رفت. یکباره همه چیز را رهاکردم؛ واقعاً افسوس می‌خورم که هیچ وقت نتوانستم از هیچ کدام از استعدادهایم به درستی استفاده کنم. ای کاش زمان به عقب برمی گشت !
اگر به هنری علاقه دارید اینقدر جلو بروید تا جایی که حس کنید دیگر بیشتر از این نمی شود رفت گرچه هنر انتها ندارد. هیچ وقت بخاطرشرایط یا عوامل جانبی از رسیدن به هدفتان پا پس نکشید؛ چراکه جوانی ما حیف است. وقت ما ارزش دارد و زندگی یک بار اتفاق می افتد. پس قدر بدانید و توجه نکنیدکه دیگران چه می گویند! قدر می دانند یا خیر؟ اصلاً شما را می بینند یا خیر؟ مهم این است که ما خودمان را قبول داشته باشیم و قدرخودمان را بدانیم. 
در پایان تشکر ویژه از همه پیشکسوتان وکسانی که در این راه از آنها درسهای زیادی یادگرفتم، چون: آقایان سروی، هویدایی، شجریان، وزیری، بحری، امیرخانی، قانع، امامی، حایری زاده، دلدلزاده وکوراغلی
باشگاه خبرنگاران |سخنگوی قوه قضائیه اعلام کرد: طبق انجام کارشناسی‌های اولیه، راننده، شرکت مسافربری و وزارت راه در حادثه واژگونی اتوبوس سربازان مقصر هستند.
حجت الاسلام والمسلمین غلامحسین محسنی اژه‌ای در ادامه نود و هشتمین نشست خبری خود با اشاره به واژگونی اتوبوس سربازان در هفته‌های گذشته که منجر به کشته شدن 13 تن از سربازان شد، اظهار داشت: کارشناسی اولیه در رابطه با این حادثه انجام شده و براساس این کارشناسی راننده اتوبوس 50 درصد، شرکت مسافربری 25 درصد و وزارت راه نیز 25 درصد در وقوع این حادثه مقصر هستند.
به گفته اژه‌ای نتیجه کارشناسی اولیه به وزارت کار و شرکت مسافربری ابلاغ شده و آنها یک هفته فرصت دارند تا نظر و یا اعتراض خود را به این گزارش اعلام کنند، ضمن اینکه راننده هم در کما به سر می‌برد و فعلا امکان هیچ تحقیقی از وی وجود ندارد.