هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

فقر مهمان ناخوانده بسیاری از خانواده های بی سرپرست

فقر مهمان ناخوانده بسیاری از خانواده های بی سرپرست



امروزه در جامعه وعصر ارتباطات وهمچنین تغییر روابط اجتماعی وفرهنگی به سبک نوین وظهور افکار جدید ومکانیزه ارتباطی وعقیدتی، شاهد یک ناهنجاری اجتماعی مخصوصاً برای قشرحائز اهمیت و پرحادثه جامعه یعنی زنان خود سرپرست هستیم، شرایطی که بی شک درگذشته نیز بوده بلکه خشن تر و سردتر . اما این حساسیت اصولاً به زنانی مربوط می شد که همسرشان را عمدتاً به دلیل فوت از دست می دادند یا بسیار محدود طلاق، آن هم اگر از دست بزرگان و ریش سفیدان کاری برنمی آمد باعث خود سرپرستی زن می شد وبخاطر تعصبات حاکم وی را محدود ومحروم از بسیاری از امور داشته که عمدتاً با رفع نیاز اقتصادی ویا ازدواج مجدد که به کرات اتفاق می افتاد مسئله از لحاظ اجتماعی حل می شد وهرگز نمی توان آن را بحران ویا معضل اجتماعی نامید.
اما امروزه با یک تأمل وتحقیق اجمالی متوجه می شویم که بی شک اولین مشکلی که یک زن متأهل که به یکی از علل رایج، فوت مرد ویا طلاق از همسر، زندانی شدن، عدم کفالت ، بعنوان یک زن سرپرست خانوار مواجه می شود، مشکلات اقتصادی ونیازهای روزمره می باشد. که متأسفانه عمده ترین علل آن را می توان اعتیاد، وگستردگی وقابل دسترس بودن آن نام برد. خانمان براندازترین عامل از هم پراکندگی کانون گرم خانواده ها بخصوص در قشر جوانو متأسفانه  در قشر نوجوان وحتی رده سنی کودکان که بی کفایتی مسئولان اجتماعی وفرهنگی وعوامل اقتصادی بخصوص بیکاری ونبود امنیت شغلی واز همه مهمتر، نبود آرامش وکفایت کافی در خانواده ها وتضعیف صاحبان قدرت در بستر خانواده ونگاه پدر ومادر ... نام برد.
البته در آینده نزدیک، این زن سرپرست خانوار بخصوص باتوجه به عدم حمایت بیمه گذاران وسازمانهای اجتماعی ودر واقع تأمین اجتماعی، به این قشر ونبود حداقل مستمری ودرآمدی که حداقل از همسر سابق یا بی کفایتی نصیبش شوداز یک سو و از سوی دیگر، رفتارها وسوء نیتهادر جامعه مورد حجمه حرفها و حدیثهای دیگران قرار گرفتن وبسیاری از ناهنجاریها وکم توجهی عموم مردم واقوام بخصوص بعضی احساس ترحم ها که خاله خرس گونه مواجه است  وی را هرچه بیشتر در محرومیت ومحدومیتها فروکش می کند.
فقر فرهنگی وعدم حمایت فرهنگی سوغات ناخوانده دیگر قشر محروم بخصوص هنگامی که یک یا چند فرزند هم با هزاران نیاز وکمبود و آسیبهای که در آینده نزدیک متوجه ودامن گیر شان هست، می باشد فاصله طبقاتی در بین اقشار ونزدیکان جامعه که سردی بسیار دردناکی در بستر این خانواده به وجود می آید. حال آنکه جامعه¬ای که مبنا واصول آن برپایه دین ودیانت ومردم داری چیده شده و آنچه که جامعه ما را در مقابل دیگر ادیان مفتخر کرده دین داری وانسان محوری اعتقادات ما هست گذشته از سفارشات بزرگان دین وفرامین رسیده از صاحبان نظر، می بایست دیدگاه ضروری تر و حائز اهمیت تر به این قشر داشته باشیم.
در واقع فقر مهمان ناخوانده بسیاری از خانواده های این جامعه می باشد. اما وقتی این مشکل مادی با کمبودهای معنوی و روانشناختی خانواده وعدم درک صحیح در ارتباط با جامعه مادی ونبود حمایت یا همان صاحب قدرت مقتدر در خانواده مواجه شود چنان نظام و آرامش خانواده را برهم ریخته که در آینده نزدیک شاهد ناهنجارهای متفاوت از این قشر خواهیم بود. افسردگی، سرشکستگی، افت تحصیلی فرزندان وعقب افتادن از آموزش های لازم اجتماعی از دیگر معضلات دیده شده می باشد.
از جانب دیگر با علم به اینکه فلسفه ذات انسانها این هست که نیازمند آفریده شده است وتحت هیچ شرایطی هرگز بی نیاز نخواهیم شد گذشته از نیاز اصلی ومعنوی فلسفی به ذات اقدس الهی، پیوستگی و وابستگی به یکدیگر هست که حال وهوای یک جامعه سالم را بوجود می آورد اما نوع دوستی رسیدگی به اوضاع پریشان یک زن سرپرست خانوار و خود سرپرست اثبات می کند آرمانهای انسانی واسلامی ما را که جامعه ای مبری از هرگونه ناهنجاری وبی عدالتی داشته باشیم تا به سلات اخلاق و روان بخصوص در قشر زنان بویژه زنان مدنظر هم از لحاظ مادی وهم فرهنگی، باشیم. 
از دیگر معضلات این بحران که می تواند آثار سوء داشته باشد که براساس تجارب مراکز خیریه محقق شده، تحمیل کردن مسئله فقر به یک خانواده و ایجاد احساس ترحم نابجا و گرفتن احساس وتفکر استقلال از خانواده ها مسئله فقر به عنوان یک بستر نا امید کننده در زندگی وتصمیمات روزمره وتبدیل به انزوای درونی وبرونی تبدیل می نماید
اما آیا راه حل اصلی چیست؟ می توان اکتفا کرد؟ به کمک نقدی وغیرنقدی ویا حتی مشاوره ای؟ وآیا هیچ مؤسسه، سازمان دولتی ومراجع مربوطه می تواند تمامی نیازهای یک سرپرست خانوار را جواب دهد.
گذشته از نبود بودجه کافی چه دولتی چه ان جی او ها وسازمانهای خیریه بخصوص با توجه به بالارفتن روز افزون آمار طلاق اعتیاد وزیاده خواهی خانواده ها، غرب زدگی و دور شدن دیامت از سطح ومحوریت خانواده ها ودر واقع فقر فرهنگی که دامن زده وترویج می دهد فقر مادی را که درنتیجه ودر مواقع بالارفتن آمار زنان سرپرست خانوار، باید آنسوی این محدود حمایتها را در نظرگرفت پس از گذشت مدت کوتاهی عدم استقلال وانزوای شخصی بخصوص در فرزندان ایجادمی شود.
 یک راه حل صحیح ومنطقی وانسانی منشانه والبته بسی دشوار، که براساس تجارت ونتیجه های به عمل آمده در خدمات کمیته امداد و بهزیستی، مؤسسات خیریه  ان جی اوهای فعال در عرصه مربوطه، اشتغال هست....ادامه دارد.
 
گردآوری: فخری