هفته نامه
« بازگشت
نیاز دانش آموزان دوره ابتدایی به مشاوره (قسمت سوم)
نیاز دانش آموزان دوره ابتدایی به مشاوره (قسمت سوم)
هما دهقان منشادی|
مروری بر مسائل، مشکلات و چالشهای مشاوران مدارس مشاوران و چالشهای پیشرو:
بررسیها نشان میدهد، چالشهای مشاوره در آموزش و پرورش را میتوان در دو دسته بررسی کرد:
الف) مسائل برونسازمانی ب) مسائل درونسازمانی
مهمترین مسائل برونسازمانی
-1 زیاد بودن ساعت کار مشاوران: « سازمان مدیریت و برنامهریزی» و «وزارت آموزشوپرورش» تا به امروز در مورد نحوهی کار مشاوران به توافق نرسیدهاند. در حال حاضر، مشاوران آموزشی هستند و ساعت موظف آنان 30 ساعت است. با توجه به کار مشاوره و نوع و حجم کار درمدارس، باید بررسی شود که: آیا یک مشاور میتواند 30 سال به صورت 30 ساعت در هفته کار مفید و مطلوب انجام دهد؟ با این خستگی و فرسودگی کاری، آیا خود مشاور به مشاوره نیازمند نمیشود؟ ضمن اینکه این احساس تبعیض بین آنان و سایر همکاران آموزشی که موظف آنان 24 است، امکان دارد نوعی بیانگیزه بودن را موجب شود.
-2 نبود امکان جابهجایی مشاوران در سایر پستها: همکاران آموزشی در بعضی موارد میتوانند، در رشتههای غیرمرتبط با رشتهی خود تدریس کنند، در حالی که این امکان برای مشاوری که به دلایل متفاوت ترجیح میدهد، در پست مشاوره نباشد، وجود ندارد. به این ترتیب ممکن است، مدرسه مشاوری داشته باشد بیعلاقه به امر مشاوره که این موضوع حتما بر عملکرد مشاور تاثیرگذار خواهد بود.
-3 پیشبینی نشدن جای برای مشاور در ارکان مدرسه: اعضای تصمیمگیرندهی مدرسه در بررسیها نشان میدهد، هر کجا که مدیر نسبت به کار مشاوره اعتقاد و شناخت بیشتری داشته و شرایط، ارتباط و تأثیرگذاری مشاور را مساعد کرده، عملکرد مشاور بازتاب بهتری داشته است شوراهای آموزشی، جلسات انجمن اولیا و مربیان و سایر جلسات، در بیشتر موارد طبق آییننامه، مدیر، معاون، مربی تربیتی و نمایندهی معلمان هستند و جایی در ارکان مدرسه برای مشاور پیشبینی نشده است. به نظر میرسد که اگر حضور مشاور در جلسات تصمیمگیری جدیتر گرفته شود، مشاور در مدرسه جایگاه بهتر و به دنبال آن عملکرد مطلوبتری خواهد داشت.
-4 استفاده کردن از نیروهای غیرمرتبط در پست مشاوره: در سالهای گذشته، به دلیل کمبود نیروی مشاوراز سایر نیروهایی که رشتهی آنان به ظاهر به رشتهی مشاوره نزدیک بوده استفاده شده است. در حالی که این نیروها، آگاهی و شناخت اندکی از مشاوره و وظایف مشاور داشتهاند و در نتیجه نتوانستهاند، عملکردی مطلوب در حد یک مشاور آگاه و مسلط داشته باشند.
-5 در نظر گرفته نشدن نیروی مشاور در قانون برای مدارس راهنمایی: با توجه به شرایط سالهای بلوغ در دورهی راهنمایی، وجود نیروی مشاور در تامین بهداش روانی دانشاموزان و کاهش مشکلات دانشآموز در پروندهی دورهی راهنمایی، برای مشاور دورهی متوسطهی وی کمک مفیدی در شناخت دانشآموز است.
-6 کمبود مراکز مشاورهی دولتی: با توجه به حجم زیاد و پراکندگی مسائل و آسیبهای اجتماعی دانشآموزان و گستردگی و بزرگی مناطق آموزش و پرورش، هر منطقه به چندین مرکز مشاورهی دولتی نیاز دارد. شاید اگر همانطور که دانشاموزان ملزم به پرداخت وجهی برای بیمهی درمان و آسیبهای جسمی هستند، وجهی را هم برای بیمهی بهداشتروان بپردازند، بتوان امکانات بسیاری را در مناطق آموزش و پرورش برای دانشآموزان و خانوادههای آنان از نظر کلینیکهای بهداشت و روان فراهم کرد. وجود چنین فضاهایی ممکن است از بروز بسیاری از مسائل حاد پیشگیری کند.
-7 نبود مجلات تخصصی مشاوره در آموزش و پرورش: برای گروههای متفاوت مدیران، مربیان و معلمان، مجلات و ماهنامههایی مانند رشد مدیریت، رشد معلم، رشد دروس تخصصی و غیره وجود دارند که به قصد دانشافزایی منتشر میشوند. این امر نشانهی توجه و اهمیت کار نیروهای آموزشی است. بیشک تولید و انتشار مجلات خاص مشاوران توسط وزارت آموزش و پرورش با مطالب مفید و سودمند، در روند کار مشاوره تأثیرگذار خواهد بود.
-8 نامگذاری روزی خاص برای مشاوره: یکی از راههای تعیین مشاوره در مدرسه، خانواده و جامعه و معرفی هرچه بهتر مشاوره، میتواند نامگذاری روزی خاص باشد تا ضمن ارج نهادن به اهمیت مشاوره در جامعه، احساس خوب و مفید و مؤثر بودن را به مشاور القا کند.
-9 مشکل ادامهی تحصیل برخی از مشاوران: یکی از راههای ترغیب و تشویق مشاوران، فرآهم آوردن شرایط رشد و ادامهی تحصیل آنان است. بیشتر مشاوران آموزش و پرورش به دلیل گذراندن دورهی کارشناسی در «مراکز تربیتمعلم» دارای مدرک معادل هستند و نمیتوانند ادامهی تحصیل بدهند. آنها برای تبدیل مدرک معادل به مدرک قابل قبول به دانشگاهها، باید در آزمون جامع فرهنگیان شرکت کنند و قبول شوند. نظر به گذشتن مدت زمانی از تحصیل، دور بودن از شرایط آزمون، و نبود فرصتهای مطالعاتی، کسب نمرهی قبولی در ازمون جامع برای آنها دشوار است.
-10 کمدقتی در دادن پست کارشناس مسئولی: بررسیها نشان میدهد، توانمندی، تسلط و آگاهی کارشناسان مشاوران در مناطق، بهطور مستقیم بر عملکرد مشاوران مدارس تاثیر دار در مناطقی که کارشناسان مسئول کارایی بیشتری داشتهاند، به اگر حضور مشاور در جلسات تصمیمگیری جدیتر گرفته شود، مشاور در مدرسه جایگاه بهتر و به دنبال آن عملکرد مطلوبتری خواهد داشت. با توجه به شرایط سالهای بلوغ در دورهی راهنمایی، وجود نیروی مشاور در تأمین بهداشت روانی دانشآموزان و کاهش مشکلات رفتاری آنان مؤثر است. همان نسبت عملکرد مشاوره ي مدارس بهتر بوده است. لذا پیشنهاد میشود، موارد زیر را در انتخاب کارشناسان مناطق لحاظ شود: آگاه و مسلط بودن به امور مشاوره؛ علاقهمند و معتقد بودن به مشاوره- داشتن قدرت مدیریت و رهبری بالا- داشتن طرح و برنامه- قدرت بیان، نفوذ کلام و تسلط در ادارهی جلسات- داشتن روابط عمومی خوب و آشنایی با استادان توانمند مشاوره-آشنایی و تعامل با نهادهای متفاوت ذیربط، مانند مددکاری، بهزیستی، نیروی انتظامی، مراکز مشاوره و...- آشنایی با کتابها، مجلهها و سایتهای مشاوره- اطلاع از آخرین آمار و ارقام و انواع آسیبهای اجتماعی جامعه و بالاخص منطقهی محل خدمت.
-11 ارزشیابی و ارزیابی: امور مشاوره به دلیل کیفی بودن، برای ارزیابی نیازمند ملاکهای بسیار دقیق و ظریف است و ارزیاب مشاوره خود باید بسیار توانمند و خبره باشد. ارسال گزارشهای سه ماهه و انعکاس موارد ارجاعی مدرسه، تنها بخش کوچکی از کار مشاور مدرسه است و مواردی از این دست به تنهایی را نمیتوان ملاک ارزشیابی کار مشاور دانست. لذا پیشنهاد میشود، در جلساتی مشاوران باسابقه و باتجربهی مدارس، کارشناس مشاوره ي مناطق، مسئولین انجمن مشاوره و دیگر صاحبنظران، در مورد چگونگی ارزیابی و ارزشیابی مشاوره به نقاط مشترک برسند تا به کمک این ملاکها بتوان، سطح مشاوره را در مدارس ارتقا داد.