هفته نامه
اشعار رسیده
اشعار رسیده
در پی لیلی به صحرایی شدم...........بر سر داری به دریایی شدم
موج دریا و تب داغ کویر..................عاشقم کرد و بگفتا جان بگیر
در شبی عشقش وجودم را گرفت......در ره مهرش سجودم را گرفت
مردم و مردم که شاید جان شوم.......در پی لیلی و عشقش آن شوم
لیلیام گفتا بیا و می بنوش..............گر نمردی تا ثریا نی بنوش
می به ساغر خوردم و گشتم چو نی....تا به اعلی رفتم و بودم به پی
ناگه از کرسی بگفتا جان من.............لیلی ات اینجا، بیا در خوان من
لیلی ام در خوان حق رقصید و گفت.....تا به کرسی، عشق من، خواهی شکفت
کارگران