هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

قناعت وصرفه جویی اصلی برخاسته از فطرت آدمی

قناعت وصرفه جویی اصلی برخاسته از فطرت آدمی



عبدالحسين مروج| ازآ نجا که در نهاد بشر يک سلسله گرايش ها وخصلتها به نحو بالقوه موجود بوده مي تواند آنها رابه فعليت رسانده شکوفا سازديا به عکس از شکوفايي آ نهاجلوگيري نمايدبراين پايه مي توان يک سلسله اصول ثابت که برخواسته از فطرت الهي او مي باشد برايش در نظر گرفت اين اصول ملاک ومعيارهايي براي انسانيت انسان بوده براي همه عصر ها ونسلها يکسان است اصولي به مانند راستي و صداقت وتعهدومسئوليت وخير خواهي وامانت داري احترام به حقوق ديگران قانون مداري ايثار واز خود گذشتگي اعتدال جويي درقرآن کريم نمونه هاي فراواني از اين اصول بيان شده است که انسانيت انسان رامنوط به رشد ونمو اين اصول اخلاقي و اجتماعي مي داند اينجاست که ميتوان سوال کرد , چرا دين مبين اسلام به ارزشهاي ثابت پايبند است جواب اينکه قرآن کريم هدف ثابتي براي رشد تکاملي انسان ها قائل است پس از آنجا که هدف تکاملي حيات براي همه انسان ها ثابت است در راستاي رسيدن به هدف يک سلسله اصول ثابت لازم مي باشد.مثلا حق حيات يکي از اين اصول ثابته است اگر ديده مي شود کساني آن رانفي مي کنند به دليل آ ن است که هدف حيات که همانهدف آ فرينش وفلسفه خلقت مي باشدرا درست نشناخته اندقرآن کريم مي فرمايد: (لاتقتلوالنفس التي حرم الله الا بالحق)جان انساني که خدا کشتن آ ن را حرام کرده است جز به حق نکشيد.(سوره انعام ايه 151) فقط حق حيات را ازکسي مي توان سلب کرد که براساس قوانين الهي شايسته مجازات مرگ مي باشد يکي ديگر ازاين اصول ثابت که قرآن برروي آن تاکيد بسيار دارد اصل اعتدال وميانه روي است بر اين اساس هر انساني بايد در جميع شئون زندگي اعتدال وميانه روي را پيشه خود کند ونبايد در اموري چون خوراک پوشاک مسکن تفريح وحتي انفاق پارا فراتر بگذارد از نظر قرآن کريم آدمي بايد ازبخل دوري کند وهم ازبذل وبخشش بي حدوحساب. به بيان ديگر انسان بايد در جميع امور زندگي اعتدال وحد وسط را مراعات کند حتي در خصوص انفاق که امري پسنديده است اگر اسراف و تبذير در قرآن کريم مورد نکوهش قرار گرفته است به دليل رعايت اصل اعتدال مي باشد حدود پانزده مرتبه درقرآن کريم سخن از اسراف وتبذير به ميان آمده و هر دفعه به گونه اي مورد سرزنش قرار گرفته است مثلا فرموده است (انه لا يحب المسرفين ) همانا خداوند اسراف کاران را دوست ندارد (ان الله لا يهدي من هو مسرف کذاب ) خداوند مسرفان دروغگو را هدايت نمي کند سوره غافر آيه 28

«ان المبذرين کانو اخوان الشياطين وکان الشيطان بربه کفورا»و هرگز اسراف وتبذير مکن زيرا اسراف گران برادران شيطانند وشيطان نيز به پروردگارش کفر ورزيده

حال اين سوال مطرح مي شود که اعتدال وحد وسط چگونه شناخته مي شود؟از ديد برخي افراد حد وسط مفهومي نسبي است که به اختلاف اشخاص و زمانها و مکانها متفاوت مي شود ولي همان چيز براي فرد ديگر يا همان شخص در زمان يا مکان ديگر حد وسط به حساب نيايد به مانند اين کلام زيبا از امام جعفر صادق (ع) فرمود( رب فقير هواسرف من الغني)چه بسافقيري که از ثروتمند اسرافش بيشتر باشد.مرحوم فاصل نراقي (ره )با بهره گيري از احاديث و روايات معصومين (ع)معيار خروج حد وسط را امور سه گانه زير شماره کرده است. 1)مصرف نمودن مال برابرتلف کردن وضايع نمودن آن باشد مانند اينکه شخص زيادي آب و غذا خود را دور بريزد.

2)مصرف نمودن مال بيش از نياز باشد مثلا شخصي بيش از يک خانه نياز ندارد خانه اي بسازد ودرب آن را ببندد

3)مصرف مال بيش از مقدار باشد که شايسته او است مثلا فردي که درآمدش به مقدار قوت خود وخانواده اش است اسب گران قيمتي بخرد که سالي يک بار هم سوار آن نمي شود.در اثبات موارد مطرح شده به عنوان حسن ختام اين مقاله ,فرمايشي زيبا از امام علي ( ع)نقل مي کنيم که فرمودند:(للمسرف ثلاث علامات ياکل ماليس له ويشتري ماليس له يلتبس ماليس له)

اسراف گر سه نشانه دارد چيزي مي خورد که براي او نيست چيزي خريداري مي کند که براي او نيست ولباسي مي پوشد که براي او نيست پس درست مصرف کردن عبارت است از بهره گيري از امکانات زندگي به گونه اي که مستلزم تلف کردن وهدر دادن مال ونيز مازاد برنياز نباشد وکم وکيف آن ازنگاه عرف هماهنگ با شرايط زماني ومکاني متناسب با شان وموقعيت مصرف کننده باشد.

مسئول فرهنگي زندان مرکزي يزد