هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

گفتگو با امیر غفور، ستاره والیبال ایران

گفتگو با امیر غفور، ستاره والیبال ایران



چهار سال پیش و در جریان بیست و چهارمین دوره مسابقات سوپرلیگ والیبال ایران بود که نام جوان لاغراندام و دو متری تیم باریچ اسانس کاشان به عنوان یک پدیده به گوش رسید. هر چند امیر غفور پیش از این و با درخشش در تیم های ملی نوجوانان و جوانان توجه کارشناسان را به خود جلب کرده بود اما درخشش در لیگ برتر والیبال و در جمع بزرگان این رشته، آغازی بود برای پیشرفت چشم گیر قطر پاسور حال حاضر تیم ملی والیبال ایران که اولین بار توسط خولیوولاسکو به تیم ملی ایران دعوت و به یکی از مهره های تاثیرگذار والیبال ایران تبدیل شد.
درخشش والیبالیست های ملی پوش ایران در مسابقات بین المللی کافی بود تا این رشته روز به روز بر طرفدارانش افزوده شود و حالا ستارگان والیبال ایران به یک رقیب جدی برای فوتبالیست ها تبدیل شده اند.
گفتگو با امیر غفور ستاره 23 ساله تیم ملی در مورد دوران حضورش در تیم ملی والیبال ایران و اهدافش در این رشته پرطرفدار ورزشی را بخوانید.
کلا علاقه چندانی به مصاحبه نداری...
- اینطور نیست که علاقه ای به مصاحبه یا حضور جلوی دوربین نداشته باشم. مطمئن باشید اگر زمانی حرف مهمی برای گفتن داشته باشم، می زنم. اما یکسری سوال‌های تکراری پرسیده می شود که قبلا به آنها جواب داده ام و شاید از جواب دادن به این سوال ها یا بحث در مورد موضوعات تکراری فراری هستم. پرداختن به موضوعاتی که قبلا به آنها پرداخته شده، نه برای من خوب است و نه برای مردم. زمانی مصاحبه می کنم که مطمئن باشم حرف هایم برای مردم جذابیت دارد.
تازگی‌ها بسیاری از ستاره‌های ورزشی مثل والیبالیست ها و فوتبالیست‌ها که خیلی‌هایشان هم با خودت دوست و همبازی هستند، از طریق شبکه‌های اجتماعی این ارتباط با مردم و هواداران را برقرار می‌کنند. چرا علاقه‌ای به این نوع ارتباطات نداری؟
- شاید علاقه به حضور در شبکه های اجتماعی مانند اینستاگرام یا فیس بوک داشته باشم اما باور کنید وقت خالی برای انجام این کارها ندارم. من بیشتر وقت ها درگیر اردوی تیم ملی و باشگاهم هستم و وقت آزادم را بیشتر با رفقا و دوستان سپری می کنم. من هیچ وقت تنها نیستم و به نظرم این نوع ارتباطات بیشتر به درد مواقع تنهایی می خورد. حضور در شبکه های اجتماعی شاید ما را مجبور کند که پاسخگوی سوال ها و درخواست های هواداران ورزش باشیم و قطعا نمی شود که پاسخگوی همه بود و به همین خاطر وقتم را بیشتر صرف گذراندن با دوستانم می کنم.
چقدر از این اوقات فراغت را به مطالعه می‌گذرانی؟
- اگر حقیقتش را بخواهید، در حال حاضر خیلی مطالعه نمی‌کنم. یعنی متاسفانه وقتش را ندارم. البته چون یکی از مهمترین هدف های زندگی ام حضور در تیم های معتبر خارجی است، دنبال یادگیری کامل زبان هستم تا از این لحاظ مشکلی نداشته باشم. حضور مداوم در اردوهای مختلف باعث شده تا نتوانم فعلا وارد دانشگاه شوم. شاید همین عامل دلیل مطالعه کم من باشد.
بعد از بسیاری از بازی ها خیلی راحت درخواست مردمی را که خواهان عکس گرفتن یا امضا از تو هستند قبول می کنی. هیچ وقت از این کار خسته نمی شوی؟
- نه، اتفاقا دوست دارم. وقتی می بینم که پس از بازی‌هایمان در خانه والیبال این همه هوادار بیرون ورزشگاه صبر می کنند تا با ما عکس یادگاری بگیرند، وظیفه خودم می دانم که برای همه آنها وقت بگذارم. شاید این کار خستگی جسمی داشته باشد ولی هیچ وقت به کسی نه نمی گویم و این کار را از نظر روانی دوست دارم. البته شاید استثنا هم در این مورد وجود داشته باشد. همین لیگ گذشته وقتی در پایان بازی باریچ اسانس کاشان با نوین کشاورز در خانه والیبال که علیرضا نادی شدیدا مصدوم شد، مجبور شدم کمکش کنم و به داخل اتوبوس ببرمش؛ به همین خاطر نتوانستم به خواسته هوادارانی که بیرون ورزشگاه ایستاده بودند جواب بدهم و با آنها عکس بگیرم. خیلی هم ناراحت شدم.
شاید بعد از درخشش تیم ملی والیبال در یکی دو سال گذشته خیلی‌ها منتظر ترانسفر بازیکنان تیم ملی به باشگاه ها و لیگ های معتبر بودند اما اصلا هیچ والیبالیست لژیونری نداریم. خبری از پیشنهادها نیست یا مسئله دیگری پیش آمده است؟
- اینطور نیست. پس از درخشش در مسابقات جهانی و لیگ جهانی والیبال بازیکنان ایرانی اسمی برای خودشان دست و پا کردند و قطعا پیشنهادهایی هم مطرح شده است اما نکته اینجاست که در دو سه فصل گذشته مبلغ قرارداد بازیکنان سوپرلیگی در والیبال ایران افزایش قابل توجهی در مقایسه با پیشنهادها و مبلغ پرداختی که از سوی سایر کشورها ارائه می شود، داشته و بازیکنان ایرانی به نفع شان است که در لیگ ایران بازی کنند.
پس برایشان صرف نمی کند که لژیونر شوند؟
- گفتم که، به نفعشان است که در لیگ ایران بازی کنند.
خودت هم پیشنهادی داشتی؟
- پیشنهاد که به هر حال بوده اما آنقدر دندان‌گیر نبوده که فکر و ذکر خودم را درگیر ترانسفر شدن کنم. فعلا دوران سربازی را می گذرانم و هنوز چند ماهی از سربازی من باقی مانده اما به هر حال هدفم حضور در لیگ های معتبر اروپایی است ولی نه تحت هر شرایطی.
اگر در ایران بمانی، اولویتت ادامه حضور در کاشان و تیم باریج اسانس است، نه؟
- صددرصد. به هر حال من والیبال را با تیم باریج اسانس که مال شهر خودم است، شروع کردم و با حضور و درخشش در همین باشگاه به تیم ملی راه پیدا کردم. از حضور در تیم شهرم و بودن در کنار مردم کاشان راضی هستم و بعید می‌دانم مسئله ای غیر از لژیونر شدن دلیل جدایی من از باریج اسانس باشد.
سال 2011 که در بازی های قهرمانی آسیا در تهران و به دعوت ولاسکو برای اولین بار ملی پوش شدی، فکرش را می کردی که خیلی زود به یکی از ستاره‌های والیبال ایران تبدیل شوی؟
- نه تنها فکرش را می کردم که مطمئن بودم به این جایگاه می رسم. البته من به دنبال رسیدن به جایگاه های به مراتب بالاتری از جایگاه فعلی خودم هستم. برای رسیدن به هر هدف و جایگاهی باید تلاش کرد. قانون جذب می گوید به هر چه فکر کنی، به آن می رسی. من می خواهم و دوست دارم بهترین بازیکن جهان بشوم و قطعا برای رسیدن به این جایگاه باید خیلی تلاش کنم.
ولاسکو چقدر در این راه تأثیرگذار بود؟
- قبل از ولاسکو هم خیلی از مربیان تیم ملی مانند پارک یا گاییچ از نظر فنی مربیان سطح بالایی بودند اما ولاسکو از نظر روانشناسی عالی بود. ولاسکو ذهن بازیکنان را آماده یادگیری می کرد طوری مسائل فنی و تاکتیکی را که به بازیکنان یاد می داد که راحت تر بفهمند و درک کنند. به ما یاد می داد که هر چیزی را صددرصد و به طور کامل بفهمیم و درک کنیم.
به همین دلیل نتایج درخشانی با ولاسکو داشتیم؟
- ولاسکو به ما یقین می داد که می توانیم در مسابقات معتبر مثل بازی های آسیایی، جام جهانی و حتی تورنمنت معتبری مثل لیگ جهانی به موفقیت برسیم و تیم های مطرح دنیا را شکست دهیم. به همین دلیل ذهن ما را آماده کسب مقام می کرد. ما هم به همین دلیل رفتیم دنبال یادگیری نکاتی که این مربی بزرگ به ما یاد می داد تا کسب مقام و پیروزی راحت شود.
چه درس بزرگی از ولاسکو، این مربی بزرگ گرفتی؟
- ولاسکو یک پروفسور به تمام معنا بود. استاد فلسفه و منطق بود و برای هر چیزی هم منطق داشت. ولاسکو یک آرژانتینی الاصل بود و می گفت آرژانتینی ها شبیه ایرانی ها هستند. شاید همین عامل باعث می شد راحت تر بتوانیم با هم ارتباط برقرار کنیم. از ولاسکو با این همه تجربه مختلفی که در زندگی کسب کرده بود، می توانستیم درس های زیادی برای ادامه زندگی و دوران حرفه ای ورزش بگیریم.
چلچراغ