هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

عواقب تنبیه بدنی در مدارس ابتدایی(قسمت سوم)

عواقب تنبیه بدنی در مدارس ابتدایی(قسمت سوم)



نویسنده: فرشته اکبریان بافقی| 
چرا کودکان تنبیه می شوند:
روان کاوان معتقدند بسیاری از اعمالی که کودک به دلیل آن ها تنبیه می شود، از ذهن ناخوادگاه و نشأت می گیرد؛ حسادت نمونه ای از این اعمال است. تنبیه کودک به خاطر حسادت کاملاً بی معنی است و گاهی شدت آن را افزایش می دهد. هم چنین، مجازات کودک به علت پر جنب و جوش بودن، بد خطی و دست و پا چلفتی بودن ، که هیچ کدام تقصیر او نیست- کار عاقلانه ای نمی تواند باشد. پی بردن به درستی این نظریه کار دشواری نیست؛ زیرا والدین و معلمان می توانند بررسی کنند که آیا تنبیه در اینگونه موارد وضع کودک را بهبود می بخشد یا خیر.
       مدارسی که در آنها تنبیه بدنی و مجازات نبود یا بسیار نادر بود، نه تنها از لحاظ علمی و آموزشی رشد و توفیق چشم گیری داشتند بلکه از جهت اختلال های رفتاری یا مشکلات سلوک دانش آموزان در مدرسه و کلاس، از وضع رضایت بخش تری برخوردار بودند. (علومی یزدی، 1366، ص. 31-46)
رابطه تنبیه بدنی با پرخاشگری، افسردگی و افت تحصیلی:
پرخاشگری به رفتاری گفته می شود که هدف آن آسیب رساندن (جسمانی، روانی، یا عاطفی و مالی) به فرد دیگر است. طبق پژوهش انجام شده در مقاله ای تحت عنوان " رابطه تنبیه بدنی با پرخاشگری، افسردگی و افت تحصیلی"، می توان گفت که تنبیه عامل آزار دهنده برای تغییر یا حذف رفتار به حساب می آید، اما نه تنها موجب حذف رفتار نامطلوب نمی شود، بلکه باعث یادگیری رفتارهای آزاردهنده و یا انتخاب اینگونه اعمال به منظورهای تلافی جویانه نیز می گردد.
افسردگی نیز به معنی غم و اندوهی است که در زمان نسبتاً طولانی دوام می آورد و کلاً ناامید است.
بسیاری از چیزهایی که در طی وقایع روزمره برای فرد رخ می دهند، موجب مقدار معینی فشار و استرس برای وی می شوند. تنبیه بدنی یک عامل موجد فشار است که ممکن است در زمان نسبتاً طولانی، فرد را در حالت افسردگی قرار دهد. از طرفی وقتی انسان مورد تنبیه بدنی واقع می شود، احساس می کند که محبت تنبیه کننده را کاملاً از دست داده است، فقدان محبت به عنوان یک نیاز اساسی روانی، نوعی عدم تعدل روانی به وجود می آورد که این بی تعادلی درشکل افسردگی و احساس حقارت و بی کفایتی بروز خواهد نمود. (کوهستانی، 1376، ص. 153-176)
افت تحصیلی به معنای کاهش عملکرد تحصیلی و درسی دانش آموز از سطحی رضایت بخش به سطحی نامطلوب است. (کالیا، 1379، ص. 26)
همواره یکی از مسائل اساسی آموزش و پرورش کشور، افت تحصیلی بوده است. افت تحصیلی در بعد کمّی، مردودی و ترک تحصیل را شامل می شود و در بعد کیفی، رکود شاخصهای کیفی تعلیم و تربیت را در بر می گیرد. گریز از تحصیل یا بیزاری از مدرسه تا حد بسیار بالایی تحت تأثیر محرکهای ناخوشایندی است که در مرکز آموزش وجود دارد. تنبیه بدنی یکی از متداولترین این محرکهاست. به علاوه چنانکه هریک از این حالتهای نامطلوب روانی، در موفقیت تحصیلی فرد اثر منفی می گذارد. (کوهستانی، 1376، ص. 153-176)
پیشنهادات:
باتوجه به اینکه بین تنبیه بدنی، پرخاشگری و افسردگی و افت تحصیلی در هر دو جنسیت رابطه مثبت وجود دارد، توصیه می شود که :
-1 برای اصلاح رفتارهای نامناسب متربیان از روشهای دیگر مانند اشباع تا حد خستگی، حذف پاداش ها، پاداش دادن به رفتارهای مغایر، حذف موقعیت ناخوشایند برای رفتار مطلوب و امثال آن استفاده می شود.
-2 در صورت ضرورت استفاده از تنبیه، از اعمال نوع بدنی آن اجتناب شود.
-3 در صورت ضرورت استفاده از تنبیه، به تکرار و شدت آن از یک سو و وضع خاص تنبیه شونده از سوی دیگر توجه جدی مبذول گردد.
-4 چنانکه در موارد نادر، استفاده از تنبیه بدنی ضرورت یافت، مربی با تمهید برنامه های خاص تربیتی، متناسب با نیازهای اصلاح رفتار متربی، به نحوی عمل کند که دیگر هرگز استفاده از این روش لازم نباشد. (کوهستانی، 1376، ص. 153-176)
اسپنسر می گوید: «بهترین سنتی که باید در تأدیب طفل از آن پیروی شود، مجازات طبیعی است که متجانس با عمل اوست. اما تنبیه بدنی و توبیخ و زجر طفل، از نوع تنبیه و مجازاتی است که فاقد هر گونه ارزش و اهمیت است و ضرر و زیان چنان تنبیهاتی، از نفع آن بیشتر است». (حجتی، 1378، ص.183)