نمایش خبر
امروز بافق، نیاز به عزم ملی دارد
امروز بافق، نیاز به عزم ملی دارد
اکنون بافق، دوران نقاهت خود را طی میکند. حال بافق به بیماری شبیه بود که بدنش نه به دارو جواب میداد و نه پزشک حاذقی برای مداوای آن آمد. تا اینکه به مدد مردم و همیاری مسئولان و دلسوزان نظام و انقلاب، دست همت از آستین دولت تدبیر و امید بیرون آمد و به این بیمار، مرهم و داروی شفابخشی چشانده شد.
مرهمی که باعث شد قلب امید و آرزوهای بافق به تپش بیفتد و هنوز تا دوره نقاهت و سلامتی کامل این بیمار زخمخورده، فاصلهها هست. زخمی که متأسفانه نه از بیگانه که از خود خورد. به قول حافظ شیرازی:
من از بیگانگان هرگز ننالم
که با من هر چه کرد آن آشنا کرد
اگر خودیها اسیر پست و مقام نبودند، اگر خودیها به خود اجازه می دادند تا وجدانشان راه درست را پیماید این مشکل به این شکل نبود و ما اکنون در وضع دیگری بودیم و اینچنین دست و پابسته نبودیم، حال بر ما فرض است تا نگذاریم برخی عناصر فرصتطلب و وام خواه با زبانهای دورویی و نفاق بر بالین این بیمار حاضر شده و به اسم پزشک تیر خلاصی بر پیکره نیمهجان او وارد کنند. درد ما همین بس است که در چهل روز اعتصاب صنفی کارگران زحمتکش سنگآهن، هیچ مسئول رده بالای کشوری نیامد!
درد ما همین بس است، دهها تن سنگ آهن واگن به واگن، تریلر به تریلر بار میشود و به کورههای ذوبآهن فرستاده میشود، بدون آنکه توسعه و آبادانی بافق را شامل شود. درد ما همین بس است که از رهگذر خروج این منابع طبیعی، هر آنچه که عاید ما میشود امراض لاعلاجی است که گریبان برادران و پدران ما را میگیرد. امروز بافق نیاز به عزم ملی دارد، نیاز به یک «ید واحده» تا نگاه به داشتههای خود کند، دوست را از دشمن، دلسوز را از غیر دلسوز تشخیص بدهد و بافق دست کسانی که بدون هیچ چشم داشتی، بدون آنکه با سرمایه بیتالمالش در خانههای چند میلیاردی بنشینند، میفشرد.
اگر در کتاب و داستانها میخواندیم، عقیل برادر حضرت علی(ع) از آن حضرت درخواست سهم بیشتری از بیتالمال کرد و آن حضرت آهنی گداخته در کف دست او نهاد و گفت چگونه است که تو ای برادر، از حرارت این آهن میترسی، حال آن که من نباید از زبانههای آتش جهنم به هراسم!
امروز به عینه شاهد هستیم تا به طرق مختلف و دور زدن قانون به منابع عظیم بیتالمال دست درازی میشود و وجوه آن در جاهای خرج میشود که برخلاف موازین قانونی است. دست این غاصبان بیتالمال را باید کوتاه کرد و با آنان آنگونه باید رفتار شود که عبرتی برای سایرین شود.