هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

285 روز ، انتظار بی نتیجه

285 روز ، انتظار بی نتیجه



 دامپزشکی شغلی است که در کنار سایر حرفه ها مورد نیاز جامعه است. از اهمیت این رشته همین بس که مانند سایر رشته های علوم پزشکی از جمله پزشکی عمومی و دندان پزشکی یک دوره هفت ساله را دانشجو برای به دست آوردن مدرک آن طی می کند.؛ چرا که جان حیوانات نیز مانند انسانها مورد توجه دستگاه عریض و طویل علم پزشکی هست. به قول سعدی علیه الرحمه " میازار موری که دانه کش است / که جان دارد و جان شیرین خوش است"  نمی‌توان موجودی را به دلیل این که انسان نیست به آن بی توجه بود؛ هر چند، هم می دانیم نیاز بشر به دام و طیور بیش از سایر مخلوقات خداوند است؛ زیرا از گوشت، شیر و فرآورده های آن، جامعه انسانی بهره ها می برد.
این مقدمه را آوردم تا حسن مطلعی باشد بر حادثه ای که برای شما نقل خواهم کرد و قصدی هم درآن نیست که اسائه ادبی شده باشد و یا به کسی بربخورد؛ هدف ان است تا کاستی های جامعه گفته شود مردم و مسئولان تکرار می کنم مردم و مسئولان با هم این مسایل  را رفع کنند زیرا بدون هر کدام از انها ادامه حل معضل امکان پذیر نیست!
چهارشنبه، 95/2/17،ساعت  23 ، مزرعه چاه باهنر بافق
توسط یکی از آشنایان مطلع شدم که گاو  "حسین ناظمی "، بازنشسته شهرداری از صبح تاکنون به علت "سخت زایی" هنوز نتوانسته بار گوساله خود را بر زمین بگذارد. کمک از من برای رایزنی با کسانی که در این زمینه می شناسم تا به او کمک کنند.
درخواست صاحب گاو:
مرد بازنشسته دارای  ملک و آغلی است؛ اکنون مستاصل از این که سال پیش گاوش بالغ بر 12 میلیون ارزش داشت که در هنگام زاییدن، هم گوساله و هم گاو، هر دو تلف شدند و امسال واهمه دارم همان مساله تکرار شود.
کمک از دانشجوی فارغ التحصیل رشته دامپزشکی: ساعت 23.19 دقیقه
من بیشتر بر روی طیور کارکرده ام و این شرایطی که می گویید گاو مواجه با سخت زایی شده و باید به این گام دارو تزریق کنند تا وضع حمل گاو راحت صورت بگیرد. من، متاسفانه وسیله و امکاناتی ندارم که بتوانم حضور یابم.
کمک از کارمند اداره دامپزشکی بافق: ساعت 23.30 دقیقه
متاسفانه در یزد به سر می برم و اگر بودم با ان که کاری از دستم بر نمی‌آمد، کمک می کردم. به  صاحب گاو بگویید به سراغ "حاجی غفاری" که بصورت تجربی کار کرده است،  برود؛ می تواند کمک کند. صاحب گاو  هم وقتی شنید گفت:  "مهدی کارگران" معروف به مهدی جناب هست و کارش را از بعد از ظهر تابحال شروع کرده است.
کمک از کارمند دیگر اداره دامپزشکی: ساعت 23.33 دقیقه
خودم را خبرنگار هفته نامه افق کویر معرفی می کنم؛ پاسخ می دهد، در این مواقع اقای دکتر غلامعلی پور می تواند کمک کند، شماره تلفنش را می دهم با او تماس بگیرید. به او گفتم، برای وضع حمل این گاو احتیاج به دارو هست، آیا دکتر داروی لازم را دارند، پاسخ می دهد: بله.
تماس با دامپزشک: ساعت 23.41 دقیقه
موبایل مشترک مورد نظر در دسترس نمی باشد.
تماس مجدد با کارمند اداره دامپزشکی: ساعت 23.47 دقیقه
خودم پیگیری می کنم با پسر دکتر می گویم، شاید شماره ایی غیر از این داشته باشند؛ با شما تماس می گیرم. پس از گذشت دقایقی  دوباره تماس می گیرم و او هم می گوید موفق نشده است با دکتر دامپزشک صحبت کند. دکتر در بافق نیست.
تماس از سوی رئیس اداره دامپزشکی بافق : ساعت 00.09 دقیقه
به صاحب گاو بگویید وضعیت گاو را برای من شرح دهد، سریعا به اطلاعش می رسانم که با دکتر صحبت کند. دکتر در یزد به سر می برد.
ساعت 1.00 بامداد
 خبر رسید که گوساله، مرده به دنیا امده و وضع گاو هم خوب نیست. برای مشاهده وضعیت و تهیه گزارش بدآنجا رفتم. آغلی معمولی که دارای آب و برق بود. مهدی کارگران معروف به محمد جناب با کمک یک نفر دیگر و صاحب گاو و پسرش مشغول بیرون کشیدن این گوساله سنگین بودند که پس از ساعت ها تلاش نتوانستند.
علت مرده به دنیا آمدن گوساله را از بلد تجربی گاو می پرسم:
من بیست سال در این کار هستم؛ ولی به علت این که گوساله، ساعاتی پیش از خروج در جنین مرده بود، کاری نشد انجام بدهم. این گونه گاوها که سخت ساز هستند باید به آنها امپول تزریق کرد و یا از طریق سزارین اقدام کرد. در هنگام تلقیح مصنوعی باید دقت کرد  که اسپرم معمولی به انها تزریق کرد نه درشت! چون گوساله بسته به این تزریق ریز و یا درشت می شوند.
افق کویراگر دکتر بود می توانست این گوساله را سالم به دنیا بیاورد؟
بله، از طریق عمل سزارین می توانست، قبلا وسایل سزارین در دامپزشکی بافق موجود نبوده گویا اکنون خریداری کرده اند.
حدود شش ماه پیش، پستان  گاو من در دستگاه شیر دوش، جراحت برداشت و وقتی هم به دامپزشک گفتم برای بخیه حضور یابد گفت: من هیچ امکاناتی برای بخیه این موارد ندارم. خلاصه من هم تعجب کردم که دامپزشک یک شهرستان وسیله و تجهیزات یک بخیه ساده را ندارد. به هر طریقی بود خودم با ضد عفونی کردن جای زخم، کمک به  بهبود آن کردم.
افق کویرخواسته شما که 20 سال بطور تجربی در کار دامپزشکی و این قبیل موارد هستید از مسئولین چیست؟
 پیگیری کنند برای امکانات دامپزشکی. من، خودم،  "گاو داری" دارم که مجبورم شیر دامم را برای آزمایش به یزد بفرستم، خواه ناخواه اسید این شیر افزایش می یابد، اگر این وسیله در اداره دامپزشکی باشد، خیلی سریع تر انجام  می شد.
اینجا فرصت را غنیمت شمردم و با صاحب گاو گفتگویی انجام دادم او گفت:  شما شاهد بودید که هیچ دکتری برای مداوای این زبان بسته نیامد و همه این آقایان نشانی فردی را می داند که بطور تجربی یاد گرفته است. به نظر من اگر ده تا از این افراد هم می آمدند، نمی توانستند کاری انجام بدهند؛ حتماً باید دامپزشک می آمد.  باید وسیله پزشکی باشد و اگر این تجهیزات و فرد دکتر بود به من دامدار جزء، سال پیش  12 میلیون ضرر وارد نمی شد. او ادامه داد:  همه آنها وظیفه ای بر عهده دارند و حقوق بگیر دولت هستند؛ حداقل حضور می یافتند و دستوراتی را صادر می کردند
گزارش من در اینجا خاتمه می یابد با این امید که مسئولین اعم از فرمانداری، اداره کل دامپزشکی استان در این باره تدبیر کنند تا دیگر شاهد از بین رفتن تلاش این قبیل دامداران نباشیم. عادت کرده ایم وقتی دامی از بین رفت بگوییم که قسمت بود و ضرب المثل بیاوریم که مال بادی همین است به یکباره از بین می رود؛ ولی کمتر تامل کرده ایم که باید علل این حوادث و مرگ و میرها را کاهش بدهیم.  برای این کار باید به مؤلفه نیروی انسانی، تجهیزات و برنامه ریزی توجه کنیم.