هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

گل گشت شماره 693

گل گشت شماره 693



دل پر حسرت

دل پر حسرت از کوی تو برگردیدم و رفتم

نشد پابوس روزی آستان بوسیدم و رفتم

ز گرد راه خود را بر سر کوی تو افکندم

رخ پر گرد بر خاک درت مالیدم و رفتم

اگر منزل به منزل چون جرس نالم عجب نبود

که آواز درایی از درت نشنیدم و رفتم

نیامد سرو من بیرون که بر گرد سرش گردم

میسر چون نشد وحشی که بینم خلوت وصلش

به سان گرد باد از غم به خود پیچیدم و رفتم

به حسرت بر در و دیوار کویش دیدم و رفتم

 

ای قامت تو

ای قامت تو جلوه ده شیوه‌های حسن

در هر کرشمه‌ی تو نهان سد ادای حسن

خواهی بدار و خواه بکش ، ناپسند نیست

مستحسن است‌هر چه بود اقتضای حسن

سلطان حسن هر چه کند حکم حکم اوست

بگذار کار حسن به تدبیر و رای حسن

این حسن پنج روز به یوسف وفا نکرد

زنهار اعتماد مکن بر وفای حسن

دانی که گل ز باغ چرا زود می‌رود

یعنی که اندکیست زمان بقای حسن

گویی بزن که حال جهان برقرار نیست

حالا که در رکاب مراد است پای حسن

وحشی من و گدایی خوبان که این گروه

سلطان عالمند ز فر همای حسن

وحشی بافقی