هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

نقش«کتاب» در فرهنگ سازی و رشد و پویایی جامعه

نقش«کتاب» در فرهنگ سازی و رشد و پویایی جامعه


نقش«کتاب» در فرهنگ سازی و رشد و پویایی جامعه

هر چند نوشتن درباره کتاب نیازمند مناسبت نیست اما به میمنت بازگشایی مدارس و دانشگاهها این گزدیده را عرضه می دارم به امید که همه مردم بهره مند شود:

بی گمان یکی از موارد مغفول مانده یا کم اهمّیّت در زندگی ما ایرانیان با وجود داشتن پشتوانه ای غنی از ذخائر فرهنگی و فکری، مطالعه کتاب و بستر سازی برای ارتقاء سطح فرهنگ است.

اگر چه وقتی بخواهیم «سهم کتاب» را در زمینه حیثیت اجتماعی و توانمندیهای معنوی و اخلاقی بررسی کنیم نمی‌توان از اهمّیّت آن چشم پوشی نمود و ما این مقوله را در حد توان این مقاله تشریح می نماییم، ولی با این وجود، تنها کتاب برای فرهنگ سازی و بالا بردن کیفیت زندگی در جامعه کفایت نمی کند. هر چند بها دادن بزرگان، مسئولان، نخبگان و فعالان جامعه به امر کتاب و تشویق و تهییج گروههای سنی مختلف و همینطور اصناف به مطالعه پژوهش محور و در نظر گرفتن هدایا و جوایز ارزشمند در این زمینه بسی موثر است؛ ولی با این همه باید دانست مقصود از اینکه بخواهیم فرهنگ سازی و فرهنگ پروری کنیم چیست؟

و به طور کلّی ما در زمینه فرهنگ سازی به دنبال چه هستیم؟

مسلماً آنچه که در مقوله فرهنگ می توان دنبال کرد و درنظر داشت و از جایگاه بی بدیل برخوردار است، داشتن جامعه ای اخلاق محور است، چون همانطور که شما خوانندگان محترم بهتر می دانید، این اخلاق است که سرچشمه همه پیشرفتهای معنوی و مادّی بشر است و دین ما قبل از هر چیز و بیش از همه امور افراد را به داشتن اخلاق در زمینه های گوناگون هدایت نموده است و اساساً این اخلاق هم هست که در نهایت باعث نجات و سعادت انسانها خواهد شد (حتیّ اگر بعضی به معاد هم اعتقاد نداشته باشند، برای یک زیست آگاهانه و شجاعانه به قول فلاسفه قدیم و معاصر غرب نمی توان اخلاق فردی را که پیش نیاز اخلاق جمعی و ضامن پایداری جامعه است، نادیده گرفت).

جامعه ما با وجود اینکه یک جامعه مکتبی و مذهبی بشمار می آید، ولی متاسفانه تا حدود قابل توجهّی از اخلاق دور شده است؛ به این معنا که برخی ناچارند برای برآوردن حاجتهای ضروری خود از صبح تا شب تلاش کنند و عدّه ای هم که از توانمندی کافی برخوردارند به دلیل سخت شدن هر روز زندگی و به خصوص افزایش قیمت ها، فرصت را از کسانی که دارند برای اصلی ترین حوائج ضروری خود تلاش می کنند، می گیرند و حتّی گاهی دیگران از نفس می اندازند و اصولاً ثبات و نظارتی بر کالاها و خدمات آنطور که مردم انتظار دارند وجود ندارد.

امّا آنهایی که مردم را از نفس می اندازند و به اصطلاح مانع رشد و پویایی مردم می شوند، همان کسانی هستند که نه تنها گامی در جهت اعتلای اقتصاد و جامعه و فرهنگ بر نمی دارند، بلکه با زندگی انگلی خود زحمات دیگران حتّی صاحبان سرمایه را هم از بین می برند، کسانی مثل دلالان (واسطه گران)، حاشیه سازان رخدادهای افتصادی و اجتماعی و همینطور کسانی که آنطور که باید و شاید اخبار و رویدادها را بررسی و تحلیل نمی کنند و بدون اینکه شفاف سازی نمایند یا اصل ماجرا را شرح دهند؛ تنها به اطلاع رسانی ظواهر امر اکتفا می کنند و همچنین کسانی که بخوبی از عهده تمام مسئولیت اجتماعی خود در هر پُِِِِِِِِِِِست و مَسندی بر نمی آیند و نه تنها از عهده پُست و مقام خود بر نمی آیند، بلکه زمینه را برای ورود کسانی که ممکن است، بهتر از آنها کار کنند، مسدود یا محدود می کنند و حتی در مواقعی با اختلاس و ارتشاء بدبختی را به مردم هدیه می دهند.

همه اینها باعث می شود تا خوی تظاهر، ریاکاری، خودنمایی، تفاخر، زرنگی غیر اصولی رابطه بازی، باند بازی و خلاصه بسیاری مفاسد دیگر در جامعه گسترش پیدا کند و افراد نتوانند از طریق صحیح و درست خواسته های مشروع خود را پیگیری کنند و در مجموع کسانی که بیشتر دارند یا بیشتر می برند الزاماً سهم بیشتری در ساختن جامعه نداشته باشند و حقوق اجتماعی دیگران به طور دقیق مطالبه نشود.

بنابراین برای داشتن یک جامعه اخلاق محور پیش از همه و بیش از هر کس این مسئولان هستند که الگوها واقعی را به جامعه نشان خواهند داد. وقتی مسئولان در انجام امور در بیان نظرات و مسائل و دیدگاههای خود صادق باشند و بتوانند با تعریف صحیح از وضع موجود و با مقابله اساسی با موانع و چالش ها به صحنه بیایند، طبعاً مردم هم برای پیگیری مطالبات خود شاداب تر و همسوتر خواهند شد و تلخی و ناکامی را فراموش خواهند کرد.

به این ترتیب اخلاق در جامعه حکفرما می شود؛ نه زور و تحّکم و فشار.

این موضوعی است که در همه ادوار تاریخ در میان همه حکومتها وجود داشته و تجربه های تاریخی بسیاری تبادل صحیح اخلاق و معاشات اجتماعی میان مسئولان و مردم را ثابت کرده است.

مثال ساده ای که این روزها بیشتر مصداق می یابد و عملکرد صحیح و سنجیده مسئولان هر مملکتی را اثبات می کند چگونگی مدال آوری کشورها در بازیهای آسیایی است، چرا کشوری مثل چین با وجود جمعّیت بسیار زیاد توانسته به دلیل برنامه ریزی صحیح، مشکل فزونی جمعّیت را به فرصتی برای پویایی جامعه تبدیل کند و آنچنان ورزش را میان آحاد جامعه جا بیاندازد و ریشه ای عمل کند که همیشه در رقابتهای بزرگ بین المللی مدالهای طلای ورزشکاران این کشور تفاوت و فاصله زیادی با دیگر کشورها دارد؟!

حالا چرا ما نباید با وجود جمّعیت کمتر و وسعت زیاد کشور به تناسب جمعیت، لااقّل خودمان را به چین کمی نزدیک کنیم و آن وقت کشورهایی مثل ژاپن یا کره که مساحت کشورمان به اندازه یکی از استانهای ما است به دلیل مدیریت قوی، موثر و بدون تعارف دلسوزانه می توانند اینچنین در عرصه های رقابتهای جهانی و نه فقط در ورزش از ما جلو بیفتند.

اما باید بگردیم به موضوع اصلی این مقاله که درباره نقش کتاب بود در فرهنگ سازی و رشد و پویایی جامعه، بعد از کتاب و حتی بالاتر از آن عملکرد مسئولان است که در فرهنگ‌سازی موثر است و البته به عنوان یکی از پایه های فرهنگ باید از ورزش هم نام برد که سهم زیادی در ارتقاء فکر و هوش و خلاقیت افراد جامعه به تناسب مشاغلشان دارد.

البته مواردی چون تشویق به مطالعه، مدیریت موثر و مفید مسئولان، همگانی شدن ورزش اینها تنها عناوین، کلمات و عباراتی کلّی هستند که برای تحقق یافتن و سرریز شدن در دل جامعه باید همه ارکان و اجزای جامعه هماهنگ ، متحد و بسیج باشند و یک هدف را دنبال کنند.

همچون دوران پر اُبُهّت دفاع مقدس که همه هدفشان برون راندن دشمن بود.

هر چند اگر در مقابله با اسرائیل همه کشورهای اسلامی یکدل بودند فتح بیت المقدس هم دور از دسترس نبود.

اما در زمینه فرهنگ سازی هنوز الگوها فراوانند و سرمشق ها بسیار و ما انشاا... در مقالات بعدی این موضوع را بیشتر و بهتر توضیح خواهیم داد.

ولی پیش از آن باید بیشتر در زمینه کتاب بدانیم و در یابیم که همه کشورهایی که به نحوی توانسته اند موجبات شکوفایی شان را فراهم آورند با کتاب و مطالعه مانوس بوده اند.

 

امیر عباس امینی