هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

صورتجلسه ای که زینت شد

صورتجلسه ای که زینت شد



مطابق با آنچه که در کتاب " آیین نگارش مکاتبات اداری " آمده است: جلسه به معنای " گردهمایی صاحب نظران و یا مسئولان بر اساس وظایف یا ماموریت های محوله در محلی معین و زمانی مشخص به منظور رسیدگی پیرامون حل و فصل یک معضل اداری یا اجتماعی  است" نتایج حاصل از این گفتگو و مذاکرات در قالب و شکلی به نام " صورتجلسه" تدوین و تسجیل می گردد که برای ذینفعان مفید و موثر باشد.  
این کلام را آوردم تا سرآغازی باشد بر حوادث مردادماه 1393 و پیش تر از آن در بافق؛ در این اعتراض کارگران شرکت سنگ اهن مرکزی، خواستار لغو واگذاری 28/5 درصد سهام سنگ آهن شدند و در آخر منجر به بازداشت 9 کارگر شرکت سنگ آهن مرکزی و رئیس وقت شورای اسلامی شهر بافق شد؛متعاقب این قضیه، خانواده و همکاران این سیزده نفر که اغلب از جانبازان و ایثارگران دفاع مقدس بودند به نشانی اعلام حمایت از آنها، دست به  تحصن در مقابل فرمانداری بافق و شرکت سنگ اهن مرکزی زدند. این اعتراض آرام در طول تاریخ بافق بی سابقه بود! برای اولین بار  جمعی از خانواده ها در آفتاب سوزان بافق زیر چادر سر کردند تا فریاد خود را به مسئولان  اعلام کنند. این روند سیزده روز طول کشید تا این که بنا بر وساطت سپاه پاسداران منطقه یزد و بافق صورتجلسه ای در شش بند تنظیم گردید. اکنون پس از گذشت 922 روز نگاهی خواهیم داشت به  مهم ترین بند آن؛ یعنی  بند سوم که اشاره دارد: 
" در خصوص درخواست شورای اسلامی شهر و کارگروه ویژه مبنی بر اختصاص سهم برای شهرستان (15 درصد)، مقرر گردید راهکارهای قانونی بررسی شده و توسط مسئولین مرتبط استانی و کشوری و اعضای صندوق بازنشستگی فولاد با نظر مساعد نسبت به انتقال و پیگیری آن تا حصول نتیجه در مراجع ذیصلاح اقدام نموده و نتیجه هر 4 ماه توسط مسئولین به اطلاع شهروندان و کارگران برسد. " 
درست در تاریخ هشتم اردیبهشت ماه سالجاری،  به یکباره  اعلام شد : " هیئت وزیران در نشست چهارشنبه 8 اردیبهشت ۹۵؛  انتقال بلوک 28/5 درصدی سنگ آهن مرکزی به سازمان تامین اجتماعی که دو سال قبل به فولاد خوزستان واگذار شده بود، را  تصویب کرد. "  ( خبرگزاری فارس، 95/2/18) اینجا بود که هیچ سهمی برای بافق در نظر گرفته نشد؛ یعنی خلاف بند سه این مصوبه؛ اگرچه معاون سیاسی و امنیتی استانداری یزد درهمین فاصله اعلام کرد  که " صورتجلسه 9 شهریور ماه هیچ بحثی از واگذاری 15 درصد به مردم نیست، موضوع آن است که این واگذاری لغو شود و به جای آن خریدار بومی این مقدار را بخرد؛ اما خریدار بومی پیدا نشد. الآن این اتفاقی که افتاده تحقق خواسته مردم است مبنی بر لغو واگذاری به فولاد خوزستان و باقی ماندن مدیریت این مجموعه تحت دولت با محوریت وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی...به هر حال من به این مسئله خوش بین هستم و اصلاً بدبین نیستم؛ زیرا همه به نوعی با واگذاری آن به سازمان تأمین اجتماعی موافق بودند. " (هفته نامه افق کویر، شماره740 مورخ 1395/02/19    )
 در حالی که خروج منابع معدنی از بافق همچنان پابرجاست؛ ولی هیچ سهمی از این منابع برای اهالی در نظر گرفته نشده است. درست مانند ساکنان کنار دریا که بر لب دریا زندگی می گذرانند با همه خطرات آن دست و پنجه نرم می کنند؛ اما سهمی از ماهیگیری و کشتیرانی ندارند! حال، خوش بینی معاون سیاسی  استانداری یزد از چه رو است؛ فعلاً در هاله‌ای از ابهام است.
آنچه که به ذهن می آید این است که از خوان پر سود معادن دیگران بهره مند می شوند؛ اما سهمی برای مردم بافق قایل نشده اند.  وَأَنزَلنَا الحَديدَ فيهِ بَأسٌ شَديدٌ وَمَنافِعُ لِلنّاسِ (قران کریم آیه 25، سوره الحدید)!  " و آهن را نازل کردیم که در آن نیروی شدید و منافعی برای مردم است،" این منافع اختصاص به یک فرد و گروه و یک شرکت ندارد؛ تمامی مردم باید از نعمات خداوندی منتفع بشوند؛ حتی مردمانی که در کنار این معادن زندگی می کنند. 
محمد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌حسین تشکری بافقی
صاحب‌امتیاز و مد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یرمسئول