هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

پیرمردی در یک اتفاق نادر در بافق حق ازدواج دختر خود را به مرد میانسالی واگذار نمود

پیرمردی در یک اتفاق نادر در بافق حق ازدواج دختر خود را به مرد میانسالی واگذار نمود



رضیه زارع پور| با شنیدن خبری که در افواه پیچیده بود سخت حیرت زده و متأثر شدم . خبری تکان دهنده بود "پیرمردی با حضور در یکی از دفاتر اسناد رسمی بافق حق ازدواج دختر خود را به مرد میانسالی واگذار نمود." شایان ذکر است دختر 20سال دارد مرد وکیل نیز میانسال است."
چگونه می توان تصور چنین امری را داشت که پدری دختر خود و جگر گوشه اش را عملاً طی سند رسمی واگذار کند. انگار کالایی بی ارزش است که اجازه ی معامله اش را واگذار کرده است. 
بررسی شرعی و قانونی این موضوع را به گزارشی دیگر موکول کرده ایم . از دیدگاه روانشناسی، دکتر نیلوفر احمدی نقطه نظرات خود را با خوانندگان هفته نامه افق کویر در میان گذاشته است .
چه عواملی پدر یک خانواده را مجبور می کند تا وکالت دختر خود را به شخص غریبه ای واگذار کند؟
-1 مشکلات شایع خانوادگی
-2 شکست در تأمین نیازهای اساسی اعضای خانواده می تواند جدی و شدید باشد.
در مورد شخص مورد نظر پاسخ به این سوالات راهگشای دستیابی ما به پاسخ سؤالاتمان خواهد بود 
آیا کل خانواده با مراحل رشد و تحول خود درست روبه رو شده اند؟، آیا نیازهای اساسی اعضای خانواده به شیوه درست و متعادل ارضاشده است ؟
وظایف پایه،تحولی و بحرانی سلسله مراتبی دارند که اگر وظایف پایه خوب انجام نشود ممکن نیست که دیگر وظایف تحولی و بحرانی صورت پذیرند. چنانچه وظایف بحرانی باعث به وجود آمدن یک مشکل خانوادگی بشوند باعث ایجاد مشکلاتی در انجام وظیفه می شود.
در مورد این پیرمرد آیا به درستی توانسته انجام وظیفه کند؟ توانسته ارتباط خوبی در نقش والد درخانواده اجراکند؟ نیازهای اساسی اعضای خانواده را در نظرگرفته است؟ پدر در انجام وظایف پایه مشکل دارد، چون او خودش تصور ضعیفی از خود دارد؟ به ندرت پدر و مادری پیدا می شود که عمداً به بچه های خود آسیب برسانند. کوششهای آنها در جهت مواظبت از فرزندان خود؛ اگرچه ممکن است به دلایل متعدد ناقص باشد؛ اما بعضی از اینها ریشه در تجارب زندگی و محدودیتهای شخصیتی خود آنها دارد. برای روشنتر شدن موضوع به ذکر مثالی واقعی از صدر اسلام اشاره می کنیم ".دختر نگران و هراسان نزد رسول اکرم(ص) آمد و گفت: یا رسول ا… از دست این پدر … پیامبر(ص) فرمود: مگر پدرت با تو چه رفتاری داشته است؟ دخترک گفت: برادرزاده ای دارد و بدون آن که قبلاً نظر مرا بخواهد، مرا به عقد او درآورده است. پیامبر(ص) فرمود: حالا که چنین کرده است، تو هم مخالفت نکن و زن پسرعمویت باش. به پیامبر(ص) عرض کرد: یا رسول ا… من پسرعمویم را دوست ندارم چگونه همسر کسی بشوم که دوستش ندارم؟ پیامبر فرمود: اگر او را دوست نداری هرکس را دوست داری به شوهری انتخاب کن. دختر گفت: اتفاقا او را خیلی دوست دارم و جز او کسی دیگر را دوست ندارم و زن کسی غیر از او نخواهم شد، اما چون پدرم بدون آن که نظر مرا بخواهد این کار را کرده است، عمداً آمدم با شما سؤال و جواب کنم تا از شما این جمله را بشنوم و به همه زنان اعلام کنم از این پس پدران حق ندارند سر خود هر تصمیمی که می خواهند بگیرند و دختران را به هرکس که دل خودشان می خواهد، شوهر دهند."این ترجمه روان و ساده روایتی بود که شهید مطهری در کتاب نظام حقوق زن در اسلام آن را نقل کرده و صاحب جواهر نیز در «جواهرالکلام» آن را از اهل سنت روایت کرده است.
قانون مدنی چه می گوید:
قانون مدنی نظر فقهایی را که اذن پدر را شرط می دانند، اخذ کرده است. در ماده ١٠٤٣ قانون مدنی آمده است: «نکاح دختر باکره اگرچه به سن بلوغ رسیده باشد، موقوف به اجازه پدر یا جد پدری اوست و هرگاه پدر یا جد پدری بدون علت موجه از دادن اجازه مضایقه کند، اجازه او ساقط و در این صورت دختر می تواند با معرفی کامل مردی که می خواهد با او ازدواج نماید و شرایط نکاح و مهری که بین آن ها قرار داده شده است، پس از اخذ اجازه از دادگاه مدنی خاص به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام نماید".