هفته نامه هفته نامه

Return to Full Page
« Back

خیر و شر

خیر و شر



خیر و شر دو کلمه تضاد همدیگر. تضادی که همانند دو خط موازی هیچوقت نه در هم آمیخته می شوند و نه بهم می رسند. دو طرز فکر که یکی هدایت آن بسوی خیر و نیکی و دگری بسوی آفت و بدی. خیر آثار از خود بجای می گذارد که می توان اجتماعی سالم رهنما باشد و شر در مسیری حرکت می کند که تمام زایدهای اخلاقی و رفتاری و کرداری آسیب پذیری اجتماعی می تواند در برداشته باشد. علل پیدایش این دو از چیست؟ ذات- غریضه یا در اثر آموزش خانواده و بعد اجتماعی نقش دارد. چه چیز باعث می شود که انسان از این گزینه ها انتخاب می کند و تغییر و تحولاتی در آن ایجاد نمی شود و همیشه نیز مورد معرفی خوب و بد می گردد. خصلت و خوی و طبیعت و سرشت حسب عادت فردی است که در صورت تکرار و انجام مکرر آن  در ذات پنبه بسته.خیر وشر در واقع فکر و تصمیم و تصمیم و فکر.کسانی که کاری اگر بخواهند انجام دهند، در ابتدا با سنجش کلام و عمل فکر می کنند و بعد انجام می دهند. لکن شر در واقع گزینه مقابل خیر تصمیم به افکار و اندیشه بد و عمل آن می گیرند بعد فکر می کنند. شر از زبان شروع و مترصد فرصت می شود تا اعمال خود را به نمایش بگذارد و ثمره  کار خود که بدی حاصل ان است. مردم آزاری، احترام نگذاشتن و رعایت ننمودن حقوق دیگران، پرخاش و فساد اراذلی که زاید رفتاری است بنام شر در کارنامه خود افزون کنند. شر فاصله زیادی با خوبی و نیکویی دارد و هیچکس از بدو تولد که پا به عرصه وجود می گذارد و اعلام موجودی می کند بد آفریده نمی شود. بزرگترین عواملی اثر گذاری شروع آن  از کانون گرم خانواده است که عدم تربیت وتعلیم صحیح باعث می شود که افکار پلید و زشت در سر بپروراند و آموزش و پرورش غلط و ناصحیح و نادرست پیشه عمل خود قرار دهند که موجب گشته به بدنامی و هتک شخصیت و سرزنش اجتماعی که ترویج بزه کاری و ضرر و زیان آن جبران نشدنی است. آسیب پذیری و لطمه و صدمه که به یک جامعه وارد می شود عواقب آن ناهنجاری است. زمینه ساز بدیها است. شر حرکت انسان در مرداب است که هر چه دست و پا زنی بیشتر فرومی روی. حرکتی که سست نگردد یا از حرکت باز نایستد الا به تحول تغییر. از لابه لای منجلاب کوردلی و قهر جهالت شفافیت بخشد. مردم خشم گیرند ز اعمال زشت. عذری اگر بیاورد به جور است و گردنکشی و عصیان وجفا پیشگی و شقاوت منشور شر وبدی است. تسلیم عقل و حق نمی شوند و بی اختیار تمام و کمال دانسته طبل مردم آزاری می کوبند. کار انسانهایی میزان عقل موزون نیست. بیهوده و خطا و لغزش در خود سری، پستی و فرومایگی و نهایت آن رسوایی و تکاپو و دوندگی بودن ثمر و بیهوده اینها ابزاری است که انسان در شر بکار می برد. غفلت و فراموشی زندگی آسان و روان و سیرت خوب با سیمای زیبا متمدن  وتربیت شده  و شاخص برگزیده و ممتاز خود را آویز نخهای پوسیده کرده اند و شالوده متزلزل که اساس بنیاد خانواده را تهدید می کند. حیله و مکر و نیرنگ بخت و طالع نیست. نوشیدن شراب زهر است و بی باک که به هر بلند مرتفع رسیدی آخر آن سقوط است. نیکوکار، پرهیزکار، درستکار خوب و مبارک که جایگاه بنده پسندی و خدا پسندی دارد. هر چیز خوب و گرانمایه، سرمایه ای که در طول عمر خود بدست می آورد خود را از آماج بدیها مصون نگه داشته و القاب بزرگ مهمتر شاخص اجتماعی اوست و افتادگی اخلاق دلاوری و شجاعت اوست و طراز عیار او جا  گرفتن در متن و قلب مردم است.
 
مجید شمس لاری