هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

معلمی شغل نیست معلمی عشق است

معلمی شغل نیست معلمی عشق است



الهام نصیرزاده| وقتی به کلاس قدم می گذارد، بهار با نسیم نفس هایش می شکفد و گل و لبخند و زمزمه، فضا را پر می کند. با او آسمان می بارد، چشمه می جوشد، نسیم می وزد و آفتاب سفره مهربان خویش را می گشاید. از خانه تا مدرسه، با هر گام، بهشت نزدیک تر می شود. نگاهش خانه مهربانی است و قلبش مهربان تر از آب. دل ها را به طراوت و پاکی و پاکیزگی می خواند. دست های گرم و صمیمی اش، مشق عشق می نویسد. سرانگشت او افق های روشن فردا را نشان می دهد واشاراتش، آن سوی پرده های خاک و ملکوت پاک خدا را. وسعت شفاف قلب ها، قلمرو اوست و کشتزار جان دانش آموزان تفرّجگاه خرمی او.
 هفته نامه افق کویر به مناسبت 12 اردیبهشت سالروز شهادت استاد مرتضی مطهری و روز معلم با یکی از آموزگاران نمونه کلاس اول و مهربانترین آموزگاری که در حال حاضر معاون پرورشی می باشد گفتگویی انجام داده است.
افق کویر:لطفاً خودتان را معرفی کنید:
 اعظم میرابی هستم با 24 سال سابقه آموزگاری و در حال حاضر سمت معاون پرورشی آموزشگاه بنت الهدی صدر را برعهده دارم.
افق کویر: از نحوه برخورد خود با دانش آموزان بگویید؛ چگونه  است که از نظر رفتار و اخلاق زبانزد والدین و دانش آموزان شده اید:
اگر سرگذشت استاد فرزانه، شهید مطهری را در نظر بگیریم وی در زندگی به شناخت خدا و مکتب اسلام اشاره داشته است و ما باید از این بزرگان درس بگیریم و دیگر اینکه معلمی عشق است معلمی شغل نیست ما به کارمان عشق می ورزیم با بچه ها در رابطه هستیم و در نهاد ما سرشته شده و از خدا و ائمه می خواهیم که رفتار و برخوردمان خیلی بهتر از این باشد و با اخلاقمان بتوانیم بچه های عالی هم از لحاظ اخلاق و هم از لحاظ رفتار برای مملکت اسلامی چون ایران تربیت کنیم. 
افق کویر: در برخوردی که با دانش آموزان مدرسه داشتیم همه دانش آموزان از حجاب کامل برخوردار بودند نقش مدرسه و خانواده در این باره چیست؟
دانش آموزان مقطع ابتدایی ساده، صمیمی و دوست داشتنی هستند. خانواده ها در حجاب عالی دانش آموزان نقش بسزایی داشته اند. همکاری خانواده ها و اعتقاداتشان باعث گردیده بچه ها از لحاظ اخلاق عالی باشند همچنین مدیر و کادر خوب و شرکت در نماز به همراه دانش آموزان باعث گردیده دانش آموزان در خانواده و مدرسه از الگو های عالی برخوردار باشند.
افق کویر: رفتار شما در منزل چگونه است ؟
مقرراتی هستم و می خواهم وظیفه‌ام را به بهترین شکل انجام بدهم؛ سعی می کنم برای همه آنهایی که در ارتباط هستم وقت بگذارم. 
افق کویر: شیرین ترین و تلخ ترین خاطره در دوران آموزگاریتان را بیان نمایید:
 سال اول آموزگاریم معلم کلاس اول در یک روستا بودم دانش آموزی داشتم که مادر خود را از دست داده بود با او دوست شدم و همه کارهایش را انجام می‌دادم، حتی در جریان صبحانه ای که می‌خورد بودم، مانتو  او یکی از دکمه‌هایش گم شده بود که از بافق خریدم و برایش آوردم و دوختم با او بر سر مزار مادرش می‌رفتم، یک روز مدیر مدرسه مرا خواست و گفت: چرا اینگونه برخورد می کنی؟! تابستان که شود چه کار خواهی کرد؟ این دانش آموز ضربه می خورد اینقدر با بچه ها صمیمی نباش این خوش ترین خاطره ام با بچه های کلاس اول بود؛ در حال حاضر زیباترین خاطره ام این است که امام جماعت دانش آموزان هستم و این کار را برای شادی روح مادرم انجام می دهم. خاطره تلخ ندارم و همه دوران آموزگاری شیرین است.
افق کویر:آیا افرادی که سالها پیش دانش آموزتان بودند یادی از شما می کنند؟
 زمانیکه ریاضی تدریس می کردم دانش آموزی بود به نام محمدآقا که اولین نفر مطلب را می گرفت بعد از گذشت سالیان زیاد مرا پیدا کرد و به دیدنم آمد، حتی برای دامادیش دعوتم کرد 
افق کویر:حرف پایانی:
 وظیفه سنگینی برگردن ما معلمان است، باید واقعاً حافظ خون شهدا باشیم و تعلیم و تربیت در کنار هم باشد. دانش آموزانی را که شایسته مکتب اسلام است ترتیب کنند تا به آنها افتخار کنیم. اسلام باید برای بچه ها شناسانده شود و برای آنها هدفمان مشخص باشد.
در ادامه این گزارش به سراغ یکی از معلمان نمونه پایه معلم پایه اول رفته و گفتگویی با وی انجام دادیم.
افق کویر: لطفاً بطور کامل خودتان را معرفی و از دوران آموزگاریتان توضیحاتی بدهید؟
مریم دانشمندی هستم. از سال 1372 به استخدام آموزش و پرورش درآمدم. در ابتدای آموزگاریم از کلاس اول خوشم نمی آمد؛ اما یک سال بخاطر امتیاز مجبور شدم در این پایه تدریس کنم. آن سال در دبستان پسرانه ای مشغول شدم فکر می کردم خیلی سخت است؛ اما زمانیکه با صداقت و سادگی این بچه ها روبرو شدم مجذوب آنها گردیدم و از آن سال قریب به 17 الی 18 سال می گذرد که در کلاس اول تدریس می کنم و افراد زیادی به من گفته اند چرا از پایه بیرون نمی آیی و پاسخم این بوده که عاشق بچه های اول شده ام و اینکه اولین حرف را یادشان می دهم توفیقی از جانب خداست و اگر زنده باشم 3 سال باقیمانده را در همین پایه می مانم. 
افق کویر: شیرین ترین و تلخ ترین خاطره در دوران خدمتتان را بیان کنید:
آموزش به بچه هایی که خواندن و نوشتن بلد نیستند؛ چرا که حضرت علی (ع)می‌گویند هرکس به من کلمه ای بیاموزد مرا (بنده) خود کرده است. سالی که به کلاس اول رفتم دانش آموزی بود که بیماری پوستی داشت و هیچ معلمی وی را قبول نمی کرد من پذیرفتم و همان سال اجرش را گرفتم بدون هیچ نیتی نامم برای حج در آمد و حج عمره رفتم. 
تلخ ترین خاطره نداشتم همیشه شاد بوده و بیشتر خوش بین هستم و با بچه های کوچک احساس راحتی می کنم. 
افق کویر: حرف پایانی:
از خدا می خواهم همه دانش آموزانم سالم باشند و بتوانند به درجات عالی علمی برسند و زنده باشم و پیشرفتشان را ببینم و از خدا عاقبت بخیری می خواهم. 
با حضور در جمع دانش آموزان این آموزشگاه از برخورد و نحوه تدریس این دو بزرگوار سؤال کردیم که هر دانش آموزی دیدگاه خود را بیان کرد.
نرگس سادات حسینی دانش آموز پایه اول گفت: خاطره های خوبی با خانم دانشمندی دارم. ریاضی را خیلی خوب یادمان می دهد. 
دهقان دانش آموز پایه اول گفت: روزهایی که امتحان می گیرند را دوست دارم. 
رقیه فتوحی با سادگی و سبک کودکانه روز معلم را تبریک گفت. 
راضیه برزگر می گوید: خانم میرابی بسیار معلم با اخلاق و مهربانی است .
هانیه عباسی گفت: از کلاس اول اینجا بودم خیلی معلم پرورشی خوبی است مثل مادر برای ما می ماند، زمانی که در مسابقات فرهنگی هنری شرکت کردیم یکی از بچه ها برنده نشد؛ اما خانم میرابی هردو ما را بغل کرد و بوسید. 
نادیه جادری دانش آموز دیگری گفت: :هردو آنها دلسوز و مهربان هستند در مورد درس و حجاب صحبت می کنند. خانم میرابی پارچه گرفتند و برای همه ما "هدبند" دوختند تا باحجاب باشیم و توصیه کردند چادر سر کنیم و به مدرسه بیاییم و همچنین خانم دانشمندی که معلم کلاس اول من هم بودند یکروز از من درس پرسیدند بلد نبودم زنگ تفریح در کلاس ماندند و با من تمرین کردند. 
رقیه تقی زاده گفت: بهترین معلم و مدیر را داریم در کنار ما هستند و ما را یاری می کنند تر ک کردنشان برای سال دیگر برایمان بسیار سخت است.