هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

نوادگان محمد تقی خان(قسمت هفتم )

نوادگان محمد تقی خان(قسمت هفتم )



امین بقایا ،  محمد حسن خان :
محمد حسن خان فرزند سلطان علی خان بافقی وزیر افخم و ملقب به امین بقایا و نوه عبدالرضا خان بافقی بود وی مدتی پیشخدمت مظفر الدین شاه در زمان ولیعهد یش بود و بعد با لقب مذکور نایب وزارت بقایا شد . وقتی پدرش به سال( 1319 قمری ، 1280 خورشیدی) به مقام وزارت افخمی (نخست وزیری ) رسید محمد حسن خان نیز به مقام وزیر بقایا منصوب گردید. وی با یکی از دختران نصیرالسلطنه ازدواج نمود و عاقبت به سال(1327 قمری -1387 خورشیدی) به قتل رسید .
انجم یزدی بافقی ، میرزا محمد علی : میرزا محمد علی نواب مصلی ، متخلص به انجم فرزند محمد ابراهیم خان و نوه محمد تقی خان بافقی از شعرا ، خوشنویسان و نویسندگان سده 13 قمری بود صاحب میکده در مورد او چنین آورده است :
مخصوص عنایات خاصه ازلی میرزایی میرزا محمد علی از احفاد امجادخان علبین آشتیان ، محمد تقی خان بافقی . آبای عظام ایشان ،نسلا بعد نسل مسند آرای ایوان صدارت و اجداد گرامی امی (مادری ) ایشان بطنا بعد بطن فرمانفرمای کشور ایالت و امارت بوده اند با لجمله معظم الیه خلاصه دودمان و نقاوه دو خاندان است . این شعر از اوست :
زرشک مدعی انجم از آن کو رفت چون مرغی 
             که از بیداد گلچین واگذارد آشیانی را 
نسازد کارم از گردون روا زان ماهری سازم                                        ز اشک و آه خود من هم زمین هم آسمان د ارم 
عسکری کامران ، محمد علی: 
محمد علی خان عسکری کامران فرزند غلامحسین از نوادگان محمد تقی خان بافقی از فرهیختگان و نویسندگان زیر دست و پرهیزگار معاصر به (1313 خورشیدی) به دنیا آمد . وی پس از تحصیلات مقدماتی در یزد موفق به دریافت مدرک کارشناسی در رشته امور اجتماعی و روابط عمومی گردید و به استخدام آموزش و پرورش در آمد . وی از ادیبان توانا و شاعران خوش قریحه و نویسندگان صاحب نام استان یزد می باشد که در وادی نقاشی نیز سیر نموده است . وی مدتی سردبیری مجله ماه نو را داشته و آثارش در روزنامه ها و مجلات متعدد کشوری از جمله نشریه وزین ندای یزد به چاپ رسیده و اخیراً انتشار نشریه ای با نام هم وطن ویژه اقلیتهای قومی و مذهبی ایرانی را آغاز نموده است . غزلی از وی که در سال ششم دبستان به عشق وطن سروده چنین است :
خواهم ای دوست که از بند غم آزاد شوم 
      چون که از بند غم آزاد شوم شاد شوم عشق شیرین وطن شمع صفت خواهم سوخت 
    تیشه بر دست گرفتم که چو فرهاد شوم 
در ره عشق وطن شمع صفت خواهم سوخت 
          درس استاد گرفتم که چو استاد شوم 
وی غزلی در رنجهای زندگی به نام روح افسرده دارد که محمد حسین نواب و افسر یغمایی از آن استقبال نموده اند .
(( چند بیت هم از آتشکده عشق ))
نشکفته گل گلشن گلزار وجودیم 
              پژمرده ز تقدیر و قضاییم که بودیم 
گر طالب آتشکده ای ، سینه ما بین
             آتشکده از عشق شماییم که بودیم 
غم نیست اگر راز کشی یا بنوازی 
               جانا به رضای تو رضاییم که بودیم 
محمد جعفر خان بافقی 
اولین فرزند محمد مومن خان (برادر محمد تقی خان بزرگ ) از مادری کرمانی و از حاکمان بافقی بود وی سمت میرگزمگی حصار شهر یزد را در جمله شاهرخ خان طفراچه حاکم وقت کرمان عهده دار بود . در حمله علی تقی خان زند به یزد نیز فرماندهی دروازه حظیره یزد را عهده داشت در زمانی که جعفر خان زندیزد را به قصد تسخیر محاصره نمود وی داوطلب میانجیگری بین جعفر خان و عمویش محمد تقی خان گردید و موفق شد یزد را از محاصره برهاند. وی داماد پسر عمویش علینقی خان بود و 4 پسر به نامهای :محمد علی خان ، علیرضا خان ، محمد حسین خان ، محمد کاظم خان و 5 دختر داشت . دخترانش به ترتیب به همسر ی میرزا ابوالقاسم ابن میرزا محمد علامه میرزا -علیرضای یزدی بافقی، میرزا فخرالدین احمد بافقی و میرزا محمدبرادر علامه میرزاعلیرضا درآمدند احداث مزرعه جعفر آباد در هدش تفت از کارهای اوست.
محمد حسین خان بافقی :
سومین فرزند محمد علی خان و نوه محمد تقی خان بافقی و داماد عمویش محمد صادق خان از خوانین و فرماندهان بافقی بود اوست وزیر جنگ چنگیز میرزا پسر محمد ولی میرزای ولیعهد را عهده دار بود. 
ادامه دارد...