هفته نامه
ازدواج به چه قیمتی؟
ازدواج به چه قیمتی؟
ازدواج یکی از سنتهای پسندیده الهی است که ادیان آسمانی بر اجرای آن تأکید داشته اند. لیکن فرایند اجرای آن در جوامع گوناگون به شیوههای مختلف بوده است. در جوامع غربی با افزایش آزادیهای جنسی و ناهنجاریهای اخلاقی، ازدواج جایگاه مناسبی ندارد. اما در جوامع شرقی با تقید به سنتهای دینی نگرش خاصی به ازدواج وجود دارد.
آنچه دراین نوشتار به آن میپردازیم نگرش خاص خانوادههای جوامع شرقی بویژه در برخی مناطق جنوب شرقی کشورمان نسبت به یکی از اجزاء مهم در فرآیند ازدواج یعنی اختلاف سن زوجین میباشد.
بیشک اگر به آمارهای ارائه شده از ثبتاحوال کشور نگاه کنیم در برخی موارد شاهد بالاتر بودن سن مردان از زنان در امر ازدواج میباشیم به گونهای که در برخی مناطق جنوبی کشورمان مردانی با سنین 35 سال آمادگی خود را برای ازدواج با زنان 17 تا 20 سال اعلام کردهاند. سؤال اینجاست که آیا این قبیل ازدواجها منطقی و عقلانی است؟
اغلب کارشناسان خانواده بر تفاوتهای سنی در ازدواجهایی صحه میگذارند که بین 2 تا 7 سال باشد لیکن بهترین اختلاف سن در ازدواج چهار سال میباشد.
آنچه مسلم است اینکه نمیتوان نتیجه قطعی در مورد اختلاف سن ارائه کرد و اینکه آیا حتماً به شکست یا پیروزی نسبی منجر خواهد شد یا خیر؟ بیتردید میتوان توصیههای کارشناسان را جدی گرفت تا از بروز برخی معضلات جلوگیری کرد.
در این گفتار به برخی علل گرایش خانوادهها به اختلاف سن زوجین به خصوص بالاتربودن سن مردان از زنان اشاره میشود:
1- یکی از دلایل بروز اختلاف سنی و کوچکتر بودن زن از مرد، بعد فرهنگی و اقتداگرایی مردان میباشد. البته این نگرش و طرز تفکر بیشتر به عصر جاهلیت برمیگردد که مردان با توجه به شرکت در مبارزات، جنگاوریها و روحیه مواجهه با سختیها خود را برتر از زنان میدانستند و در تصمیمگیریهای خانوادگی و اجتماعی بیشترین نقش را داشتند؛ لذا در این نوع نگرش مردان معتقدند چون سالها از همسر خود بزرگترند و بیشتر میفهمند پس درست تصمیم میگیرند و باید اقتدار خود را حفظ کرده و بعد از ازدواج به عنوان پدر در متن مدیریت خانواده نقش آفرین باشند.
2- از دلایل دیگر میتوان به سطح تحصیلات پایینی برخوردارند در اینگونه خانوادهها شاهد نوعی تغییر در ساختار خانواده و سبک زندگی نیز میباشیم. در برخی روستاهای کشورمان شاهدیم که مادر دختر که خود و گذشتگانش در سنین 14 تا 17 سال ازدواج کردهاند در انتقال این سنّت به فرزندان خود تلاش میکنند.
3- از دیگر عوامل اختلاف سنی، عقاید مذهبی خانوادههاست. دراین خانوادهها با تمسک به سیره اهل بیت(ع) معتقدند بدون توجه شرایط فیزیولوژیکی، رشد جسمی، و تواناییهای روحی و اجتماعی باید دختران را به ازدواج واداشت
4- در برخی خانوادهها نیز رشد جسمی دختران در دوران بلوغ و رشد بویژه قدکشیدن آنان، خانواده را دچار افکاری ناهمگون میکند به گونهای که برای فرار از سخنان اطرافیان، همسایگان و آشنایان، به ازدواج دختران خود در سنین پایین، رضایت میدهند که البته دربرخی موارد، خانوادههایی که از تعدد دختران برخوردارند با این عمل خود، دختر را یک موجود اضافی برای زندگی اجتماعی خود قلمداد میکنند.
5- از دیگر عوامل مؤثر در این مقوله، میتوان به چشم و همچشمی برخی خانوادهها اشاره کرد. به گونهای که در هفتهی گذشته این عامل باعث شد تا در یک خانواده فرهنگی و تحصیل کرده در شهرمان دختری سیزده ساله به ازدواج پسری بیست و پنج ساله درآید که این برای برخی خانوادهها زنگ خطر است!
6- فضای نامناسب برخی مدارس و برخوردهای ناهنجار فرهنگی در سیستم آموزش و پرورش به نوعی خانواده دختر را دچار تنش رفتاری میکند که البته در همین جا، نقش دوستان و همسالان را نباید نادیده گرفت. مشاورههای روانشناسی خانواده در مدارس، انگهای نامربوط به دانشآموزان دختر در دوران دبیرستان و برخوردهای سلیقهای با برخی رفتارهای ناهنجار دانشآموزان در ایجاد این فضای نامناسب نقش دارد.
در پایان این نوشتار متذکر میشوم که تفاوت سنی غیرمتعارف در ازدواج میتواند از علل بروز طلاق در جامعه باشد که البته در بسیاری از موارد نیز اختلاف سن در ازدواج منجر به موفقیتهای نسبی نیز گردیده است و زوجین به درک متقابل از یکدیگر نائل گردیدهاند.
محمدرضا ابراهیمی