هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

مردن های تشریفاتی

مردن های تشریفاتی



معصومه غلامرضاپور| امام صادق(ع) می‌فرماید: الاکل عند اهل المصیبهً من عمل الجاهلیه و السنهً البعث الیهم بالطعام؛ غذا خوردن نزد مصیبت زدگان و با خرج آنان، از رفتارهای جاهلیت است و سنت پیامبر(ص) فرستادن غذا برای مصیبت‌زدگان است. (من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 182)
اگر مروری بر مرگ اطرافیان یا دوستان و آشنایانمان در گذشته بیاندازیم، وقتی کسی می مرد، با گرفتن نبض دست متوفی تاییدیه مرگ را صادر می کردند و مرده را بدون هیچ مراسم تجملاتی با حضور تعدادی از اهالی شهر یا روستا دفن می کردند، اما با گذشت زمان مردن ها نیز تشریفاتی شد، در این دوره و رمانه؛ وقتی کسی می میرد، ابتدا باید پزشک معالج، مرگ متوفی را صادر کند و بعد تأییدیه از پزشک قانونی بگیرند. حال اگر فردی در روز جمعه یا روزی بمیرد که پزشک قانونی در شهر نباشد او را به سردخانه انتقال می دهند تا پزشک قانونی بیاید و جواز کفن و دفن او را صادر کند. 
بعد از آنکه مرده را به هزار بدبختی جواز کفنش را می‌گیرند. در اعلامیه ها کوچک در سرتاسر شهر و همچنین توسط پیامک به اهالی شهر خبر می دهند که در فلان ساعت جمع شوید که فلانی فوت کرده است.
بعد نوبت به محل خاک سپاری می رسد که کجا مرده را خاک کنند در امامزاده عبدا... یا در بهشت الحسین(ع)؟! آنان که دستشان به دهانش می رسد یا قشر ثروتمند برای آن که مراسمی در خور را برگزار کنند مرده های خود را به امام زاده عبدا...(ع) می برند، هزینه خاک کردن مرده در امامزاده نیز بستگی به مکانی دارد که متوفی خاک می شود که از 35 میلیون تا 120 میلیون تومان می باشد، این در حالی است که چند وقت پیش وقتی در مورد گرانی قبر با رییس اداره اوقاف بافق صحبت شد گفت: آنان که هزینه خرید قبر در امامزاده را ندارند، قبر نخرند.
بگذریم، مرده را با ذکر لا اله ا... راهی امامزاده و یا بهشت الحسین(ع) می کنند، یک روحانی را خبر کرده تا نماز میت را خوانده و بعد مراسم تدفین را به جا می آوردند. بعد از خاکسپاری همان شب، به چند روحانی می سپارند بعد از نماز مغرب و عشا؛ البته با هزینه نماز وحشت قبر را به جا بیاورد.
حالا می ماند مراسم سه روز متوفی که به مراسم مزار معروف است، از در خانه متوفی که داخل می شوی با پذیرایی های چشمگیری مواجه می شوی از کیک یزدی گرفته تا خرما هایی که هسته آن را بیرون آورده و مغز گردو جایگزین آن کرده اند. متوفی علاوه بر تحمل غم عزیز از دست رفته، باید غصه برگزاری مراسم عالی و آبرومند را نیز بخورد. هنگامی که سر قبر متوفی حاضر می شوی انواع و اقسام میو ه ها، کیک ها، حاجی بادام و نقل، حلوا ها و ... یافت می شود که از حضار پذیرایی می کنند که بخورید که مثلاً مش قربان در سن 90 سالگی مرده، همان مش قربانی که وقتی زنده بود برای این که چند صباحی به خاطر بیماری در بستر افتاده بود عزیزانشان مرگ او را از خدا می خواستند.
آنچه بیش از همه در این مراسم ها خود نمایی می کند دسته گل های طبیعی زیبایی است که عکس مش قربان در آن جای گرفته است به همراه بنر بزرگی که بر سر قبر او گذارده اند. این در حالی است که دیوارهای خانه متوفی را انبوهی از بنرهای سیاه پوشانده است. آیا بهتر نیست به جای ترویج سنتهای غلطی چون نصب بنر و پارچه های گوناگون هزینه آن را صرف امور خیریه ای کرد که هم روح آن مرحوم شاد شود و هم یک بی نوایی به نوا برسد. 
علاوه بر این طبق رسمی که خود ما آن را باب کرده ایم در مراسم شب سوم، هفتم و چهلم پلویی رنگین به افرادی که در مراسم شرکت کرده اند داده می شود؛ ناگفته نماند قشرهای متوسط و ضعیف این سفره را در خانه و قشرهای ثروتمند در یکی از هتل های شهر می گسترانند. مراسم که تمام می شود خانواده متوفی با کلی قرض و بدهی به یاد عزیز از دست رفته سوگواری می کند و هیچکس نیست بگوید این همه مراسم تشریفاتی برای متوفی که مرده و دستش از این دنیا کوتاه است چه فرقی به حالش می کند مراسمش در هتل برگزار شود یا در خانه؟ شام عدس پلو باشد یا کباب؟!