هفته نامه
« بازگشت
افکار معتاد گونه چیست ؟ وچه بلایی برسر معتاد بهبود یافته می آورد
افکار معتاد گونه چیست ؟ وچه بلایی برسر معتاد بهبود یافته می آورد
افکار معتاد گونه چیست ؟ وچه بلایی برسر معتاد بهبود یافته می آورد
یکی از اعضای قدیمی و بهبود یافتهی یکی از انجمنهای 12 قدمی گمنام میگوید:
زمانی که به جای کار کردن برنامه بهبودیمان و استفاده از حمایتهای انجمن سعی میکنیم تا برای کنار آمدن با زندگی و مشکلات آن به خودمان تکیه کنیم، متوجه میشویم که نمیتوانیم با همه این مشکلات به تنهایی مقابله کنیم. در این مرحله که اغلب برای فراموش كردن مشكلات خود و به دست آوردن آرامش به رفتارهای افراطی متوسل میشویم و به طور موقتی آرامش مییابیم. این راهكار ممکن است برای مدت كوتاهی نتیجه میدهد اما در نهایت باعث خارج شدن کنترل اوضاع از دست ما میشود. به محض این كه یكی از مشكلات پیش رو را حل میكنیم، مشکلات جدیدی سر راه ما سبز میشوند. زندگی ما به عرصه بروز مشكلات پی در پی تبدیل میشود و دچار یک بحران بی وقفه میشویم و هر چقدر که تلاش میكنیم تا مشكلات را از پیش پا برداریم موفق نمیشویم. سرانجام به این نتیجه می رسیم كه كنترل اوضاع از دستمان خارج شده است و به همین علت به وحشت افتاده و احساس درماندگی میكنیم. در این حالت ممکن است كه به خودمان بگوئیم «با این که من از مواد مخدر پرهیز کردهام و برنامه بهبودیم را نیز کار میکنم، با این حال احساس میكنم كه كنترل اوضاع از دستم خارج شده و همچون گذشته درمانده و بیپناه شدهام.» پس اگر قرار باشد بهبودی نیز این گونه باشد و فایدهای برای من نداشته باشد من از خیر آن خواهم گذشتم. و اینجاست که افكار معتادگونه به کمک بیماری اعتیاد میآید در این مرحله همه افکار، بهانهجوییها، و مکانیزمهای دفاعی دوران اعتیاد به سمت ما باز میگردند. بیماری اعتیاد ما باعث میشود تا احساس كنیم كه برنامه بهبودیمان مختل شده و این برنامه در واقع آن چیزی نیست كه ما انتظارش را داشتیم و برای ما کارساز نیست. در این مرحله احساس درماندگی و عجز میكنیم و تصور میكنیم كه هیچیک از اعضای انجمن ما را درك نمیكند و نمیتواند به ما كمك كند. به تدریج به این فكر میافتیم كه از دوستان معتاد خود سراغ بگیریم اما خود را فریب داده و با خود میگوئیم که قصد مصرف کردن مواد نداریم بلكه فقط میخواهیم دوستان خود كه افراد خوشمشرب و جالبی هستند را دوباره ملاقات کنیم. افكار معتادگونه تلاش میکنند تا ما را متقاعد كنند كه بهبودی كار بسیار دشواری است و گره کار ما به دست این برنامه باز نمیشود. با آنکه قصد مصرف مواد را نداریم اما درباره آن خیالپردازی میكنیم. وسوسه مصرف مجدد مواد مخدر به تدریج به سراغ ما میآید. ممکن است در این مرحله خودمان را قانع کنیم که ما اصلاً معتاد نبودهایم و مصرف مواد آن طور هم كه ما تصور میكردیم بد و درد سرآفرین نبوده است. ذهن ما فقط جنبههای خوب و خاطرات و لحظههای خوش مصرف مواد مخدر را به یاد ما می آورد و فراموش میكنیم كه اعتیاد چه بلاهایی بر سر ما آورده است.
ممکن است با خود این طور فکر کنیم که به صورت تفننی و تفریحی مواد مصرف خواهیم کرد یا اینکه اگر ماده مخدر دیگری را برای مصرف انتخاب کنیم خواهیم توانست مصرف آن را کنترل کنیم.
قصهگوی غصههای شما
عباس ابراهیمی خوسفی