هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

نخبه‌کشی تا کی؟!

نخبه‌کشی تا کی؟!



« بى‌هنران هنرمند را نتوانند كه بينند...يعنى سفله چون به هنر با كسى بر نيايد به خبثش در پوستین افتد » این کلام سعدی شیراز هست که در قرن هفتم هجری بیان کرده و هنوز از پس گذشت اعصار و قرون پابرجاست و بر هر مکان و زمانی و بر هر فرهنگ و قومیتی صدق می‌کند و چون مثل سایر و یا ضرب المثلی است که در بین مردم دهان به دهان نقل می شود و مادران برای فرزندان خود می گویند و می خواهند تا آن را آویزه گوش خود داشته باشند.  این کلام حقی است که شیخ الرحمه سعدی گفته و حاوی این نکته هست که آدم‌های بی هنر و تنگ نظر، چشم دیدن انسانهای توانمند و هنرمند را ندارند و چون کاری از دست شان بر نمی‌آید، شروع به غیبت و بدگویی انسانهای هنرمند و با ارزش می‌کنند.
  این مسئله هر روز و هر لحظه و حتی در همین دقایقی که این متن را می خوانید در حال اتفاق افتادن هست. اگر نگاهی به دور و بر خود کنیم؛ خواهیم دید که برخی افراد توان مقابله کردن با افراد دیگر را ندارند؛ در نتیجه بهترین  کاری که از دست آنها بر می آید، بدگویی و گفتن سخنان ناروا هست که  در کل، جایگاهی ندارد و اگر هم داشته باشد یک مسئله ایی هست کوچک که با یک توضیح حل خواهد شد. مصداق حرف هایم مسئله امروز شهردار بافق هست. شهرداری که از همین دیار برپاخاست و در همین کوچه پس کوچه ها بزرگ شد. از روستای زریگان در حوالی 20 کیلومتری بافق! رنج غربت را بر دوش کشید و برای تحصیل و کسب مدارج عالی، عازم تهران شد. آنجا نیز تلاش کرد و خود را در میان آن همه سرها بالا کشید و حامل تجربه ها شد. تجاربی ازجنس با بزرگان مملکت نشستن و یا حتی المقدور دیدن! اکنون این فرد با کوله باری از تجربه به شهر و دیار خود بازگشته و با همه ناملایمات اینجا، شیوه خدمت را در پیش گرفته است. تا آنچه که در طول این سالیان اندوخته، همه را بر مردمش عرضه کند. آیا این شیوه استقبال از اوست؟! شکی نیست که هر انسانی دارای نقاط ضعف و قوت هست! نقاط قوت را باید گقت و ضعف ها را خواست تا برطرف نماید و به او فرصت داد؛ نه این که بنا بر آنچه که فلانی و فلانی خواسته است، تیشه را بر ریشه او زد!
این چه رفتاری است که برخی از ناآگاهان در پیش گرفته‌اند! کسانی که ملعبه افرادی شدند که هم اکنون بر سر میلیاردها پول چنبره زده‌اند و به جای آبادانی و توسعه، ترس از دست دادن منافع میلیاردی خود را دارند و برای آن که اذهان را از این غارت بیت‌المال به سوی دیگر  بکشانند تا در سایه این هیاهو به اعمال شوم خود بیشتر ادامه دهند، هر روز اوضاعی درست می‌کنند و در هیزمی می‌دمند تا خوب افروخته شود؛ مسلماً اگر یک روزی نعوذبا... معصومی هم بیاید باز این افراد از در شماتت و سرزنش داخل خواهند شد و هر روز قصه ایی و داستانی با او خواهند داشت!
این شیوه درستی نیست که در پیش گرفته شده و جنگ نابرابری است که هر چند در ظاهر برد با صاحبان پول و ثروت است؛ اما در نهایت همان وعده خلل ناپذیر خداوندی است که « وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ»  و ما بر آن هستيم که بر مستضعفان روی زمين نعمت دهيم و آنان را پيشوايان سازيم و وارثان گردانيم.
(قرآن کریم، قصص، آیه 6)                                                                                             

 

اکرم عباسی بویی آبادی