هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

غنی سازی اوقات فراغت با شعار یا عمل؟؟؟

غنی سازی اوقات فراغت با شعار یا عمل؟؟؟


غنی سازی اوقات فراغت با شعار یا عمل؟؟؟

سال ها پیش وقتی دوران درس و مدرسه را سپری می کردیم تمام هوش و حواسمان به تابستان و تعطیلات بود ولی تابستان که می شد، پدر و مادر به ما اخطار می دادند که قرار نیست این سه ماه را عاطل و باطل بگذرانی و آخرش ناچار در کلاس های تقویتی جورواجور ثبت نام می کردیم تا اوقات فراغتمان به خوبی سپری شود. اما این روزها والدین بیش از گذشته نگران اوقات فراغت فرزندان خود هستند و گاهی با همسایه و فامیل در همین زمینه رقابت نیز می کنند
بحثی که در اوایل تابستان مطرح می شود و تا اواخر شهریور ماه نیز به آن پرداخته می شود و همگان متفق‌القول می گویند باید چنان کرد و چنین! و همگی در حد طرح و گفته باقی می ماند.امسال هم کم کم به پایان سال تحصیلی نزدیک میشویم اما بحران سنگ آهن و خصوصی شدن اون طیفهای گسترده ای را به سوی خود کشانده که امیدواریم اوقات فراغت از چشم مسئولین  محترم شهرمان دور نماند و امسال برنامه ریزی مناسب نه موازی کاری ؛برای فراهم اوردن اوقات فراغتی در خور اقشار مختلف داشته باشند 
واقعیتی که نباید از نظر دور داشت این است که فراغت پدیده مظلومی است. در بحث های اجتماعی وقتی محقق بخواهد یک آسیب اجتماعی را بررسی کند، به او بودجه و امکانات می دهند ولی من کمتر دیده ام که واقعا به طور علمی در مورد پدیده اوقات فراغت بحث شود، در حالی که فراغت مساله بسیار مهمی است. پدیده فراغت شاخص توسعه است و گذران فراغت هم به نظر من شاخص توسعه انسانی است.
 تابستان همیشه برای بچه مدرسه ای ها پر از شور و نشاط است. اسم تابستان که میآید خاطره گل کوچیک و استخر و اسکیت زنده می شود. یادش بخیر قدیم ها، به محض تعطیل شدن مدرسه ها، کوچه ها پر از سروصدا و هیاهوی بچه های می شدند. صدای شکستن شیشه همسایه و بوق دوچرخه پسرک اگرچه اعصاب همسایه ها را خورد می کرد اما حالا که فکرش را می کنیم، می بینیم که همان ها هم حال و هوای خودش را داشت. این روزها، اما همه چیز عوض شده فصل تابستان هم برای پدر و مادرها هزینه های خاص خودش را دارد. با پایان یافتن امتحانات بچه ها مشکلات خانواده ها تازه شروع می شود. یادش بخیر آن روزها.
تلف شدن میلیون ها ساعت وقت در جمعیتی که اگر از وقتش استفاده بهینه کند به سرمایه ای بی نظیر تبدیل می شود، تا به حال آن قدر مهم نبوده که برای سر و سامان گرفتنش برنامه ای دقیق طراحی شود.
با این حال، هر سال با نزدیک شدن به تعطیلی تابستان، نهادهای مختلف از برنامه های خود برای غنی سازی اوقات فراغت دانش آموزان خبر می دهند و پس از پایان تعطیلات نیز از عملکرد راضی کننده خود.
موضوع اوقات فراغت در کشور ما موضوع پیچیده ای است. از یک سوی این ماجرا، نهادهای تصمیم گیر قرار دارد که ذائقه مخاطبان را خوب نمی شناسند و برای جذاب کردن این برنامه ها طرحی ندارند و از سوی دیگر ماجرا خانواده هایی حضور دارند که یا به علت تنگناهای اقتصادی از برنامه ریزی برای اوقات فراغت فرزندان صرف نظر می کنند یا به علت نهادینه نشدن این فرهنگ در زندگی شان که فرزندپروری از فرزندداری مهم تر است و باید آموزش نیز در سبد نیازهای خانوار دیده شود.
گره این موضوع نیز تا زمانی که این مشکلات حل نشود، باز نخواهد شد که این نیز جز با همکاری همه نهادهای فرهنگساز میسر نخواهد بود.
پس «اوقات فراغت» برخلاف تصور بسیاری نه تنها بخش بی اهمیت زندگی ما نیست، بلکه اگر جدی گرفته شود و به آن اهمیت داده شود، باعث دگرگونی زندگی فرزندانمان خواهد شد. اما چگونه؟ با توجه به پیشرفت زمانه و گسترش تکنولوژی، اوقات فراغت بچه های نسل های جدید با بچه های نسل های گذشته بسیار متفاوت شده است. کودکان و نوجوان های نسل های خیلی گذشته تر، تابستان و اوقات فراغت خود را به کارورزی در مکان های مختلف سپری می کردند. در بسیاری از مواقع، اگر پدر خانواده به کسب و کاری مشغول بود، فرزندان پسر خود را در تابستان به محل کارش می برد تا حرفه خود را به آنها آموزش دهد. از طرف دیگر، اگر خانواده ها، آشنای مشغول به کاری داشتند، فرزند خود را برای آموزش حرفه و مهارت هایی به او می سپردند. گاهی هم با پهن کردن یه بساط کوچیک سر خیابون یا سرکوچه و فروش فرفره های که ساخت خود بچه ها بود و چند تا بادکنک و آدامس و ......تابستون خودشون رو سپری میکردند خوشبختانه این روزها دوره ها و کلاس های متفاوتی در زمینه های مختلف در طول تابستان برگزار می شود که خانواده ها می توانند با برنامه ریزی مناسب، از این کلاس ها برای فرزندان خود نهایت استفاده را ببرند. به طور کلی، کلاس های تابستانی برای بچه ها به ۳ دسته ورزشی، علمی و هنری تقسیم بندی می شوند و بهتر است فرزندان ما در صورت امکان از هر ۳ دسته این کلاس ها در دوران اوقات فراغت استفاده کنند.اما خانواده ها نباید فقط از دولت و دولتمردان انتظار داشته باشند بلکه بخشی از سبدخانوارشون رو برای هزینه اوقات فراغت در نظر بگیرند تا بتوانند نتیجه مثبتی برای این ایام داشته باشند .  
 براساس دیدگاه غیرعلمی مدیرانی که همه را به یک چوب می رانند می بینیم که در زمان های پیک فراغتی جوانان، عملا جوان زمان خود را بدون برنامه ریزی تلف می کند و این سرمایه های ملی هدر می روند و بسیاری از آن بازوهای کسانی می شوند که از دید همگان دشمنان این مرز و بوم هستند، اعتیاد، فساد و...
پس باید آن ها را باور کرد باید به شکل عام و نه دست چین آن ها را در امورشان خصوصا بحث فراغت مشارکت داد از هزینه کردن برای آن ها نباید هراس داشت. هزینه کردن و برنامه ریزی کردن برای اوقات فراغت جوانان صرف یک اردوی تفریحی و این کلا س و آن کلا س نیست.
جوان نیازهای عمیق و پرشورتری دارد، جوان نیاز همراهی دارد، جوان دوست دارد با تکنولوژی های امروزی و ماهیت امروزی با او همراهی شود. او می خواهد خود باشد نه من و شما خانواده و مدیران اجتماعی دائم به او دیکته این کار و آن کار را بکنیم و همه این ها با برنامه ریزی، مشارکت جوان و هزینه کردن های صحیح و اصولی عملی شود. آن وقت خود جوان می داند تابستانش را چگونه سپری کند.
حرف در مورد فراغت زیاد است .فراغت به معنای ارتقای کیفیت زندگی است. دنیای امروز ما زمان فراغت را زمان رهایی تلقی نمی کند؛ چرا که در آن صورت یک مرتبه می بینید که فرزندتان را که رها کرده اید، یک آدمی درآمده که دیگر او را نمی شناسید. نوع لباسی که می پوشد، غذایی که او می خورد و الگوها و آرمان هایی که دارد، با عقاید شما ناهم خوان است و بعدش خدای نکرده کجروی و بزهکاری است. یکی از تئوری هایی که امروزه خیلی مطرح است، این است که تفاوت بین دنیای توسعه نیافته و دنیای پیشرفته هزینه پردازش انسان است. هر چه قدر ما برای پردازش انسان چه در دنیای کار، چه در دنیای فراغت هزینه و سرمایه گذاری کنیم، به همان نسبت جامعه توسعه یافته ای خواهیم داشت. در یک کلام آنهایی که سد ساختند، پل آفریدند، کارگاه و کارخانه تولید کردند، کاری نیک انجام دادند اما آنهایی که در باز تولید انسانیت به پردازش انسان، ارتقا و اعتلای کیفی انسان کوشیده اند و مثلا به اوقات فراغت نسل امروز و فردا توجه می کنند، کاری بس بزرگ تر انجام می دهند.