نمایشگر دسته ای مطالب
به جای اینکه بچهها بدنبال پاتوق، قلیان و دود بروند به ورزش روی بیاورند
به جای اینکه بچهها بدنبال پاتوق، قلیان و دود بروند به ورزش روی بیاورند
به جای اینکه بچهها بدنبال پاتوق، قلیان و دود بروند به ورزش روی بیاورند
به جای اینکه بچه ها بدنبال پاتوق، قلیان و دود بروند بیایند زورخانه ورزش کنند
خبرنگار هفتهنامه افقکویر گفتگویی با یکی از ورزشکاران موفق و مدالآوران کشوری انجام داده است که شما خوانندگان گرامی در ادامه با این جوان آشنا میشوید.
افقکویر: خودتان را معرفی کنید؟
الیاس کریمی بافقی هستم. فرزند مرشد محمود کریمی
افقکویر: چند سالتان هست؟
19 سال.
افقکویر: در حال حاضر چه فعالیتی انجام میدهید؟
فوق دیپلم رشته ماشینابزار هستم و قرار هست که تا 2 ماه دیگر به خدمت سربازی بروم.
افقکویر: از فعالیتهای ورزشیتان برای ما بگویید.
تقریباً 3 سال هست که با تشویق مدیر زورخانه و پدرم با توجه به استیل بدنیام رشته سنگ را انتخاب کردم. حرفه ای و سنگین تمرین کردم و فقط هشت ماه در این سه سال، وقفه داشتم و تمرین نمیکردم.
افقکویر: آن هشت ماه وقفه به چه خاطر بود؟
وقفه به خاطر یک مسابقه کشوری که رفتم اول شدم؛ غرور مرا گرفت و تقریباً 6-7 ماهی ورزش نکردم به خودم گفتم که به مسابقه میروم و دوباره اول میشوم؛ ولی مسابقه نرفتم و مسابقهای هم برگزار نشد که بروم؛ ولی الان امسال رده جوانان هستم و باید سنگ 60 کیلو بگیرم. در مسابقه 117 جفت باید بگیرند. و در زمان 14 دقیقه با حرکات شیرینکاری که نمایشی باشد بعد اینسری نزدیک به 400 جفت سنگ 60 کیلو را به تعداد رساندهام که میشود 800 دانه؛ ولی بدبختانه مسابقه کشوری برگزار نشد گفتند بدلیل اینکه بودجه نداریم.
افقکویر: قبلاً چه مقامی داشتید؟
مقام اول کشوری رشته سنگ. در تاریخ 22 اسفند 90.
افقکویر:چه سختیهایی را باید تحمل کنی تا بتوانی به مقام کشوری برسی؟شما به شخصه چه سختیهایی را در این راه تحمل کردید؟
من سختیام این بود که از کسی توقعی نداشتم. خودم به تنهایی به زورخانه میآمدم، سنگ میگرفتم. خیلی فشار روی خودم میآوردم و اذیت می شدم؛ ولی اصلاً کار به کار کسی نداشتم اگر هیچکس هم به زورخانه نمیآمد تنهایی میآمدم. یکساعت زودتر تمرین میکردم و هر شب هم تمرین میکردم حداقل هفتهای پنج شب تمرین میکردم افقکویر: یعنی خودتان تنهایی؟
بله خودم تنهایی. قبلاً هم تمرین کرده بودم و بدون مربی اول شدم.
افقکویر: قرار است که این ورزش را ادامه دهید؟
بله
افقکویر:میخواهید به کجا برسید؟
اگر خدا بخواهد گفتهاند این ورزش سال 2016 به احتمال زیاد المپیکی میشود؛ البته معلوم نیست؛ ولی اگر 2016 نشد شاید 2020 المپیکی شود. مطمئنم که آخرش المپیکی میشود که اگه خدا بخواهد المپیک برویم.
افقکویر: الآن بچههایی که به زورخانه میآیند باید چطور با آنها رفتار شود که فراری نشوند و ماندگار باشند؟
بچهها قدیم که به مدرسه میرفتند معلمها کتک میزدند، تمرین میکردند، یاد میگرفتند.
میگفتند کتک معلم گله هر کی نخوره خله! ولی حالا دیگه معلمها تنبیه بدنی ندارند. چرا؟ چون بچهها نازی بار آمدند(تربیت شدند) و از مدرسه فراری میشوند.
زورخانه هم همینطور هست. همان رفتاری که معلم با دانشآموز در مدرسه دارد، اینجا هم مربی با ورزشکار میدارد. یعنی تنبیه و دعواکردن نداریم.
کلاً قانون زورخانه طوری است که باید ادب و احترام بزرگتر را داشته باشیم.
افقکویر: اگر بچهای خیلی بخواهد اذیت کند چطور؟
خب، تنبیه او این است که به او بگویند امشب ورزش نکن و برو بالا بنشین.
افقکویر: برایش خیلی سخت است؟
بله. چون بچه هستند خیلی دوست دارند درون گود بیایند. بخاطر همین جوگیر میشوند. هوس دارند. میخواهند درون گود بیایند و با بچههای دیگر باشند. خیلی برایشان این تنبیه سخت است.
افقکویر: از مسئولین شهر چه انتظاری دارید؟
از مسئولین شهر میخواهم که به این ورزش اهمیت دهند و کمک کنند. این همه خرج شهر میکنند. بهجای اینکه بچهها بدنبال پاتوق، قلیان و دود بروند بیایند زورخانه و ورزش کنند. من خودم بجای اینکه دنبال پاتوق و قلیان و اینطور چیزها باشم به زورخانه میآیم و مینشینم. تقریباً ساعت 6-5/5 میآیم و تا 5/10-10 زورخانه هستم و جای دیگری هم نمیروم.
افقکویر: به اعتقاد شما چطور میشود این پاتوقها را برچید و بجای آن رشتههای ورزشی را گسترش داد؟
وقتی که مسئولین اهمیت بدهند خرج کنند، سرمایهگذاری کنند، اینطوری میشود. وقتی مثلاً سنگآهن میآید برای فوتبال لباس و شلوار ورزشی میدهد. کفش ورزشی میدهد اینطور چیزها به ورزشهای دیگر هم بدهند همینطور که به فوتبال این امکانات را میدهند عدالت برقرار شود به ورزشهای دیگر هم بها بدهند. مثلاً همانطور که از تیم فوتبال توقع دارند که مقام بیاورد از زورخانه هم توقع داشته باشند.
نمیگوییم توقع نداشته باشند اگر سرمایهگذاری کنند بچههای زورخانه هم برای آنها مقام و افتخارات میآورند؛ چون در استان به نظر من بچههای بافق استیل بدنیشان از بچههای استان یزد و شهرستانها بیشتر است.
افقکویر: بخاطر ژنتیک هست؟
بله! همیشه در مسابقات اکثراً قدرتی چه میل باشد چه کباده چه سنگ قدرتی و استقامتی که باشد بچههای بافق اول هستند و مثل چرخ تیز که مشخصه فرز بودن در آن مهم است. بچههای بافق اگر با آنها تمرین شود و به آنها اهمیت داده شود در استان حتماً مقام اول یا دومی دارند. سومی نمیرسند؛ یعنی اول یا دومی حتماً دارند. دومی هم بخاطر پارتیبازی اگر شوند.
افقکویر: چند تا از پهلوانهای بافق را نام ببرید؟
پهلوان درویش محمدبافقی، پهلوان علی عسکر بافقی
افقکویر: خودتان راه و روش کدام یک از پهلوانها را پیش میگیرید؟ زندگی کدام یکی از آنها جذابیت بیشتری برای شما داشت؟
داستانهای پهلوان علی عسکر بافقی.
افقکویر: اگر سخن پایانی دارید بگوئید؟
سخن پایانی من این است برای سلامتی ورزش کنند؛ به دست آوردن مقام باعث سربلندی شهرمان خواهد شد. پس برای شناساندن نام دیارمان بکوشیم. در مسابقات کشوری که من شرکت کردم، ریزترین فرد در رده سنی ما من بودم؛ ولی نباید به هیکل نگاه کرد. اصلاً به هیکل نیست. بعضی از آنها هیکل دارند؛ ولی زور ندارند. فقط ترس است که ترس و استرس باید بریزد. از جوانان بااستعداد بافقی میخواهم که ورزشکردن را از یاد نبرند.