نمایشگر دسته ای مطالب نمایشگر دسته ای مطالب

بازگشت به صفحه کامل

«حمام گرم کوی تو»

«حمام گرم کوی تو»


«حمام گرم کوی تو»

هفته پیش گزارشی از مراسم تودیع و معارفه؛ معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری یزد در هفته نامه افق کویر درج شد. در این گزارش خبرنگار این نشریه از معاون سابق سیاسی،امنیتی و اجتماعی استانداری یزد، «غلامحسین دشتی»، پیرامون حوادث اردیبهشت ماه 90 بافق سوال پرسید و از وی خواست آیا زمان عذرخواهی از مردم بافق فرا نرسیده؟! در پاسخ به این پرسش، دشتی عنوان کرد: ضمن این که ارادت خاصی به مردم بافق دارم؛ مردم بافق می دانند که « این اتفاقات دست ما و یزد نبود و این حاصل کار بی تدبیری مجموعه تهران بود.» این گفته های «دشتی» زمانی بیان شد




که دیگر در سمت معاونت استانداری نبود و اکنون فرصت خوبی بود تا وی واقع بینانه با این مسئله برخورد کند و به صراحت مقصر اصلی را معرفی نماید و چه خوب و چه بد از مردم عذرخواهی کند؛ اما او گفت: این حاصل بی تدبیری مجموعه تهران است. جالب آن است که بدانیم حتی معاون وقت سیاسی و امنیتی وزارت کشور که به نوعی رئیس غلامحسین دشتی بود از موضوع بافق خبر نداشته است! هفته نامه افق کویر این موضوع را در همان روزهای اردیبهشت ماه، سال 90 از کاظم فرهمند، نماینده وقت مردم بافق، مهریز،ابرکوه،خاتم و بهاباد در مجلس شورای اسلامی که خود در فرو نشاندن نگرانی مردم همت به خرج داد، پرسید و او گفت: با معاون سیاسی و امنیتی وزیر کشور صحبت کردم،» البته وی از این موضوع اطلاعی نداشت.»(1)
پس این پرسش مطرح می شود که در این میان چه کسی مقصر است! و چه کسی باید دل آزرده این مردم را به دست بیاورد و بر آن التیامی نهد! حتی فرمانده وقت نیروی انتظامی استان یزد؛ سردار علی علی اکبریان، همان موقع گفت: بنده در تهران و در
ماموریت اداری به سر می بردم» که تا شب طول کشید، فردا صبح آن پرواز داشتم(به یزد)؛ خدا شاهد است که دلم اینجا بود که نکند خدای نکرده برای مردم اتفاقی بیفتد! پرواز صورت نگرفت و یک ساعت، به تعویق افتاد.»(2)
گفته های غلامحسین دشتی، داستان آن مردی است که از شتری پرسید از کجا می آیی؟ شتر گفت: از حمام کوی تو؛ و مرد بلادرنگ پاسخ داد: آری! پیداست از زانوی تو.(3)
آن یک پرسید اشتر را که «هی»  از کجا می آیی، ای! اقبال پی
گفت: از حمام گرم کوی تو  گفت: خود پیداست از زانوی تو
به هر حال آن روزها گذشت و به حکم آن که «ماه پشت ابر نمی ماند» و « دورترین مردم از هدایت، خلاف گو هست»(4) این موضوع چیزی نیست که بتوان آن را کتمان کرد و حقایق را نگفته از کنار آن رد شد! تاریخ خود گواه هست که بی تدبیری از کجا نشات گرفت و به کجا ختم شد!

منبع:
(1)هفته نامه افق کویر،شماره 499 به تاریخ 25/2/ 1390 ،سال سیزدهم
(2)همان،شماره498به تاریخ 18/2/1390
(3)بلخی،مولاناجلال الدین،مثنوی معنوی،دفتر پنجم
(4)آمدی،غررالحکم و دررالکم، جلد دوم،صفحه 369
                    محمد حسین تشکری