هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

5/28 درصد را مردم برگرداندند

5/28 درصد را مردم برگرداندند


5/28 درصد را مردم برگرداندند

به گزارش خبرنگار هفته‌نامه افق‌کویر، در پی مخالفت مردم و مسئولین بافق با جریان خصوصی‌سازی شرکت سنگ آهن مرکزی، دوشنبه شب هفته گذشته تعداد زیادی از کارگران و کارکنان شرکت سنگ آهن مرکزی در محل ساختمان شورای شهر بافق تجمع نموده و خواستار ارائه گزارش از سوی مسئولین و شورا در قبال اقدامات انجام شده توسط کارگروه پیگیری مطالبات حقوق شهرستان شدند. کارگران و حاضرین ضمن طرح چند پرسش، پاسخ های اعضای شورا را شنیدند. در ادامه توجه شما خوانندگان گرامی را به مشروح این گزارش جلب می‌نماییم.
یکی از کارگرها به نام رضا به نمایندگی از جمع حاضر، شروع به صحبت نمود و گفت: روزی که خط یک را می‌خواستند استارت کنند، شورای شهر، استاندار و محمدرضا صباغیان در جلسه‌ای که در فرمانداری داشتند مطرح کرده بودند؛ نامه‌ای از وزارت‌خانه با امضای سه وزیر آمده که تا ساعت 12:30 آن روز این نامه بلا تکلیف بود. ساعت 13:30 زمانی که استاندار دید مردم با این و‌عده‌ها سر کار نمی‌روند، گفتند: مجدداًً نامه‌ای آمده که سه تا وزیر آن را امضاء کردند و نامه قبلی مناسب نبوده است.
کار گروه تشکیل شده بلاتکلیف است! 
رضا افزود: بعد نوشته شده مسئله‌ها در حاشیه‌های هئیت دولت مطرح شده، مسئله‌ها باید در خود هئیت دولت مطرح می‌شد نه در حاشیه هیئت دولت! سر ما را آقایان کلاه گذاشته‌اند، هیچ‌کس جوابگو نیست، کار گروه تشکیل شده بلاتکلیف است! هیچ جلسه‌ای این کارگروه با ما نمی‌گذاشت، موقعی که خط را شروع می‌کردند شما اینجا نبودید، ما از شما درخواست کردیم، این شایعاتی که شده مثلاً یکی می‌خواهد پست بگیرد، یکی می‌خواهد مدیر شود، یکی می‌خواهد نماینده مجلس شود، تکلیف این شایعات را برای ما روشن کنید ما که چیز خاصی از این آقایون نخواستیم، گفتیم شما عضو شورای شهر بودید، مردم رأی دادند، از شما خواسته دارند، جنابعالی چهل روز شورا بودید تکلیف را روشن کنید و بگویید ما در تهران این کار را کردیم و آن کار را کردیم، آقای x می‌گوید: 28 درصد را من درست کردم، آقای y می‌گوید من درست کردم. تکلیف ما باید روشن شود تا تکلیف خودمان را بدانیم. یا بیایند اساسی مردم را قانع کنند یا سر مردم شیره بمالند هر روز یک بازی سر مردم در می‌آورند، مردم که مسخره این و آن نشدند، هر روز چهار تا کاغذ در دست در این قسمت و آن قسمت می‌گویند: من فلان کار را کردم، دوباره می‌گویند: می‌خواهیم سهام بنویسیم. شرکتی که دستور دادند هنوز تکلیف آن مشخص نیست مسکوت بماند سهام نوشتن برای آن چه معنایی دارد؟!!! تکلیف ما را روشن کنید، نمی‌شود هر که آمد اینجا برای ما ببرد و بدوزد،  بعد هم بگوید: آقا من این کار را کردم، آن کار را کردم. هرکار کردند برای خودشان کردند، کارهایی که برای شهر بافق کردند؛ مثل آبنباتی که به دست بچه بدهند و گولش بزنند هست. تکلیف و مسئله اصلی معدن است، بنگاه اقتصادی که دارد تأمین می‌کند؛ چرا نمی‌آیند تکلیف را مشخص کنند. خواسته ما این بود که جلسه پرسش و پاسخ بگذارند، بپرسیم آقای تشکری شما به عنوان رییس  شورای شهر پشت سرتان صد تا شایعه است، آقای عباسی، آقای اخیگان شما هم همینطور، آقای رنجبر، آقای امیرزاده و آقای طالعی شما هم همینطور. یکی می‌گوید فلانی می خواهد معاون بشود، یکی دیگر می‌خواهد فلان شود.
وی افزود: این شایعات را برطرف کنید. مسئله‌ای هست که برای بافق حیاتی است. مردم که اینجا نیامدند جنجال به پا کنند. شش ماه پیش شما در مسجدجامع جلسه پرسش و پاسخ گرفتید. خودتان یک مکان و زمانی را مشخص کنید، مردم هم می‌آیند و شما به پرسشها پاسخ بدهید؛ اگر می‌خواهید بحث کارگری باشد سنگ‌آهن خودش مسجد دارد بیایید آنجا. اگر می‌خواهید بحث عموم باشد خودتان جایگاه را مشخص کنید.
سپس مهندس محمدحسن تشکری رییس شورای شهر بافق ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات برای حضار گفت: درخصوص نامه‌ای که دوستان تهیه کردند و فرستادند مختصر بگویم؛ امشب علناً در شورا مطرح شد. تلفنی بوده؛ ولی مطرح شده. نظر دوستان این است که این قضیه بماند برای بعد ماه رمضان. در بحث کارگروه، جلسه رسمی کارگروه هنوز تشکیل نشده است و اولین جلسه‌اش فردا (18/3/93) در فرمانداری تشکیل می‌شود. نماینده شما محمدرضا صباغیان است و شورا قرارش بر این است که من نماینده شورا در کارگروه شوم. هر نظری که آنجا بخواهم بدهم اول در شورا مطرح می‌شود. امیرزاده هم نماینده در شورای شهر هست؛ یعنی دو نفری در شورا نظرات را مطرح می‌کنیم؛ به نتیجه‌ای که رسیدیم می‌رویم به کارگروه. صباغیان هم موظف است که نظر شما را بگیرد و روی نظر شما در کارگروه حرفش را بزند.
5/28 درصد را شماها برگرداندید، نه شورا و نه استاندار 
رییس شورا با بیان این که در تهران چه اتفاقی افتاد؟ در این ده دقیقه و یک ربع به جایی نمی‌رسد گفت: 5/28 درصد را شماها برگرداندید، نه شورا و نه استاندار! دستتان هم درد نکند. حالا اگر نیازی است با دوستان صحبتی انجام دهید؛ اما نظرشان اینست که برای بعد از ماه رمضان بگذارند. 
وی تصریح نمود: کاری که شورا با همکاری شما انجام داده نتیجه اش این شد که 5/28 درصد متوقف و اعلام هم شد. مابقی کارها را کارگروه باید پیگیری کند. جلسه رسمی کارگروه هنوز فردا تشکیل می‌شود. حالا آنجا چه چیزی مطرح بشود، چکار بکند، دوباره خودشان گفتند: ماهی یکبار گزارش می‌دهند. مهندس امیرزاده یکی از کارگروه‌ها هست، 7 نفر دیگر نیز هستند؛ اگر بحث کارگروه است باید آنها جواب بدهند. شورا کاری که انجام داده با همکاری شما نتیجه‌اش این شد که 5/28 درصد برگشته؛ مطمئن باشید کارهای اضافی که انجام داده هیچکدام به ضرر شهر و سنگ‌آهن نبوده. همه در راستای همان بوده. الحمدا... نتیجه آن کارها خوب بوده است. اگر شورا به نتیجه رسید آنها را هم گزارش می‌دهیم.
یکی از کارگرها گفت: نامه‌ای که بچه‌ها نوشته بودند صددرصد بوده، پس 5/71 درصد آن چطور؟
اگر بخواهم توضیح بدهم تا صبح طول می‌کشد. ببینید آنچه که شما درخواست کردید. 26/12/92 خبری پیچید که شرکت سنگ‌آهن واگذار می‌شود در اصل 44 و می‌فرستند برای فرابورس. در تاریخ 26/12/93 که نامه‌اش آمد اولین کاری که شورا انجام داد نامه‌ای به فرمانداری وقت، «خاوری» نوشت که تشکیل شورای تأمین بدهید. فکر کنم نامه را روز یکم فروردین ارجاع دادند و جلسه‌اش را همین جا تشکیل دادند (برای اینکه بدانید ما خیلی دلواپس‌تر از شما هستیم) نامه را فرستادیم به فرماندار که درخواست شورای تأمین داریم. شورای تأمین را با تأخیر در روز نهم فروردین تشکیل داد. قرارش بر این بود که کارهایش را انجام بدهد. بین یکم تا نهم کارهایی که انجام دادیم دو تا نامه تهیه شد و به امضای امام جمعه و دخیل عباس زارع زاده و اعضای شورا رسید. متن نامه ها از روز اول چیزی که شورا درخواست داده بود مسکوت ماندن کل جریان، یعنی کل خصوصی‌سازی تا سال 95 مسکوت بماند بود؛ طبق قانونی که خودشان ریخته‌اند. 
مهندس تشکری افزود: این درخواست اولیه ما بوده. درخواست اولیه که شورا داشت دو، سه تا خواسته بود که آن هم این بود که طرح‌های جوار معدنی اجرا شود و حق شهر لحاظ شود. این خبری بود که روز اول نامه‌اش مکاتبه شده بود. فرماندار وقت جلسه‌اش را روز نهم تشکیل داد تا روزی که فرماندار جدید معرفی شود و یکی دو روز گذشت. دیدیم آگهی روزنامه‌اش در حال شدت گرفتن است. فکر می‌کنم روز 27 یا 28 ماه فروردین که با فرماندار جدید جلسه داشتیم گفتند: صورتجلسه شورای تأمین بافق به استان نرسیده. همان جا پیگیری کردند و صورتجلسه را دوباره به یزد ارسال کردند. همان روز هم فرماندار در یزد درخواست شورای تأمین داده. استاندار روز سی‌ام نامه‌ای نوشت که به لحاظ شرایط اقتصادی، اجتماعی و مشکلات شهر بافق به نامه توجه شود و با توجه به اینکه طرح هدفمندی یارانه‌ها در حال اجرا شدن است برای این طرح کمی دست نگه دارید. این چیزی هست که از استان نوشته شد و دوباره پیگیری شد. دو تا سه نامه دیگر هم هست که این دو، سه تا نامه حد فاصلی که تا ماه اردیبهشت می‌خواستند آگهی روزنامه کنند می‌باشد. اگر یادتان باشد 14/2/93 دوستان ما جلسه‌ای با خصوصی‌سازی گذاشتند. 6-5 نفری رفتند. تا حد فاصل چهاردهم دو مرحله تهران رفتم. با سازمان خصوصی‌سازی جلسه کردم و به آنها جریان را تفهیم نمودم. با 2 تا 3 نفر از نماینده‌ها حتی با دخیل عباس زارع‌زاده جلسه جداگانه در بافق داشتیم. با جوکار نماینده مردم یزد در استان جلسه داشتیم. در تهران هم علاوه بر صندوق فولاد، 2 تا 3 جلسه هم با سازمان خصوصی‌سازی بود. به آنها تفهیم کردیم که این مشکلات هست. مشکلات را لحاظ کنید. کارتان انجام دهید. بالاخره آنها از چهاردهم انداختند بیست و نهم. 14 روز تأخیر انداختند. در این 14 روز شورا هم بیکار ننشست. همان بحث تأمین هدفها در خواست ما بود که آقایان الستی و شهبازی آمدند یک سری توضیحاتی دادند. توضیحاتی که حالا مردم قانع شدند یا نشدند پیگیری ما را داشت. تا آن جایی که استاندار باید می‌رفت در جلسه با سازمان خصوصی‌سازی، نامه‌ای که شب اول اعتراض کردید بچه‌های شورا آمدند و لطف کردید رفتید. سری دوم دکتر طالبی آمد شما لطف کردید رفتید. بحث آنها این بود 5/28 را مسکوت بگذارند. هدف شورا در این کار نماینده شما هستند. وقتی کار را بررسی کردند دیدند اگر 100 درصد برود کار مشکل است. دیدیم نمی‌توانیم جلو 100 درصد را بگیریم. گفتند جلو 5/28 درصد را می‌گیریم. ادامه‌اش را می رویم. روی بقیه کار می کنیم که حالا جلسات مختلفی تشکیل شد که نتیجه‌هایی هم داد. 5/28 درصد حالا با همت شما و فشار استان نمی‌دانم کجا متوقف شد. در این توقف‌ها هر کس گفت که کار من هست؛ بدانید کار، کار خودتان بوده. شما مردم دو تا طومار نوشتید. یکی به نهاد ریاست جمهوری و یکی به نهاد رهبری. طوماری که به رهبری نوشتید عباسی سخنگوی شورای شهر با واسطه‌ای به دست آقا مجتبی خامنه‌ای رساند که ایشان هم یک دستور مستقیم از آقا گرفتند. طومار دومی بود که دوستان هفته اول به تهران رفتند و کارها بررسی شد. هفته دوم طوماری تهیه شده بود که به نهاد ریاست جمهوری بردم. با واسطه‌ای که با هاشمی پیدا کردم گفتند: دایره شکایت نهاد ریاست جمهوری نامه را بررسی می‌کند. نامه را به دایره شکایت نهاد ریاست جمهوری بردم؛ اما کسی تحویل نگرفت. آنجا گفتند این نامه را به راحتی کسی نمی‌گیرد! آمدم و به فامیل‌های همین دوستانی که اینجا در شرکت سنگ‌آهن هستند زنگ زدم و گفتم من 200 نفر آدم می‌خواهم تا به میدان پاستور بیایند. آنها آمدند و دو ساعت ایستادند. نهاد ریاست جمهوری به این نتیجه رسید که باید جواب بدهند، نامه را گرفتند، و با توجه به تجمع کارکنان شرکت سنگ‌آهن در رابطه با خصوصی‌سازی، به کرباسیان نامه را دادند. هفته بعد به اتفاق اعضای شورای شهر رفتیم خدمت آقای کرباسیان، با آنها حرف‌ها را زدند و به ریاست جمهوری نامه زدند و گفتند: آقا شرایط را فوق محرمانه اعلام کنید که نامه‌ای دست ما نرسید. هفته دیگر که دوستان با هم رفتیم، آن بحثی که آقای عباسی زحمتش را کشیده بودند و نامه دوم را همین طور رفتیم به سمت مجلس و به سمت سازمان خصوصی‌سازی، دوستان یک روز صبح تا بعداز ظهر در مجلس بودند آنهایی که در سایت‌ها، مطالبی می‌نویسند برای شورا، باید بدانند که تهران بافق نیست، مجلس شورا جلسه داشت در مجلس وزیر بوده، معاون وزیر بوده، اعضا بوده، کمیسیون‌ها بود این قدر ما شورایی‌ها همت داشتیم که در یک روز هشت تا نه ملاقات داشتیم. آنهایی که این قدر مغرض هستند که هر تهمت‌هایی را در سایتهایشان می‌نویسند بدانند که همه مثل خودشان ناتوان نیستند. تک تک شورایی‌ها به هزار ترفند در مجلس با همه حرف زدند. کسی که می‌گوید عکس برنمی‌دارند، آن قدر بی‌اطلاع نیست، مغرض هستند، ورودی مجلس هر چه داریم از ما تحویل می‌گیرند. دوربین، موبایل و همه را می‌گیرند. ما با چه چیزی عکس برمی‌داشتیم؟ عکس که با آقای انصاری برداشتیم، ایشان در پارلمانی رئیس جمهور، کناره مجلس است. او را توانستم بردارم. آنهایی که مغرضانه می‌گویند و هر چی تهمت‌های که می‌نویسند بر علیه شورایتان و بر علیه نماینده‌هایتان را باور نکنید؛ تا رسید به طوماری که تهیه کرده بودیم برسانیم دفتر آقا، البته مهندس امیرزاده حوالی یک ماه قبل از شروع این قضیه‌ها، به دفتر آقا مراجعه و ساختمان 110 نامه را تحویل داده بود. حالا به دلایلی آقایان گفتند: چیزی به دست ما نرسیده، این قضیه را طول داده و جواب ندادند خوشبختانه در آن نامه هم بعداً مشخص شد که دفتر آقا فرستادند، دستور داده شده به یکی از کارشناسان معدنی در آذربایجان شرقی. آن بنده خدا به عنوان کارشناس زنگ زده بوده سؤال می‌کرده معدن بافق کجاست، زنگ زدن به ما از ما سؤال کردند که معدن کجاست؟! این هم خیلی جالب هست؛ یعنی نامه که به دفتر آقا رفته بود، آخرش رسید به خود ما سؤال کردند، جوابشان را هم گرفتند، نامه دوم را دوستان از طریق، آن روز که رفتیم دفتر آقا حالا شرایطی پیش آمد که نشد جایی صحبت کنند به جز اینکه همان نامه را دوباره شماره کردیم. شماره‌اش هم موجود است. یک طوماری بود، توسط یکی از دوستان، یکی از آقایانی که خیلی به آقا نزدیک و به دفتر نزدیک بود، یک شب خدمت‌شان رسیدیم، با هم نشستیم، حرف زدند، حدیث شد و کار به جایی رسید که ایشان آخرین خبری که ما از آنها روز چهارشنبه‌ای که قرار بود تقریباً کار تمام شود، عین جمله‌ای که من زنگ زدم به وی کار به کجا رسید؟ آن روز زنگ زدم به آقای عباسی در جلسه‌ای که فرمانداری بود و بهش گفتم، گفتم که خودت در جریان باش و به کسی نگو تا نامه دست ما باشد، الآن هم واقعیتش نامه محرمانه است و دست ما نیست؛ اما جمله‌ای که ایشان گفت، این بود که دستور آقای محمدی گلپایگانی روی طومار شما این هست که کار خصوصی‌سازی شرکت سنگ‌آهن مسکوت بماند، نامه محرمانه تحت عنوان رییس جمهور آقای روحانی فرستادند. این چیزی هست که ایشان مطرح کردند که همان جا به عباسی سخنگوی شورا گفتم: خیالت راحت باشد که مسکوت کامل هست،کار گذشت تا پیش از پریشب که زنگ آقای بهشتی زدیم که گفت: فکر کنم دو تا از نماینده‌های دفتر آقا، دیروز یا پریروز در بافق بودند غیرمحسوس آمدند کنترل کردند و رفتند. آنچه که در گزارش نوشته شده این هست که شهر هیچی ندارد و فقیر هستند و همین یکی معدن هست و کارخانه‌ای هم ندارد، آنها هم گزارش کردند و بردند با چه کسی صحبت کردند نمی‌دانم، کجا رفتند من نمی‌دانم. فقط چیزی که پرسیدم گفت: آنها در بافق بودند، دیروز یا پریروز کارشان را انجام دادند و رفتند.
مهندس تشکری افزود: بحث در خصوص مجلس شورا که این قدر شایعه درست می‌کنند، مجلس شورا به این راحتی نیست، در استان جلسه‌ای تشکیل شد. گفتند اعضا را معرفی کنید برای کمیسیون صنعت و معدن، دخیل عباس زارع‌زاده نامه را گرفت. سه تا چهار تا اعضای شورا معرفی شدند به اتفاق دخیل عباس زارع‌زاده به هر حال مبارک است و مشکلی ندارد معرفی شدیم و الحمد... رفتیم مجلس، جلسه مجلس به درخواست اعضای شورا، حضور در کمیسیون صنعت، معدن تجارت، هر کسی هر چه گفت دروغ می‌گوید، به درخواست اعضای شورا، حمایت استاندار و پیگیری شخص دخیل عباس زارع‌زاده انجام شد والسلام.
رییس شورا تصریح نمود: در آن جلسه دخیل عباس زارع‌زاده خیلی خوب صحبت کرد، حسابی با آقایانی که باید می‌گفت، گفت مشکل چیست؟ بعد از ایشان 7-8 دقیقه‌ای من صحبت کردم و سه تا سؤال اساسی پرسیدم. ازجمله سؤال‌های اساسی این بود که شما شرکت سنگ‌آهن را گفتید واگذار شود. شرکت سنگ‌آهن همه شما مدعی هستید که معدن است، معدن انفال را گفتند، اگر شرکت سنگ‌آهن مشمول اصل 44 است معدن که مشمول اصل 44 نیست، معدن انفال هست، 2000 میلیارد قیمت خورده، نباید در دارایی‌های شرکت منعکس شود، حرف زده شد. گفتند: آقا در دارایی هست، گفتند: بله. آن چیزی که کمیسیون صنعت، معدن تجارت در حال پیگیری است بحث این است که با توجه به این که معدن جزء دارایی‌های شرکت در دفاتر سنگ‌آهن به ثبت رسیده است عملاً خلاف است. فروش خلاف است، این نوع واگذاری خلاف است، به نوعی شرکت سنگ‌آهن 4000 میلیارد ارزش داشت. 6000 میلیارد آن را فروختند این یک تخلف است. تخلفی که ما ادعا داشتیم، گفتیم ما 60 میلیون تن سنگ ذخیره معدن داریم که ارزش اقتصادی دارد، که قیمت آن را کم دیدند، سؤالی که مهندس رنجبر داشت این بود که آقا سیاست شما بر اساس آزادسازی قیمتها مگر نیست، گفتند: چرا. چون الآن قیمت ما یک سوم، یک دوم قیمت رسمی به اصفهان، مبارکه و خوزستان می‌فروشیم بعد گفت: اگر قیمت شما آزاد شود، ارزش افزوده متعلق به شرکت سنگ‌آهن هست یا سازمان خصوصی‌سازی؟ آقایان پاسخی نداشتند، واقعیت است، امسال باید قیمتها آزاد شود، درآمد سنگ آهن از 1100 میلیارد می‌شود 2500 میلیاردتومان؛ یعنی 2/5 برابر می شود، این 2/5 برابر کجا می رود و می آید در جیب صندوق یا جیب سنگ‌آهن برای توسعه‌اش؟!در این جلسه هم صباغیان نماینده کارگران از مشکلات شهری گفت، منتها چیزی که من شخصاً توقع داشتم این بود که نتیجه بگیریم؛ ولی نتیجه نگرفتیم به لحاظ این که  نوبت جوکار نماینده یزد که رسید بسم ا... او این بود که وزیر صنعت معدن تجارت پیش ما بوده در این کمیسیون که از 2 بوده تا 6 ، ما از 5 رفتیم. در کمیسیون به آقای سلیمانی و صالح جوکار گفتند که هیئت دولت مصوب کرده 5/28 درصد لغو، چیزی که اعلام کرده، بعد جلسه اتوماتیک‌وار هم ریخت، به سؤالهای ما هم کسی جواب نداد؛ ولی مجلس قول داد که ما پیگیری می‌کنیم که الحمد... که اخبار را که پیگیری می‌کنید به شدت پیگیر هست که این بحث خصوصی‌سازی تخلف است، کجای آن تخلف است، یکی از موارد همین مورد فروش خود معدن است، که نامه خود وزیر صنعت، معدن تجارت اشاره کرده به تخلف. این جریان که تمام شد هفته بعد گفتند: آقایان بروید کار را شروع کنید، گفتیم نامه، ما قول دادیم به استانداری مکتوب هیئت دولت را کشاندند به پنجشنبه و جمعه و برویم و بیاوریم و تا اینکه مکاتباتی بین خودشان شد، این وزیر و آن وزیر و علناً نوشتند و گفتند که 5/ 28درصد مسکوت، منتهی پیشنهاد استاندار این بود که 5/28 در قالب شرکت تعاونی توسعه، عمرانی بافق، توسط خود مردم خریداری شود، پیشنهاد ما از روز اول این نبود، بعداً که دیدیم که دارند زور می‌آورند؛ چون اولین درخواستی که شورا داشت مسکوت ماندن تا 3 الی 5  سال یعنی تا سال 95 طبق قانون، منتهی هر چه جلوتر رفتیم مدارک ما بیشتر شد، زور آن طرف هم بیشتر شد. بعد به این نتیجه رسیدند که 5/28 به صورت سهام به مردم واگذار شود، حالا قضیه دو تا است. مجلس قضیه را پیگیری می‌کند، 5/71 را ابطال می‌کند یا نه.
یکی از حضار گفت: آقای مهندس این 5/71 رد دیون بوده، الآن که دولت آن را ممنوع اعلام کرده است؟ مهندس تشکری در پاسخ گفت: رد دیون در سال 93 ممنوع است، طبق قرارداد وکالتی، وکالتی که اختیار داده به صندوق که سهام سند زده شود به اسم خودش مال سال 92 است؛ ولی امضاء در برج 2 سال 93 انجام و تکمیل شده است.
یکی دیگر از کارگرها پرسید آیا درست است که می‌گویند سنگ یک کیلویی را سه برابر می‌فروشد؟ چرا اصفهان از ما سنگ می‌خرد گران‌تر می‌فروشد؟! تشکری افزود: اصفهان فروشنده نیست، خریدار سنگ ما است برای مصرف، منتهی شرکت سنگ‌آهن از روزی که تأسیس شده شرکت دولتی بوده وظیفه‌ای داشته، وظیفه‌اش چیست؟ تعهد می‌کند خوراک ذوب‌آهن اصفهان، فولاد خوزستان و فولاد مبارکه اصفهان را بدهد و مازاد تولیدش را به جاهای دیگر بفروشد. اصفهان زرنگ است، سنگ ما فسفر ندارد؛ یعنی بهترین نوع سنگ است. ذوب‌آهن اصفهان ساخته شده بر اساس سنگ‌آهن بافق؛ اگر یادتان باشد قدیم‌ها روی کنتور آب ما زده بودند ذوب‌آهن اصفهان بحث ذوب‌آهن اصفهان بله، یک سوم قیمت می‌خرد، پولش را هم نمی‌دهد، هر کاری هم دلش خواست می‌کند، تا حالا در هیئت مدیره سنگ‌آهن 2 ، 3 تا اصفهانی از قبل بودند، اگر مدیرعامل سنگ را به اصفهان نفروشد او را بر می‌دارند، این قانون هست.
رییس شورا در پاسخ به پرسش یکی از حضار که گزارشاتی که از سنگ‌آهن برای کمیسون و تهران برای واگذاری فرستاده شده در این رابطه توضیح دهید تا ما بدانیم چه اتفاقاتی افتاده است؟ گفت: چیزی دست ما نرسیده است که مستند داشته باشیم. آنهایی که برای شما خواندند خودشان هم بیایند جواب دهند که چه گزارشی تهیه کردند، اسناد مالی شرکت چیزی که حالا در دست ما هست و از سازمان بازرسی به دست آوردیم، یک قیمت روی باطله سنگ‌آهن گذاشته، یک قیمتی روی آهن گذاشته، یک قیمتی هم روی ذخیره‌ها گذاشته، بحث‌های ضد و نقیض می‌آورد؛ ما نزد کرباسیان که رفتیم نامه نهاد ریاست جمهوری را که بردیم، ما را به مشاور حقوقی خود باب ا... زاده حواله کرد. در بحثی که در آنجا داشتیم گفتیم ریزش را ببینیم که چرا ما را می‌خواهد ببرد خصوصی کند، ما بیشتر روی شرایط ذیل اصل 44می گوید: که سنگ آهن جزء اصل 44 است، گفتیم قبول، منتهی قبل از اینکه اصل شروع بشود یک دستورالعمل است، پایین اصل 44 هم دستور‌العملی دیگر بروید بخوانید، دستورهایش این است، عدالت اجتماعی باشد، برای رفع محرویت باشد، شرکتهای توسعه عمرانی باشد، باید جایی که تک هست دولت سرمایه ‌گذاری کند، این چیزها را حضرت آقا دیدند، ما در بحثی که داشتیم با آقای باب ا... زاده و دوستان شورا که بودند مطرح شد، در اصل یکی آیتم برای شرکت سنگ‌آهن بوده، یکی آیتم برای سنگ آهنیها، ذخیره کمتر از 150 میلیون تن، معدن کوچک حساب می‌شود و قابل واگذاری است. ما هم گفتیم ذخیره ما از 150 میلیون تن بالاتر است. گفت: نه! گفتیم: خوب چون ذخیره سه‌چاهون را 100 میلیون تن در اسناد دیدیم، ذخیره چغارت حدود 100 میلیون تن، باقیمانده در صورت توسعه تا 60 میلیون تن مشکلی نیست.
بنگاه‌های صنعتی بالای 500 نفر نیرو مشمول اصل 44 نمی‌شود 
ما 60 میلیون تن سنگ در معدن داریم و ذخیره معدن از 160 میلیون تن هم می‌گذرد. بحث دیگری که شد، بنگاه‌های صنعتی بالای 500 نفر نیرو مشمول اصل 44 نمی‌شود؛ یعنی اگر کارخانه‌ای بالای 500 نفر نیرو داشته باشد طبق قانون جزء صنایع بزرگ است و از ماده 44 می‌آید بیرون. ما به این هم استناد کردیم، او نفهمید، نوشته بود صنایع، ما گفتیم معادن، دوستان هم همه فهمیدند و خنده کردند. به این هم اشاره کردیم ما 2000 تا نیرو داریم، در اصل 5000 تا داریم، ولی دو، سه هزار نفر نیرو داریم که اگر بخواهیم بگوییم شرکت 2000 تا نیرو داریم؛ ولی در اصل 5000 تا داریم، گفت این هم قبول، بحث دیگری که شد؛ اگر بنگاه اقتصادی در منطقه تک باشد؛ مثل چغارت که شرکت سنگ‌آهن تک است در منطقه، وابستگی عمومی شهر به این معدن، به این بنگاه اقتصادی، این هم در شمول اصل 44 می‌باید شرایط لحاظ شود، چیزی که مطرح کرد گفت: چیزی که شما می‌گویید با چیزی که از طرف شرکت سنگ‌آهن برای ما فرستاده شده مغایرت دارد. بروید ببینید گزارشات را. ما هم گفتیم آن گزارشات را به ما هم بدهید. گفت: این را مکتوب کنید، بنویسید نظرات و گزارشاتتان را بفرستید به نهاد، تا از روی آن تصمیم بگیرند. نامه محرمانه‌ای که من دیدم چیزی ضمائم نداشت فقط چیزی که در آن نوشته شده بود این بود که در آن تاریخ واگذار شده؛ ولی اگر دولت بخواهد می‌تواند با شرایط و قانون‌های خودش برگرداند این چیزی است که آقای کرباسیان نامه نوشته بود.
ما صددرصد تضمین می‌دهیم که از حق شما نگذریم 
تشکری در پاسخ به این پرسش که چنددرصد تضمین می دهید که صددرصد واگذاری معدن برگردد؟ گفت: نه ما رئیس جمهوریم! نه ما وکیلیم! نه وزیریم! نه رئیس مجلسیم! ما صددرصد تضمین می‌دهیم که از حق شما نگذریم، هر جا هم زورمان برسد صددرصد توانمان را می‌گذاریم؛ ولی چند درصد ببریم خدا می‌داند و همت شما.
مهندس محمد حسن تشکری در خصوص D19 گفت: 38 آنومالی زمان مهندس احمدیه با امضای شخصیشان و معاون اول وقتشان و رئیس صنعت و معدن وقت واگذار شده، اتفاقاً جهت اطلاع شما من دو ساعت پیش با یکی از مدیران عامل اسبق شرکت، صحبت کردم. گفت: بزرگترین غصه من این است که آنومالی‌ها را از چغارت جدا کردند. اگر شرکت سنگ‌آهن دولتی باشد و شرکت چادرملو که مدعی D19  و خصوصی است در دعواهای بین دولتی و خصوصی همیشه دولت می‌برد. آن روز هم شورایی‌ها به محمدجواد عسکری، مدیرعامل فشار آوردند که زحمت بکشید بگویید D19 را می خواهیم خوراکش بهره برداری کنیم. مکاتبات و معاملاتی که داشتید به آنها ارائه کنید. ایشان هم زحمتشان را کشیدند و نامه را نوشتند. که D19 اکتشافش برای شرکت من بوده به شرایط غیرعادلانه هم واگذار شده و بعد هم می‌خواهم، من نیازش دارم که باید برگردد؛ ولی من فکر می‌کنم که حداقل اگر 5 درصد سنگ‌آهن هم دست دولت باشد، قدرت است. D19 جایی که هنوز باز نشده، یعنی به راحتی می‌شود آن را گرفت، یعنی شرکت سنگ‌آهن اگر بخواهد استخراجش کند، صبح دستگاهش را می‌برد آنجا، ادامه می‌دهد، کارش را انجام می‌دهد، می‌گوید مال خودم بوده، من موافق نیستم با این واگذاری، خلاف کرده مدیرعامل وقت من. بروید بگیریدش و کارش را انجام می‌دهد حالا روی بحث چاه گز، روی بحث لک سیاه و میشدوان چون دارند روی آن کار می‌شود نمی‌شود کاری روی آن انجام داد؛ ولی D19 معدن آزادی است. از روز اول گفتم مال بافق، الآن هم مال بافق.
تشکری در پاسخ به این پرسش که برخوردهایی از طرف بعضی افراد به خاطر جریانات اعتصاب به عده‌ای می‌شود گفت: من که نبودم؛ ولی مثل اینکه آقای استاندار از همه تشکر کرده و گفته است که کسی تخلفی نکرده است، کار انجام نداده، اینکه با کسی برخوردی شود نه حرفی هست  نه حدیثی، اگر با کسی برخورد شده، می‌تواند نامه بنویسد به استاندار یا به نماینده‌شان.
رییس شورا در خصوص استخدام و تبدیل وضعیتیها گفت: در شرکتهای دولتی مقرراتش این است که به ازای هر 2 نفر خروجی، یک نفر ورودی یعنی دو نفر بازنشسته می‌شوند، یک نفر استخدام روی کار می‌آید؛ حالا مجلس شرایطی گذاشتند. استخدام ممنوع، مگر آنکه آزمون باشد و حداقل چارت سازمانیشان لیسانس باشد. فکر کنم سال 79، 600 نفر را رسمی کردند.
مهندس تشکری در پاسخ به این پرسش که می‌گویند یک عده‌ای رفتند نامه‌ای دروغ فرستادند به تهران که معدن کوچک هست و مردم جدی نیستند گفت: من خبر ندارم اگر دوستان خبر دارند بگوئید.