نمایش خبر نمایش خبر

خواسته های بی شرمانه شوهر زن را به پرتگاه خودکشی سوق داد

خواسته های بی شرمانه شوهر زن را به پرتگاه خودکشی سوق داد



 
خواسته های بی شرمانه شوهر ,از شب اول عروسی خواسته های شوهرم آزار دهنده بود .نوعروس اصفهانی 2 روز بیشتر داماد  را تحمل نکرد و طلاق گرفت: از همان شب عروسی داماد از من خواسته های عجیبی داشت.
خواسته های شوهرم آزار دهنده بود و من تحملش را نداشتم!
شیما که پس از رد کردن خواستگاران متعدد، به اصرار خانواده اش و بدون هیچ شناختی به پسر جوانی بله گفته بود،
دو روز پس از ازدواج با خواسته های عجیب همسرش روبرو شد و کمتر از یک هفته تصمیم به طلاق گرفت.
این دختر که به دلیل افسردگی تحت مشاوره پلیس اصفهان قرار داشت، گفت: "من شاهین را نمی شناختم
اما وقتی ۲۵ سالم شد اصرارهای خانواده ام به ازدواج زیاد شد
و به همین دلیل برای خلاصی از حرف هایشان به شاهین جواب مثبت دادم. او پسر معقولی به نظر می رسید
و مرا با پوشش کامل پذیرفته بود اما دو روز پس از عقدمان نگاهش تغییر کرد و از من خواسته های غیرممکن داشت.
مدام از پوششم ایراد می گرفت و می گفت مثل امل ها لباس می پوشم. می خواست در جمع دوستانش اعتقاداتم را زیر پا بگذارم تا او به قول خودش عقب مانده خطاب نشود و … اما انجام این کارها از عهده من خارج بود.
بارها سعی کردم با حرف مجابش کنم اما کوتاه نمی آمد به همین دلیل تصمیم به طلاق گرفتم.
راستش طلاق در خانه ما تعبیر وحشتناکی داشت. به همین خاطر خانواده ام به شدت مخالفت کردند.
آنها حتی به تهدید خودکشی من توجه نکردند و چون دیدم هیچ راهی ندارم قرص خریدم و با حل کردن آنها در آب اقدام خودکشی کردم اما مادرم فهمید و زود به دادم رسید. بعد از این اتفاق مجوز طلاقم از سوی پدرم صادر شد.
اما از وقتی جدا شدم بیشتر از اینکه شاد باشم غمگینم و روزی صد بار از اینکه خودکشی کردم به خودم لعنت می فرستم.
زندگی ام مختل شده و به شدت افسرده ام و نگرانم تصمیم احمقانه دیگری بگیرم.
آفتاب