هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

کار در چلو کبابی لطمه ای به وظایف مادری ام نمی زند

کار در چلو کبابی لطمه ای به وظایف مادری ام نمی زند



محمد حسین تشکری|  با تغيير و تحولات اجتماعي، گرايش بيشتر زنان و دختران در امر ادامه تحصيل و حتي پيشي گرفتن آنها در اين زمينه و از طرف ديگر تغيير و تحولات اجتماعي در جامعه و افزايش هزينه هاي زندگي و مشكلات اقتصادي، بسياري از زنان را بر آن داشته كه به اشتغال در بيرون از منزل روي آورند.
هفته نامه افق کویر در این شماره گفتگویی با یکی از بانوان کار آفرین  انجام داده است.
افق کویر: لطفاً خودتان را معرفی کنید و بگویید از چه زمانی وارد این کار شدید؟
 طیبه باقر میدانی هستم، از مهرماه سال 92 وارد این کار شدم. یک باب مغازه داشتیم؛ ولی نمی دانستیم چه فعالیتی را شروع کنیم تا اینکه پیشنهاد کبابی از طرف دوست همسرم به ما شد، چون ما در این کار سررشته نداشتیم قبول کردند که در راه اندازی این شغل ما را همراهی کنند؛ وقتی کارهای ساختمانی مغازه تمام شد بعد از گرفتن پروانه کسب و تأیید بهداشت، کار را شروع کردیم. برای گوشت مشکل داشتیم هر کجا که سؤال کردیم از گوشت عالی(نرنده) استفاده نمی کردند، خیلی تأکید داشتیم که از این گوشت استفاده کنیم.
بعد از اینکه گوسفندی را سفارش داده و گوشت آن را چرخ کردیم. دوست همسرم نحوه درست کردن کباب و قواعد آن را به ما یاد داد. در ابتدای کار 2 سفارش سنگین به ما داده شد که وی به کمک ما آمد و در طول دو روز 800 غذا به ما سفارش داده شد و کم کم ما را تشویق کرد تا این کار را یاد بگیریم. در ابتدا من و همسرم ترس داشتیم و یک ماه طول کشید تا کار را یاد گرفتیم. همسرم دانشگاه، کار و صحرا می رفت و دست تنها بودم در ابتدا همسرم گوشت ها را به سیخ می گرفت و می گذاشت داخل یخچال و من پخت می کردم تا اینکه گوشت سیخ گرفتن را یاد گرفتم و کباب پزی را شروع کردم.
افق کویر: در رابطه با خانواده خود توضیحاتی ارائه دهید؟
سه تا فرزند دارم، دختر 12 ساله و دو پسر 8ساله و 7 ساله دارم. همسرم نیز در شرکت سنگ آهن مشغول به کار می باشد.
افق کویر: آیا قصد گسترش کبابی را دارید؟
بله، قصد دارم کبابی را به چلو کبابی تغییر دهم و کار شرکتی هم بردارم.
افق کویر: اگر خدای ناخواسته کبابی تعطیل شد چه کار انجام می دهید؟
ان شاءا... تعطیل نمی شود و بتوانیم کباب را به بهترین کیفیت در اختیار مردم قرار دهیم.
افق کویر: از نظر شما کدام رستوران شهر کباب بهتری می زند و قصد دارید فوت و فن آن رستوران را یاد بگیرید؟
 فوت و فنی که خودم یاد گرفتم عالی بوده است و مشتاق نیستم جای دیگری برای یادگیری بروم.
افق کویر: رمز موفقیت خود را در چه می دانید؟
 پشتکار و اینکه خودم و همسرم با عشق کار می کنیم.
افق کویر: اگر قرار بود شغل دیگری غیر از کبابی را انتخاب کنید چه شغلی را انتخاب می کردید؟
 تا به حال به شغل دیگری فکر نکردم. خیلی پیشنهاد شد که مغازه را لبنیاتی کنیم؛ ولی علاقه به راه اندازی کبابی داشتم.
افق کویر: آیا دوستان و آشنایان نمی گویند که چرا در کبابی کار می کنید؟
 اطرافیان گلایه دارند که چرا رفت و آمد نمی کنم، چون بیشتر وقتم در کبابی می گذرد.
افق کویر: چه آرزویی در رابطه با کارتان دارید؟
 آرزو دارم پیشرفت کنم و بهترین مغازه را در بهترین مکان شهر احداث کنم و با مرغوبیت عالی.
افق کویر: به نظر شما تا چند سال دیگر به این آرزو می رسید؟
هر وقت که خدا بخواهد. از من حرکت، از خدا برکت. آرزو دارم به سال نکشد.
افق کویر: چه تفاوتی در نوع پخت کباب شما با دیگران است؟
 کباب را با دست سیخ می گیریم؛ ولی دیگران با دستگاه و خوبی کار ما در همین است.
افق کویر: وظیفه اصلی شما مادری است آیا شغل شما به مادریتان لطمه وارد نکرده است؟
تا حالا خدا را شکر لطمه ای وارد نشده از خدا می خواهم از این به بعد هم لطمه ای به فرزندانم وارد نشود.
افق کویر: در آمد مغازه اندازه ای است که کفاف هزینه ها را بدهد؟
بله، خدا راشکر.
افق کویر: چه خاطره خوشی از این کار دارید؟
 موقعی که سفارشی در سطح بالا دریافت می کنم خوشحال می شوم و از این که کارم رونق داشته باشد مخصوصاً سفارش عروسی.
افق کویر: چه خاطره تلخ یا ناخوشایندی دارید؟
 وقتی مشتری ناراحت باشد، چون کباب قاطی ندارد و گوشت خالص است دیر پخت می شود. شاید گاهی اوقات به خاطر طولانی شدن پخت مشتری ناراحت شود.
افق کویر: حرف پایانی؟
 از خدا می خواهم در کارم پیشرفت کنم و کباب را با بهترین کیفیت در اختیار مشتریان قرار دهم.
همچنین ازحسین دهستانی و همسرشان که در این راه مشوق اصلی ما بودند، تشکر می کنم.