هفته نامه
« بازگشت
« چه وقت «فعلاً»، حتمی خواهد شد؟!»
« چه وقت «فعلاً»، حتمی خواهد شد؟!»
« چه وقت «فعلاً»، حتمی خواهد شد؟!»
اکنون که به یمن اتحاد، وفاق و همدلی آحاد مردم شریف بافق و همراهی مسئولان محلی و استانی، توانستیم دستور توقف واگذاری معادن بافق را از سوی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی اخذ کنیم ذکر چند نکته حائز اهمیت است.
اول) همه میدانیم دستور وزیر به استاندار یزد چنین است: «با توجه به پیگیریهای به عمل آمده به منظور تصمیمگیری بهینه، فعلاً واگذاری معادن بافق متوقف شده است تا همه جوانب امر بررسی و سنجیده شود» پس نتیجه اینکه تصمیمگیری اولیه در خصوص فروش 5/28 از سهام شرکت سنگآهن بطور دقیق کارشناسی نشده بود؛ چرا که وزیر به صراحت اعلام میدارد؛ «به منظور تصمیمگیری بهینه» و نیز «سنجیدن جوانب امر» پس بر آگاهان و مسئولان این خطه کویری است که با دلایل متقن و استدلالات منطقی و با بهره گیری از قوانین این مسئله را توضیح و تبیین کنند که بدون در نظر گرفتن حق و حقوق مردم منطقه چنین واگذاری به دور از انصاف و عدل و تدبیر بوده است.
دوم) از فحوای مکاتبات مشخص میشود که معضل شهرستان بافق و استان یزد پیرامون خصوصیسازی شرکت سنگآهن مرکزی آن قدر مهم نبوده که وقتی هر چند اندک از هیئت دولت را به خود اختصاص دهد. فقط و فقط در حاشیه جلسه یعنی خارج از دستور بوده؛ چراکه در یادداشت علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی خطاب به دکتر طیبنیا، وزیر اقتصاد آمده «جناب آقای دکتر طیبنیا، باسلام، با توجه به مباحث مطرح شده در حاشیه جلسه هیئت دولت .... و در جایی دیگر در همین مکاتبات میخوانیم «در حاشیه کمیسیون اقتصاد»
سوم) وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در پایاننامه خود خطاب به استاندار یزد در اولتیماتومی عنوان کرده «ادامه این شرایط به نفع هیچکس نخواهد بود و با عدم تغییر شرایط فعلی، فعالیتهای تعهد شده از سوی اینجانب عملی نخواهد بود» این جملات بدان معنا هست که وزیر از استاندار خواسته، هر چه زودتر تحصن پایان پذیرد؛ در صورتی که اعتصاب به قوت خود باقی ماند، تعهدات وی یعنی وزیر عملیاتی و یا حالت اجرایی به خود نخواهد گرفت.
چهارم) واژه «فعلاً» در یادداشت سه سطری دکتر ربیعی (وزیر رفاه) به دکتر طیبنیا(وزیر اقتصاد) آمده و جالب این است که دکتر طیبنیا نیز از همین واژه «فعلاً» استفاده کرده است. یعنی در این یادداشت کوتاه دوبار از این لفظ استفاده شده است. پس میتوان نتیجه گرفت که «فعلاً» اگر چه از لحاظ دستور زبان فارسی قیدی است که در مقام شک و تردید آورده میشود؛ اما وظیفه تکتک کارگران و جامعه بافق و استان یزد هست که موضوع شرکت سنگآهن را همچنان در دستور کار قرار دهند و بدانند منافع شهرستان و استان از منافع باندهای معدن خور برتر و والاتر هست. آن هنگام است که میتوان قید شک و تردید را به یقین تبدیل نمود.
محمدحسین تشکری