هفته نامه
« بازگشت
گل گشت( شماره 697)
گل گشت( شماره 697)
خوش است
خوش است چشم به چشم تو و نگاه نهانی
رسالت دل و جان سوی هم ز راه نهانی
کرشمهی تو ز بس باشدش برای اجابت
دعای زیر لب اندر میان آه نهانی
تو خوش نشسته به تمکین و حسن از تو نهفته
به جلوه بهر فریبم به جلوهگاه نهانی
چه روزگار خوش است آن برای رفع مظنه
عتاب ظاهر و سد لطف و عذر خواه نهانی
به غارت دل ما تاخت غمزه وای اسیری
کش از کمین بدرآیند آن سپاه نهانی
به جرم دیدن پنهان بکش به فتوی نازم
که کشتنی نشود کس سگ گناه نهانی
ز خون وحشی اگر منکری نگاه به من کن
که بگذارنم از آن چشم سد گواه نهانی
آتشی در جان ما
آتشی در جان ما افروختی رفتی و ما را ز حسرت سوختی
بیوداع دوستان کردی سفر از که این راه و روش آموختی
گرنه از یاران بدی دیدی چرا دیده از دیدار یاران دوختی
بیرخ او طرح صبر انداختی ای دل این صبر از کجا آموختی
وحشی از جانت علم زد آتشی خانمان عالمی را سوختی
وحشی بافقی