چرا جان دادن و خون دادن سهم مردم ضعیف است و آقایی برای افرادی دیگر؟!!!

به گزارش خبرنگار هفته نامه افق کویر؛ نشست خبری اصحاب رسانه با دخیل عباس زارع زاده نماینده مردم بافق، بهاباد، ابرکوه، خاتم و مهریز در مجلس شورای اسلامی در روز جمعه 2 خرداد ماه در محل دفتر این نماینده برگزار گردید.
دخیل عباس زارع زاده سخنان خود را درحالیکه ناراحت بود آغاز کرد و گفت: وقتی در مملکت؛ دروغ، بی منطقی، بی قانونی، خلاف شرع، عدم تبعیت مافوق، نادیده گرفتن حق مردم و به حساب نیاوردن مردم مطرح می شود و وقتی رأی از مردم بخواهند مردم قهرمان پرور، شهیدپرور، آگاه و گل می شوند و زمانی که رأی گرفته شد مردم آشوب گر، منحرف و زیاده خواه می شوند این تضادها باعث رنج و ناراحتی می گردد.
وی افزود: وقتی آمار رأی بافق 70 درصد به بالا است نماینده و رییس جمهور می شوند؛ پس بدانند مردم خیلی فرهیخته هستند؛ اما وقتی از حق مسلم خود دفاع می کنند آشوب طلب و منحرف که لیاقت ندارند جوابشان داده شود خوانده می شوند. فرماندار و شورای تأمینی که هیچ اختیاری ندارد و باید جواب مردم را بدهد.
زارع زاده تصریح کرد: آن کاخ نشینی که در طبقه 16، فلان برج کذایی، در تهران نشسته و هر غلطی دلش می خواهد انجام می دهد و صورتجلسات شورای تأمین استان هیچ ارزشی برای وی ندارد! دستور معاون رییس جمهور و وزیر هیچ ارزشی برای او ندارد! این آقا شده است مختار علی‌الاطلاق؛ نمی دانم مردم به این آقا رأی داده اند یا به رییس جمهور؟!! وقتی این تضادها در جامعه و خودمختاری و حاکمیت رانت و غول های معدن خور و افرادی که پول پارو می کنند نمی فهمند درد یعنی چه؟ را انسان می بیند ناراحت می شود.
وی عنوان کرد: روزی که از سوی معاون رییس جمهور دستور داده شد و وزیر تمکین کرد؛ قطعاً به این نتیجه رسیدم که مسئله حل شده است و با خیال راحت به مأموریت خارج از کشور رفتم؛ وقتی برگشتم دیدم همه چیز را باد برده است و یک عده مردم بدبخت و بیچاره که هیچ نوع زیرساختی برای شهرستان ساخته نشده است و حتی جاده ای برای ماشین‌های سنگینی که همین سنگ‌ها را حمل می کنند و برای آن 2 میلیارد و هفتصد میلیون تومان اعتبار گذاشته می‌شود؛ یعنی بچه بازی و مسخره کردن! دارم دیوانه می شوم؛ متوجه شدم رأی به رییس جمهور و نماینده مجلس نمی دهیم رأی به رانت خوارهایی داده می شود که درصد بسیار پایینی از مردم کشور را شکل می دهند و بالای 80 درصد منابع کشور را می‌بلعند و نمی خواهند معرفی شود، در مقابل اینان تسلیم هستند و حاکمیت در کشور از آنان می باشد. کسی با حاکم برخورد نمی‌کند. هنوز اختلاف هست بین بانک مرکزی و قوه قضائیه که معلوم نیست عدد چقدر است؟ برای 4 میلیارد دلار با آمریکا مذاکره می کنیم تا دارایی ما را آزاد کند و 85 هزار میلیارد تومان پول این مملکت دست تعدادی گیر است. نمی خواهد با آمریکا مذاکره کند همین جا قوه قضائیه دزدها را بگیرد مثل چین که معاون رییس جمهور اختلاس جزئی داشت اعدام شد.
وی افزود: مگر در خصوصی‌سازی مملکت زیر و رو می شود؟ خیر! همین پول ها به جیب همین آدم ها خواهد رفت. مملکت ما تا زمانی که در مقابل گردن کلفت نایستد تکان نخواهد خورد. هر چه پول از خارج بیاید و هر چه از قبل خصوصی سازی آزاد شود و به بانک ما واریز شود باز هم نصیب همین افراد می گردد. از دولت می خواهیم یک مقدار مردم را به حساب بیاورد و آن کسانی که میلیاردها سرمایه دارند یک ذره درد مردم را بفهمند. در همین شهرستان بافق مردم در معدن زیر گرما کار می کنند. همین الآن از وزیر صنعت و وزیر اقتصاد خواهش می کنم بیایند اگر یک ساعت در معدن دوام آورد هر کاری دلشان خواست انجام دهند. مردم نادیده گرفته شده با ریه های خراب، بدن‌های پوسیده از عرق کار، فقر مفرط دست به دست هم داده است.
تا جواب مردم داده نشود دیگر سکوت نخواهند کرد.
زارع زاده خطاب به رییس جمهور گفت: یک بام و دو هوا نشود! چطور است که در خوزستان سخاوتمندانه انفالی به نام نفت را 2 درصد به مردم اختصاص می دهید؛ ولی استان یزد که می گوید درصدی را برای محیط استان بدهید. شهری که هنوز جاده ندارد من به که بگویم این‌ها را؟ گاز شهری و زیرساخت ندارد! شهری که صنعت بو نکرده است!!! صنعتی هم که دارد جالب است سنگ آهن دو لقمه در حلق فولاد خوزستان گذاشته می شود؛ ولی خوراک به صنعت خودش نمی دهند. این ها عاقلانه است؟!!!
وی افزود: به عنوان نماینده مردم وکیل الدوله نخواهم شد! این کوتاهی را توجیه نمی کنم مرد و مردانه کنار مردم سوخته شهر می ایستم! داد می زنم! آقای رییس خصوصی سازی! بیاید جواب دهید. شما که در اوج تنعم زندگی می کنید در جمع مردم جواب بدهید. تا جواب مردم داده نشود دیگر سکوت نخواهند کرد. شورای تأمینی که صورتجلسه و مصوبات آن مافوق قانون است دیده نشود چه باید کرد؟ اینجا فقط صاحبان ثروت، سرمایه و رانت که به راحتی شخصیت ها را می خرند و از آن هر استفاده ای می خواهند می کنند؛ اگر این روند باشد باید فاتحه همه چیز را خواند.
دیگر نمی خواهم نماینده شوم. محکم ایستاده ام
زارع زاده رو به خبرنگار هفته نامه افق کویرکرد و گفت: محکم تمام این مطالب را بنویس، یک کلمه را کم نمی گذاری. باید منعکس شود. عوارضی که به مردم بافق داده می شود؛ اگر در طول 5 سال جمع زده شود 100 میلیارد تومان نمی شود خواستار هستند به آنان داده نمی شود می گویند خفه شوید و بمیرید!!! دیگر نمی خواهم نماینده شوم محکم ایستاده ام.
در تمام جلسات مربوط به معدن سنگ آهن بوده ام، بانی جلسات نیز خودم بوده ام؛ اگر کسی دم از آشوب و اغتشاش بزند دست نشانده عده‌ای است که نمی خواهند مردم به خواسته هایشان برسند. این را بنویسید؛ از مردم بافق می خواهم هر کس دم از اغتشاش زد خونش مباح است. آشوب؛ یعنی: نابود کردن منافع مردم. همان کاری که در شهرستان بهاباد روی داد.
تا به امروز پا روی جسد همسنگرانم نگذاشته‌ام!
زارع زاده تصریح نمود: نماینده مردم هستم، اختیار دارم از طرف این مردم صحبت کنم. هیچ کس در بافق اجازه ندارد یک کلمه دم از ایجاد اغتشاش، آشوب اجتماعی، امنیت اجتماعی و به هم زدن نظم عمومی بزند. با جرأت می گویم هر کس دم از اغتشاش زد خونش مباح است و اجازه نخواهم داد جسدش نیز در قبرستان مسلمانان خاک شود. همین الآن تیتر بزرگ نوشته شود و اصحاب رسانه آن را چاپ نمایند. می گویم که نگویید نماینده نگفت! قضیه اعتصاب بهاباد را هنوز معتقدم یک عده دست نشانده اغتشاش ایجاد نمودند و بهانه بدست کسانی دادند که نمی خواستند حق مردم را بدهند. در بافق هم اگر کسی مردم را ترغیب به این کار کند معلوم می شود مأمور است و این آدم از یک یهودی صهیونیست بدتر است؛ چون از صهیونیست نمی پذیرند و از منافق پذیرفته می شود. مسئولیت ادامه اعتراض و اعتصاب را به عهده کسانی می گذارم که درد کشیده اند و تا زمانی که رییس سازمان خصوصی سازی به بافق نیاید و حضوراً تعهدات مردم را نپذیرد و کسانی که معدن را خریداری نموده اند تعهد نکنند، محضر نروند، ثبت قانونی نشود و این را به عنوان متمم یا در متن قرارداد نیاورند؛ نه می گویم اعتصاب را تمام کنید نه اینکه تمام نشود آرام نخواهم شد و اگر گوش به حرف ندهند اعتصاب غذا خواهم کرد. در معدن می‌نشینم و اعتصاب غذا می کنم. به کارگران می‌گویم بروید خانه استراحت کنید. تا به امروز پا روی جسد همسنگرانم نگذاشته‌ام و شاهد بی عدالتی نخواهم بود. شهیدان ما از مردم معتقد بودند نه از آقازاده‌ها. بنویس این‌ها را...!
 مردم خائنین را از خادمین خود تشخیص دهند بفهمند دلسوز کیست؟!
نماینده مردم در مجلس افزود: چرا با کسانی که پول پارو می کنند و 85 هزار آمار رسمی کشور معوقه بانکی دارد. هیچکس جرأت نمی کند با اینان برخورد کند. آمار بین قوه قضائیه و بانک مرکزی متفاوت است. سؤالم این است اسامی کجا گم شده است؟! جاده اردکان، ابرکوه و ناکجاآباد درست می شود و جاده بافق باید مخروبه بماند! به محض این که پیله‌ور را ملاقات کنم در مورد مشکل گاز به طور قاطعیت خواهم گفت. دو درصدی که به خوزستان داده شده است، دو هزار و چهار میلیارد تومان در سال می باشد. مردم خوزستان برای چاه نفت زحمت زیادی نمی‌کشند؛ اینجا برای هر نیم کیلو کلوخ، یک دست خونی می شود. آن انفال نیست؟!
شرکت سنگ‌آهن مرکزی بافق در دنیا بی‌نظیر است؛ چرا می گویند معدن کوچک است و جزء انفال نیست؟! چرا با سه روز اعتصاب، فولاد فلان جا دچار مشکل شده است؟ کل معادن بافق باید تکلیف آن روشن شود؛ اگر به خواسته‌ی مردم توجه نشود خودم تمام معادن را تعطیل می کنم. قانون به من گفته است به عنوان نماینده مردم از حقوق مردم دفاع کنم. همچنان که قبلاً در جبهه جنگیده‌ام؛ حالا هم دفاع خواهم کرد، سنگر عوض شده است. چند تا از بچه‌های سرمایه‌دار در راه دین و دیانت شهید شده‌اند؟!! چرا وقت جان دادن و خون دادن سهم مردم ضعیف است و موقع آقایی برای افرادی دیگر! غلط کردند.
وی افزود: آدمی هستم که 4 سال دیوانه‌گری کردم و نماینده شدم. بتوانم به سلامت به جایی برسانم برایم کافی هست. دنبال اثبات موجودیت خودم نیز نیستم و بنا نیست این حرف را بگویم که باعث جلب توجه شود. خواهشمندم جو عمومی آرام و با سلامت مردم به حقوقشان برسند و شهر فلک زده بتواند خودش را بازیابد و مردم خائنین را از خادمین خود تشخیص دهند بفهمند دلسوز کیست؟! خود فروخته کیست؟! در شهر بافق مثل تمام کشورسبیل های آنان چرب است و منافع شخصی را بر منافع عام ترجیح می دهند این جانورها در شهر باید جمع شوند و باید گورشان را گم کنند. تعارف هم نسبت به هیچ احدی نداریم. شهر را از این محرومیت موجود خارج شهر در هر کجای کشور چنین شهری وجود داشت که 60 الی 70 سال از زیر پای آنان طلا برده می شد این شهر مرفه ترین شهر کشور بود. متأسفانه محروم ترین و مظلوم ترین شهرستان در سطح کشور به عنوان یکی از شهرستان های عقب افتاده که جمعیت آن در یزد دپو شده اند و با مصیبت زندگی می کنند و معیشت خود را از راه آژانس، نانوایی و هر کار خدماتی که در یزد مشاهده می کنید بچه های اطراف استان می باشند.600 هزار جمعیتی که در استان یزد می باشد 400 هزار نفر بچه های روستای اطراف می باشند؛ چرا؟!! برای این که حقوق را ندیده اند و در مریم آباد و حسن آباد یزد زندگی می کنند. این معدن می بایست جمعیت یزد را به بافق می کشاند الآن معکوس هست هر چه بدبخت در یزد هست متعلق به بافق می باشد. بررسی کنید؛اگر زیپ دهانم باز شود مردم باید بنشینند های های گریه کنند.کجا وزیری که هزار میلیارد سرمایه دارد درد مردم را می فهمد؟!! خانواده شهدا کجایند؟! چه کسی الآن یادش هست؟! اگر مقامی به دست آورده اید از خون شهداست.
چه کسی مردم را تهدید کرده است که اگر به کار برنگردند حقوق آنان را نمی دهد؟!! (..... )آن افراد را بگیرید بدید به من (........)
اگر معدن توسط مردم راه اندازی نشود پدر جدشان هم نمی توانند کار انجام دهند، مرد هستند بیایند؛ از یگان ویژه هراسی ندارم! در کانال 500 نفر عراقی را یک روز مثل (...... ) . اگر با مردم برخورد شود اولین کسی که با آنان برخورد خواهد شد خودم هستم.
در اردیبهشت 90 من نبودم الآن هستم. یک بار آن دنیا رفته ام همه چیز را دیده ام. در عمرم از کسی نترسیده ام جز خدا.