هفته نامه
« بازگشت
آیا ما مسلمان هستیم؟
آیا ما مسلمان هستیم؟
آیا ما مسلمان هستیم؟
یک سینه حرف، موج می زند در دهان ما
از بیم جان ! اگر چه خموشیم چون حباب
تقدیم به آنکس که رسالتی دارد!
به نظر شما چنین سؤالی بهتر بود در چه زمانی مطرح میشد که بهترین و صحیحترین زمان پی بردن به اهمیت آن دانست ؟ و اکنون سؤال دیگری پیش میآید که شایسته بود این سؤال در چه زمینههایی و توسط چه کسانی مطرح میشد؟ و شاید اینکه در مورد چه موضوعاتی باشد، مهمتر از آن بود که توسط چه کس یا کسانی طرح گردد؟ شاید برای پی بردن به اهمیت آن باید همواره آن را از خود بپرسیم... هر روز، هر هفته، هرسال یا لااقل یکبار در طول عمر. اما حداقل به لحاظ تاریخی میتوانم به زمانهای برجستهای در این رابطه اشاره کنم تا برسیم به اوضاع خودمان وکشور خودمان.
بدون شک یکی از مهمترین و اصلیترین زمانهای پاسخ به این سؤال همان دوره حکومت ستمشاهی و آن زمانی بود که یک ملت میخواست تحت رهبری یک مرجع تقلید عالیقدر اهداف عالیه اسلامی و انسانی را در نظر گرفته و بپوید.
به دنبال انقلاب و پس از پیروزی آن باید یکی از زمانهای مهم پاسخگویی به این سؤال را زمان جنگ و دفاع و دوره هشت ساله دفاع مقدس با همه فرازها و نشیبهای آن در نظر گرفت. ضمناً اگر بتوانیم مرزهای مسلمانی و اسلامیت را گسترش دهیم باید یکی از زمانهای مهم پاسخگویی به این پرسش را زمان حقخواهی و حق طلبی مردم فلسطین دانست که از دهههای دور شروع شده بود و همچنان ادامه دارد و البته ناگفته نماند که به خاطر کمکاری ما و کشورهای تفرقهافکن به اصطلاح اسلامی متأسفانه شهرکسازی صهیونیستها همچنان ادامه دارد و به پیش میرود.
و بالأخره یکیدیگر از زمانهای پاسخ دادن به این سؤال مربوط به همین چند سال اخیر در مرزهای نزدیک به کشورمان و در زمانهایی باشد که معترضین به نظامهای شیخی و سلطنتی در کشورهای خلیج فارس مردم بیگناه بحرین و سایر ممالک همجوار را ظالمانه شکنجه داده و زجر میدهند و کمی دورتر در پاکستان و باز کمی دورتر در یکی دو سال اخیر در میانمار.
اما اگر میبینید که این حقیر، این عنوان را برای این مقاله انتخاب نمودهام علتش انتخاب آن واهمیت دادن به آن توسط یکی از بزرگترین متفکرین همین کشورهای اسلامی است به اسم "محمّد قطب" و کتابی که او به همین نام و عنوان نوشته است یعنی کتابی با نام «آیا ما مسلمان هستیم؟» به ترجمه سیّدجعفر طباطبایی.
در این کتاب "محمّد قطب" به مسائل و مطالبی اشاره میکند که بی ربط و شباهت به شرایط و اوضاع ما در این سامان نیست و شاید پرداختن به آن حداقل بتواند یک نمایی از اندیشه و تفکر اسلامی به ما بدهد و مرز میان تفکر اصیل و آن تفکری را که بعضاً در میان برخی رجال و مدیران دیده میشود و بر اساس آن برنامهریزی میشود و پولها خرج میشود، روشن گردد و در ضمن گرهای از کلاف پیچیده هرج و مرجهای اقتصادی وبینظمیهای فرهنگی و ترویجی گشوده گردد. به این ترتیب برای حفظ و رعایت شأن مطالب و پی بردن به اهمّیت آنها در بسیاری موارد ناچارم مطالب را عیناً و بدون هیچگونه دخل و تصّرفی از کتاب نقل کنم و آنجا که بخواهم مطالبی یا مباحثی از خودم بیان کنم آنرا در داخل [] قرار دهم.
مفهوم اسلام
مسلمین صدر اسلام، از معنی اسلام چه دریافتی داشتهاند؟
و شایسته است که ما چه دریافتی از آن داشته باشیم؟
بدون تردید، دریافت مسلمین صدر اول از اسلام آن چیزی نبوده است که ما میخواهیم در عصر حاضر از آن دریابیم که اسلام، مجموعهای است از عباداتی که انسان میتواند آنها را بی ارتباط به برنامه عملی زندگی، انجام دهد و نیز آدمی میتواند در گیر و دار عبادت -خالصانه- روی به خدا آورد، سپس در هر امری از امور زندگی به دیگری روی آورد!!!
امیرعباس امینی
ادامه دارد...