هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

چهل منزل سفر کردم با سرِ تو

چهل منزل سفر کردم با سرِ تو


اربعین سالار شهیدان تسلیت باد

چهل منزل سفر کردم با سرِ تو

رسید چون اربعین بلبل نوا کرد          

 درآن صحرا، عزیز فاطمه شوری به پا کرد

سلام ای لاله ی سرخ شب افروزم 

  برایت اشک خون ریزم، بسوزم

سلام ای آفتاب و ماه صحرایی 

اربعین سالار شهیدان تسلیت باد

چهل منزل سفر کردم با سرِ تو

رسید چون اربعین بلبل نوا کرد          

 درآن صحرا، عزیز فاطمه شوری به پا کرد

سلام ای لاله ی سرخ شب افروزم 

  برایت اشک خون ریزم، بسوزم

سلام ای آفتاب و ماه صحرایی  

 برایت آب آوردم، با چشم دریایی

چهل منزل سفر کردم من با سر تو 

 بمیرم تا نبینم حنجر تو

بیاوردم ز شام، سوغاتی ای جان  

 دل پر خون و دستانی لرزان

خارجی خواند مرا آن پسر مرجانه  

 بزم عیشش بنمودم ویرانه

نکته ها گفتم و رسوایش کردم

متحیر شد و مردانه نگاهش کردم

شامیان رأس تو در طشت طلا چون دیدند

همه‌شان جشن گرفتند و به ما خندیدند

خطبه می خواندم و لب های تو چون می خندید

کاخ و ظلم و ستم از خطبه ی من می لرزید

جسم تو گر به زمین و صحرا بود

رأس تو قافله سالار همه دلها بود

جابر! اکنون شده اولین زائر تو

من فدای سر نورانی و حنجر تو

مزار تو ز اشکم شد چو دریا

بزن حرفی تو ای زاده‌ی زهرا

 

سراینده: بتول حیدری دهوئی

آموزگار آموزشگاه شاهد غدیر بافق