هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

متأسفانه تعداد کودکان سرطانی رو به افزایش است

متأسفانه تعداد کودکان سرطانی رو به افزایش است



    رضیه زارع پور| خبرنگار هفته نامه افق کویر،با مددکاری خیر به گفتگو نشسته که وقت خود را صرف حمایت و بهبود کودکانی کرده است که نیاز به محبت و کمک دارند. کودکانی که معصومانه و بی پشتوانه زندگی خود را در مؤسسه های حمایتی می گذرانند. خانم میر جلیلی که به صورت افتخاری و خیریه به این کودکان کمک می کند در گفتگویی صمیمانه و با حوصله به سوالات مطرح شده پاسخ داد. 
افق کویر:  در ابتدا خودتان را معرفی کرده و بفرمایید چندسالتان است و مدرک تحصیلی شما چیست؟
به نام آنکه ما را زندگی داد و ز آن پس مژده ی پایندگی داد
مریم السادات میرجلیلی هستم، متولد 10 مرداد 1369، لیسانس تربیت بدنی
افق کویر:  از شغل خود برایمان بگویید و بفرماییدچندسال است که مشغول می باشید؟
با توجه به رشته تحصیلم، دبیر تربیت بدنی هستم و هم اکنون در مدارس غیر دولتی مشغول به کارمی باشم؛ اما در دوران دانشجویی سال 92 با مؤسسه حمایت از کودکان سرطانی محک زیر نظر آقای عبقری آشنا شدم و افتخاری بود برای من که مددکار آنجا شوم؛ اما ارتباطم با کودکان این مؤسسه به علت بیماری خیلی کم بود و تنها راه بودن با کودکان رفتن به بیمارستان بود که خود مشکلات زیادی داشت و نمی شد راحت به دیدن آنها رفت. سال بعد با کانون حامی کودک ولی عصر«عج»  با مدیریت آقای سپهر آشنا شدم. این کانون حس بهتری به من می داد. زیرا در طول تابستان کلاس های آموزشی و هنری برای کودکان تشکیل می شد. سال ورودم به کانون کلاس پیش دبستانی برای کودکان تحت پوشش گذاشتم و امسال نیز با کمک و همراهی آقای صالح سلامت کلاس تئاتر برگزار شد و این برای من شیرین و لذت بخش بود.
افق کویر:  این مؤسسه چندنفر از افراد را تحت پوشش دارد؟
تعداد پرونده های محک از مرز400گذشته و متأسفانه رو به افزایش است. 
تعداد پرونده های کانون حامی کودک به 90 رسیده است، ولی حدود 300 کودک تحت پوشش هستند؛ زیرا تعداد فرزندان خانواده ای که برایشان پرونده تشکیل می شود، متفاوت است.
افق کویر: مددجویان شما چه افرادی هستند و در چه رده سنی قرار دارند؟
هردو مرکز برای کودکان است از بدو تولد تا 16سالگی. مؤسسه محک کودکان سرطانی و بیماری های خاص و کانون ولی عصر(عج) کودکان بی سرپرست و بد سرپرست و محروم.
افق کویر:  به عنوان یک مددکار اجتماعی اصولاً چه خدماتی را به مددجویان می دهید؟
مؤسسه محک جهت درمان و هزینه های درمان کودکان بود و اگر موقعیتی پیش می آمد رفتن به بیمارستان و ملاقات کودکان؛ اما کانون حامی کودک متفاوت تر است. در طول سال کلاس های تقویتی برگزار می شود. بازدید از خانه و وضعیت زندگی آنها و مهمترین موضوع بالابردن سطح تحصیل کودکان، آموزش اختلالات، پیگیری سوء رفتار در مدارس و در خانه با کودکان، تهیه لوازم مدرسه و تأمین هزینه های جاری کودکان و مهم تر از همه حمایت عاطفی و روانی کودک.
افق کویر: از سختی های شغلتان بگویید؟
هر شغل سختی های خاص خود را دارد، اما سختی این شغل متفاوت است؛ زیرا روحی و روانی است؛ وقتی به دیدن کودکانی می روی که روی تخت بیمارستان شرایط سخت و دردناکی را می گذرانند، یا دیدن کودکانی که مورد ضرب و شتم قرار می گیرند و یا چهره ی ناراحت و پریشان کودکان کار و محروم سختی آن را لمس می کنی! مددکاری سختی جسمانی زیادی ندارد؛ اما از نظر روحی سخت و دردناک است؛ حسن این کار به آرامش آن است؛ زیرا تا خود فرد آرامش نداشته باشد نمی تواند کودکی را آرام کند و به همین علت صبور می شود.
افق کویر: شنیده ایم به صورت خیریه مبادرت به کار مددکاری به افراد نیازمند کرده اید. چه انگیزه ای باعث شد که این کار سخت را انجام دهید؟ 
حضرت علی(ع) می فرمایند: هر گاه تهی دست شدید، با صدقه دادن باخدا تجارت کنید. اول مثل بقیه ی مردم با صدقه و کمکهای کم شروع شد.بعد به علت مشکلی که برایم پیش آمد و با نیت حل مشکلم به مؤسسه محک رفتم و به طور معجزه آسایی مشکلاتم حل شد. از آن پس تصمیم گرفتم همیشه این کار را ادامه دهم. بعد هم کانون ولی عصر(عج) به راستی زندگی الآن من چیزی نیست جز لبخند همین کودکان. همانطوری که در نهج البلاغه آمده است: هر کس دلی را شاد کند، از آن شادی لطفی برای او قرار داده است که به هنگام مصیبت چون آب زلال بر او ببارد.
افق کویر:  آیا تاکنون از انجام کارتان خسته شده اید که تصمیم بگیرید دیگر به مددکاری نپردازید؟
اصلاً. برعکس هرروز علاقه ام به کارم و کودکان بیشتر می شود.
افق کویر: طی دوره ی کاریتان موردی هست که شدیداً شما را متأثر کرده و تحت تاثیر قرار دهد؟
خیلی از مواقع و خیلی از اتفاقات باعث ناراحتی می شوند. بیماری و فقر هم که خود عذاب آور و دردناک است؛ اما اتفاقی که برایم خیلی سخت بود فوت یکی از کودکان محک بود.آن هم کودک مهربانی که ماه های آخر فقط به خاطر دیدن او به بیمارستان می رفتم و بعد از شنیدن خبر فوت او دیگر تحمل رفتن به بیمارستان و دیدن اتاق خالی او را ندارم.
افق کویر:   برای کسانی که علاقه مند به مددکاری هستند و علاقه دارند به هم وطنشان در این زمینه کمکی برسانند چه توصیه ای دارید؟
شعر معروفی هست که آقای عبقری همیشه می گویند:
تا توانی به جهان خدمت محتاجان کن
                                 به دمی یا درمی یا قدمی یا قلمی
افق کویر:  در صورتی که خاطره ای جالب از دوره ی کاریتان دارید خوشحال خواهیم شد بشنویم؟
خاطره زیاد است؛ اما دیدن چهره خوشحال یک کودک برایم شیرین ترین خاطره بود. دختر بچه ای 6 ساله و شدیداً مضطرب « به علت بد رفتاری پدر و تنبیه بدنی» در کلاس پیش دبستانی بود و قرار بود برای همه ی بچه های کلاس هدیه ای با توجه به علاقه ی خودشان تهیه شود. او با لحن ناز و کودکانه از من کفش خواست. وقتی از مادرش سایز پای او را پرسیدم فهمیدم تا به آن روز هرگز کفشی نداشته است. برای همین قالب پای کودک را کشیدیم و برایش کفش تهیه کردیم. هرگز نمیتونم لحظه ی دیدن کفش و پوشیدن کفش را بیان کنم و هیچ وقت هم شادی آن روز آن دختر بچه از ذهنم پاک نخواهد شد.
افق کویر:در صورتی که سخن و نکته ای ناگفته دارید بفرمایید؟
در نهج البلاغه آمده است:از کفاره ی گناهان بزرگ، به فریاد مردم رسیدن و آرام کردن مصیبت دیدگان است.
بعد از ورود من به این شغل زندگی خودم راحت و روان شد. تنها حرفی که دارم این است که امیدوارم همه ی ما دست در دست هم دهیم تا هیچ نیازمندی در جامعه باقی نماند.