هفته نامه
شایستهترین فرد برای تغییر سرنوشت مسلمانان
شایستهترین فرد برای تغییر سرنوشت مسلمانان
حضرت حسین بن علی (ع)؛ هنگامی انقلاب خود را آغاز کرد که در دستگاه حکومت اموی انحراف از دین پیامبر اسلام، به وجود آمد. به دنبال این مسئله نارضایتی از حکومت، نیز در میان مردم پدیدار شد. حکومتی که عملا حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال اعلام می کرد؛ این مغایر با منشور، سیره و سنت نبوی بود؛ مخالفت با قرآن و کلام وحی.
خاندان اموی؛ به ویژه یزد پروایی نداشت تا اسلام را از مسیر خود خارج کند؛ او حدود الهی را در جامعه رعایت نکرد، دیگر آن که بیت المال مسلمین را به خود اختصاص داد و از آن متنعم شد و هر گونه که صلاح میدانست در مصارف مادی و دنیایی خود و برای دوام حکومتش خرج می کرد تا بتواند نظام پوسیده؛ اما در ظاهر زیبا و کاخ سبز را حفظ نماید. چه بسا که اگر قیام حضرت سید الشهداء نبود چیزی از اسلام نمی ماند و آیین پرشکوه مسلمانی مانند دین یهود و نصاری پر از تحریفات غیر واقعی می گردید.
حضرت امام صادق (ع) در زیارت اربعین، هدف از نهضت حسینی را چنین تبیین میکنند: حسین بن علی (ع) جان خویش را در راه تو (خدا) فدا كرد تا بندگانت را از بی خبری و سرگردانی و گمراهی نجات دهد». (تهذیبالاحكام، ج6، ص126)
بر همین اساس شرایط انقلاب و دگرگونی برای امام حسین (ع) آماده شد؛ اما شرط دیگر آن داشتن روحیه سلحشوری و آزادگی در مردم بود که متاسفانه محقق نشد و حسین و اصحاب با وفایش، با آن تعداد اندک در برابر هزاران گرگ صفت، مبارز میدان شدند تا حماسه ایی بیافرینند. آن حضرت در موقعیت سنجی مناسب دست به اقدامی زد که صفحات تاریخ را به لرزه درآورد. تاریخی که پس از آن حسین را به عنوان وارث آدم شناخت، حسین! نمونه اعلای انسان کامل است کسی که دست زن و فرزند خود را می گیرد؛ حتی کودک شش ماهه خود علی اصغر (ع) را به میدان می آورد تا به جهانیان اعلام کند حسین دنبال تاج و تخت خلافت نبود! او به دنبال اصلاح دین جدش رسول ا... است. دینی که فقط با کشته شدن حسین پایدار خواهد ماند . این قربانی بود که خاندان وحی به پای دین و طریقت اسلام ریختند.
چارلز دیکنس درباره قیام امام حسین (ع) می گوید: اگر منظور امام حسین (ع) جنگ در راه خواسته های دنیایی خود بود، من نفهمیدم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند؟! پس عقل چنین حکم می کند که او فقط به خاطر اسلام فداکاری خویش را انجام داد. (رجوع شود به «درسی که حسین علیه السلام به انسانها آموخت » )
اباعبدالله درخطبهای كه پس از برخورد با حرّ بنیزید رِیاحی در منزل «بَیْضَه» ایراد فرمودند، انگیزه قیام خود را با استناد به فرمایش پیامبر (ص) چنین بیان كردند:
اینها برای حسین (ع) یک روشی شد تا بتواند دین جد خود را حفظ کند؛ آن حضرت گفت: ای مردم! رسولخدا (ص) فرمودند؛ كسی كه فرمانروای ستمگری را ببیند كه حرام خدا را حلال كرده و پیمان الهی را شكسته و با سنّت رسولخدا (ص) مخالفت ورزیده در میان بندگان خدا با گناه و تجاوزگری رفتار میكند، ولی در برابر او با كردار و گفتار خود برنخیزد، برخدا است كه او را در جایگاه (عذابآور) آن ستمگر قرار دهد. هان (ای مردم) بدانید كه اینها تن به فرمانبری از شیطان داده و اطاعت از فرمان الهی را رها كرده و فساد را نمایان ساخته و حدود خدا را تعطیل نمودهاند، درآمدهای عمومی (بیت المال) مسلمانان را به خود اختصاص دادهاند و حرام خدا را حلال و حلالش را حرام كردهاند و من شایستهترین فرد برای تغییر دادن (سرنوشت و امور مسلمانان) هستم». (مقتل خوارزمى، ج 1، ص 234)
محمدحسین تشکری بافقی
صاحبامتیاز و مدیرمسئول