هفته نامه
« Назад
اصالت
اصالت
پیرزنی هنگام عبور از خیابان با ماشینی تصادف می کند، مردم او را به بیمارستان می رسانند، پزشک پس از معاینه از او می خواهد که خودش را برای گرفتن عکس از پایش آماده کند.
پیرزن می گوید: شوهرم منتظر است و من باید بروم و بلافاصله برخاسته و لنگان لنگان به سمت در خروجی راه میافتد.
پزشک می گوید: شما نگران نباشد، من به شوهرت اطلاع میدهم . اما پیرزن می گوید: متاسفانه شوهرم بیماری فراموشی دارد و متوجه حرف های شما نمی شود، او حتی مرا هم نمیشناسد.
پزشک: خوب چرا برای دیدن او عجله دارید، در حالی که شما را نمی شناسد.
پیرزن می گوید: من که او را می شناسم.
نکته: رفتارهای اصیل از درون سرچشمه می گیرد و عوامل بیرونی تأثیری در شکل گیری ندارد.
برگرفته از کتاب: عمر کوتاه نیست، ما کوتاهی می کنیم