هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

شکستنم قلم می شود

شکستنم قلم می شود



اکرم عباسی| به گزارش هفته نامه افق کویر، هر هفته متن ادبی از یکی از نویسندگان جوان بافقی در هفته نامه درج می گردد. در این شماره گفتگویی با این نویسنده جوان انجام شده است. 
فق کویر:   لطفاً خودتان را معرفی کنید:
عذرا عبداللهی شیطوری هستم متولد سال 1371، دیپلم تجربی
افق کویر چرا ادامه تحصیل ندادید؟ 
تیرماه سالی که امتحان کنکور داشتم مادر بزرگم فوت کرد از درس خیلی فاصله گرفتم تا آنجا که فقط توانستم امتحانات خرداد را بخوانم آن اردیبهشت ضربه زیادی به من وارد کرد و انتخاب رشته خوبی انجام ندادم. پیام نور حسابداری قبول شدم، چون علاقه ای به آن رشته نداشتم ادامه ندادم و پس از آن ازدواج کردم.
افق کویر از چه سالی متوجه شدید که می توانید متن های ادبی آن هم از نوع مناجات نامه را بنویسید؟
سال دوم دبیرستان به خاطر خواندن شعرهایی که در کتاب بود دست و پا شکسته شعرهایی که نمی توان به معنای واقعی به آن شعر گفت را می سرودم. سال دوم دبیرستان معلم ادبیات فارسی به ما گفت: انشائی با موضوع آزاد بنویسید. از آنجایی که نوشتن انشاء ام اصلاً خوب نبود و از سال سوم ابتدایی تا اول دبیرستان تمام انشاء هایی که می‌نوشتم با کمک مادرم بود و زمینه ای در انشاء نوشتن نداشتم. سال دوم دبیرستان زمانی که قرار بود انشاء با موضوع آزاد را بنویسیم تصمیم گرفتم خودم بنویسم. برای نوشتن به حیاط خانه رفتم، نزدیک اذان بود در حیاط چند مرغ داشتیم که سر و صدای آنها هنگام اذان فضای معنوی خاصی را به وجود آورده بود. من با الهام گرفتن از فضایی که به وجود آمده بود انشاء خود را نوشتم؛ وقتی آن را سر کلاس خواندم، معلم که خوب گوش می داد از داخل متنی که خواندم چند آرایه زیبا یادداشت کرده بود. پس از خواندن انشاء از من سؤال شد که آرایه ها را از کجا نوشتی؟! پاسخ دادم خودم این متن را نوشتم. از همانجا بود که متوجه شدم می توانم بنویسم. از آن روز به بعد چندتا از شعرهایی را که نوشته بودم را نزد وی بردم و برایم تصحیح می کرد و پس از آن نوشتن را شروع کردم. می توان بگویم بعد از خداوند موفقیتم را مدیون دبیر و استادم "اسدا.... کریم زاده" هستم.
افق کویر متن هایی که می نویسید دلنشین است. به نظرتان دلیل آن چیست؟
بارها شده که متن برای چاپ نمی آورم، چون زمانیکه می خواهم متنی بنویسم، باید حس آن ایجاد شود. مثلاً فرزندم بیمار می شود و چون مادر هستم باعث می شود که بشکنم، از آن شکستن با کمک قلم باعث می شود آن چیزی که در قلب و ذهنم هست بر روی کاغذ بیاید؛ وقتی انسان غم و درد خودش را بر روی کاغذ بیاورد خالی می شود و دیگر اثری از آن درد و غم باقی نمی ماند. نوشتن راهی هست برای اینکه کینه ای نشوی و هم این که کینه در دلت باقی نماند؛ اگر بخواهی درد و غمت را با خودت داشته باشی مجبوری هر روز آنها را با خودت داشته باشی و آنها را مرور کنی؛ با نوشتن تمام عقدها خالی می شود.
افق کویر موضوع نوشته های شما‌‌چیست؟
بیشتر مناجات نامه است. برای نوشتن مطالبی غیر از مناجات نامه نیز اقدام کردم، ولی روحیه ام با آن سازگار نیوده است و موفق نبودم، وقتی از حس و حال مناجات نامه نوشتن فاصله می گیرم تمام ذهنم به هم می ریزد و نمی توانم مطلبی بنویسم.
اافق کویر حسی که به شما اجازه می‌دهد تا بنویسید چه حسی هست؟
حس آرامش. چون پس از نوشتن به آرامش خاصی دست پیدا می کنم؛ وقتی حتی یک نفر متن مرا می خواند و به دلش می نشیند احساس خوبی پیدا می کنم. 
افق کویر: اگر از متنی که نوشتید انتقاد شود ناراحت می شوید؟
خیر، قطعاً انتقاد پذیر هستم. اگر نقدپذیر نباشم راهی برای پیشرفت نخواهم داشت.
افق کویر این نوشتن تا چه زمانی ادامه پیدا خواهد کرد؟
تا زمانیکه قلم از دستم بیفتد و زنده باشم، چون علاقه دارم در این راه پیشرفت کنم.
افق کویر متنی که می نویسید چند دفعه ویرایش می کنید؟
دو دفعه خودم می خوانم، سپس نزد استادم می برم تا متن را خوانده و ویرایش کند. 
افق کویر: حرف پایانی:
از استادم  اسدا... کریم زاده، پدر و مادرم و همچنین همسرم که مشوق های اصلی من بوده اند، سپاسگزارم.