Asset Publisher Asset Publisher

Return to Full Page

خداوند گـر زحکمـت ببنـدد دری ز رحمـت گشـاید در دیگـری

خداوند گـر زحکمـت ببنـدد دری ز رحمـت گشـاید در دیگـری


خداوند گـر زحکمـت ببنـدد دری ز رحمـت گشـاید در دیگـری

رهبر معظم آیت ا... سید علی خامنه‌ای (دامه ظله العالي) : «شما جانبازان عزيز هم مثل شهدا هستيد؛ شهيد هم همين ضربه‏اى را كه جانباز تحمل كرده است، او هم تحمل كرده؛ سرنوشت او پرواز و رفتن بود، سرنوشت اين فعلاً ماندن. خانواده‏ى شهدا، پدر و مادر شهيد، همسر شهيد، فرزندان شهيد، برادران و خواهران و خويشاوندان شهيد، پدران و خواهران و همسران جانبازان بايد افتخار كنند.»
وارد سالن معاونت صدای مرکز یزد که         می شویم به اتاق محل کار ارزیاب پخش می رسیم که هیچگونه دکور یا عکس خاصی در آن مشاهده نمی کنیم؛ ولی شخصی که در حال کار پشت میز کارش می باشد یکی از جانبازان هشت سال دفاع مقدس می باشد که با روشن دلی خود به ویراستاری برنامه های رادیویی مرکز یزد                 می پردازد تا یک برنامه بدون نقص به روی آنتن برود. بله گفتگوی خودمان را با جانباز حاج محمد رضا دهقاني سانیچ انجام می دهیم.
او هر چند هر دو چشم خود را در راه تعالي اين نظام اسلامي فدا كرده است ولی با الطاف الهی و ممارست توانسته است مثل یک انسان سالم حتی از صداي راه رفتن همکاران را شناسايي كند. او پیچ و خم های اداره را به تنهایی طی                 می کند.
پای صحبتش که نشستیم داشت یک برنامه رادیویی را گوش می کرد، گفت بگذار برنامه را به پایان برسانم؛ چون باید به پخش برسد.
به او در اداره می گویند حاج آقا رضا، ما هم گفتیم حاج آقا رضا از خودت بگو و چند سال داری و کجا متولد شدی ؟
محمد رضا دهقانی سانیچ هستم، تیر ماه سال 1348 در منطقه خوش آب و هوای سانیچ از توابع شهرستان تفت متولد شدم،در رشته علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی تهران تحصیل نمودم و هم اکنون ارزیاب پخش رادیو یزد می باشم .
افق کویر: کمی از زندگیتان برای خوانندگان ما بگویید  ؟
سال 1375 ازدواج کردم و دو پسر دارم به نامهای امیر حسین که سوم دبیرستان می باشد و حسن آقا که ششم  ابتدایی است .
افق کویر: از جانبازان جنگ تحمیلی               می باشید، درمورد نحوه مجروحیت و حضورتان در جبهه چگونه بود ؟
آذر سال 1364 بود که به جبهه اعزام شدم. بعد از پشت سر گذاشتن دوره ویژه آبی خاکی در شب 22 بهمن همان سال در عملیات والفجر هشت شرکت کردم. محل عمليات تيپ 18 الغدير يزد منطقه عملياتي ام الرصاص بود. البته چند تيپ و لشكر ديگر هم در منطقه ام الرصاص حضور داشتند، از جمله لشكر سيدالشهدا و لشكر امام رضا عليهم السلام. بعد از مدتی به پشت منطقه عملیاتی برگشتیم در همین حین به ما اطلاع دادند در جزیره مجنون دشمن پاتک زده است. گردان ما که از آمادگی رزمی بالایی برخوردار بود برای دفع پاتک به جزیره مجنون اعزام شد و در یکی از پت های جزیره مستقر شدیم. صبح بود که دشمن با آتش تهیه در تلاش برای باز پس گیری منطقه بود. من و جمعی از همرزمانم  در سنگری نشسته بود یم که دیگر نفهمیدم چه طور شد. بعد ها که برایم تعریف کردند فهمیدم گلوله توپ فرانسوی به سنگر اثابت کرده و تعدادی از همرزمانم شهید و مجروح شدند و من از قافله شهدا جا ماندم و مجروحیت نصیب من شد .
افق کویر:  بعد از مجروحیتتان چه شد ؟
بعد از این حادثه به پشت خط منتقل شدم و بعد از مداوای سرپایی برای مداوا مرا به مشهد مقدس فرستادند و بعدا برای ادامه درمان به یکی از بیمارستانهای چشم تهران منتقل شدم .
افق  کویر: چند ساله بودید که به جبهه رفتید ؟
16 سال داشتم که به جبهه رفتم و در همان اعزام اول از ناحیه دو چشم مورد اثابت ترکش گلوله توپ قرار گرفتم و مجروح شدم .
افق کویر: چه طور شد به صدا و سیما آمدید ؟
از آنجا که بعد از مجروحیت ادامه تحصیل دادم و در رشته علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی تهران فارغ التحصیل شدم با مشورت و راهنمایی دوستان و اقتضای رشته تحصیلیم در سال 1373 به صدا و سیمای مرکز یزد آمدم و مشغول به کار شدم .
آیا از همان ابتدا ارزیاب پخش بودید ؟
نه، ابتدا به واحد اطلاعات و اخبار رفتم و مدتی مسئول هماهنگی و ارتباطات واحد خبر بودم. بعد از اینکه شبکه استانی صدا راه اندازی شد و چون پست سازمانی من ارزیاب پخش صدا بود به معاونت صدا منتقل شدم.
افق کویر:  در مورد مورد ارزیاب پخش بگویید، چگونه کارتان را انجام می دهید ؟
همان طور که می دانید برنامه های صدا در دو بخش تولیدی و زنده ارائه می شود. برنامه های تولیدی بعد از اتمام تولید در آخرین فیلتر باید کنترل شوند تا از جمیع جهات مورد ارزیابی قرار بگیرند؛حتی یک واو اضافه نباید روی آنتن برود که خلاف شرع و مصلحت کشور باشد چه از نظر محتوا و چه نکات ادبیاتی و ویراستاری.
افق کویر: شنیدیم زمانی که هنوز در واحد رادیو اتوماسيون صدا راه اندازي نشده بود و بحث راديو ديجيتال نبود شما نوار ریل برنامه ها را با دور تند گوش می دادید، چه طور این کار را انجام می دادید؟
بعد از اینکه مدت زمان طولانی به صدای برنامه ها گوش دادم این قابلیت به من دست داد که کلمات باید ملکه ذهنم شود و برای سریعتر انجام دادن کار برنامه را با دور تند گوش می دادم و این هم لطف الهی بود .
افق کویر: آیا تا به حال برنامه ای را اشتباهی ارزیابی کرده اید یا مشکلی برایتان در کار ایجاد شده است ؟
در هر کاری انسان اشتباه دارد. هیچکس بی اشتباه نیست؛ ولی اقتضای کار اصلی ارزیاب تمرکز حواس است که در ممارست و گوش فرا دادن زیاد به برنامه ها به دست می آید. بله گاهی هم شده در مواردی خاص اشتباهی هم انجام شده که  الحمدا... به خير گذشته است.
افق کویر: الآن که رادیو دیجیتال شده برایتان راحت تر است یا همان دستگاههای ریل ؟
هر کدام معایب و محاسن و جاذبه هایی برای خودش داشت و دارد، که سیستم دیجیتال را می توان دقیق تر و با ضریب خطای کمتری انجام داد.
 افق کویر: شما چطور تشکیل خانواده دادید و از خواستگاریتان بگویید ؟
حاجی با خنده ای به من نگاه کرد و گفت : خواستگاری !!!!!
بله، خیلی جاها برای خواستگاری رفتم، جایی بود که با روحیه من سازگار نبود و بعضی از جاها با مجروحیت من                                                                                                                                              نمی توانستند کنار بیایند، تا اینکه دختر خاله ام را که از قبل دیده بودم و شناخت کاملی داشتم مطرح نمودم و به خواستگاری او رفتم و با هم ازدواج کرديم.
افق کویر: در منزل، به خانواده هم کمک           می کنید ؟
بله، در کارهای خانه تا حدودی به همسر و فرزندانم کمک می کنم و کارها را مشارکتی با هم انجام می دهیم.
افق کویر: خاطره ای از زمان جنگ برایمان تعریف کنید ؟
در زمان جنگ رشادتها و فداکاری های زیادی بین رزمندگان وجود داشت که هر کدام می خواستند از هم سبقت بگیرند. در شب عملیات والفجر بعد از گروه هاي حزب ا...  و جند ا... كه برای شکست خط بودند ما وارد منطقه شدیم در یک کانال دیدم غواصی به طور شدید مجروح شده بود؛ ولی در اوج مجروحیت با تشویق دیگر همرزمان خود آنها را روحیه می داد و قوت قلبی بود که آنها به جلو بروند و این برای من اتفاق جالبی بود .
افق کویر: با توجه به اینکه شما روشن دل هستید چگونه کارهایتان را انجام می دهید ؟
زمانی که در خبر مشغول به کار شدم کمی با مشکل روبرو بودم؛ چون بايد خبرها را ويرايش   می کردم و ارزيابي نوار ریل خیلی سخت بود و من تمام مراحل را خودم انجام می دادم ولی به لطف الهی در این کار موفق شدم ولی زمانی که به رادیو آمدم مشکلاتم کمتر شد و این هم خود جاذبه ها و مشکلات خاص خود را دارد.
افق کویر: همکاران شما می گویند که ما هنوز سلام را تمام نکردیم شما می گویید چطوری آقای ...، این چگونه امکان پذیر است ؟
بله، «خداوند گر زحکمت ببندد دری ز رحمت گشاید در دیگری» جايي كه صدای پای همکاران ملکه ذهنم شده و گاهاً اگر كسي از کنارم بگذرد و چیزی نگوید می دانم که کدامیک از همکاران بوده است.  گرچه نقص بينايي در كسب تجارب و دانش روز باعث بروز محدوديت هايي مي شود، اما اين محدوديت ها به گونه اي نيست كه فرد نابينا را از تمام فعاليت هاي روزمره و فراگيري محروم كند؛ چرا كه بسيارند افراد نابينايي كه در مباحث مربوط به علوم انساني، رشته هاي مختلف ورزشي، موسيقي و ساير زمينه هاي علمي، هنري و فرهنگي مقام هاي برتري كسب كرده اند و همين طور است رسيدن به مدارج علمي بالاتر در آموزش عالي.
                         مهدیه السادات هاشمی