هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

سهم بافق از طرح جامع فولاد کشور چه میزان هست؟

سهم بافق از طرح جامع فولاد کشور چه میزان هست؟



رئیس هیات مدیره ایمیدرو در اظهار نظری عنوان کرده که از این پس کارخانه های فولاد در جوار دریا؛ از جمله خلیج فارس و دریای عمان باید ساخته شوند تا مشکل کمبود آب وجود نداشته باشد. این همان  دردی است که سالیان است مردم بافق بدان مبتلا شده اند. دردی که اگر چهل سال پیش لابی و زرنگی برخی استان های همجوار نبود هم اکنون کویر، تشنه آب نبود و فریاد العطش از در و دیوار این استان به گوش نمی رسید. همه می دانیم که چرخه فولاد زمانی به سوددهی کامل می رسد که تمامی این چرخه در یک منطقه ایجاد شده باشد؛ نه این که در شهری مثل بافق، معدن سنگ آهن وجود داشته باشد و در فاصله چند صد کیلومتری کارخانه عظیم ذوب آهن اصفهان! اگر کارخانه ذوب آهن در همین منطقه ایجاد می‌شد نه تنها صرفه بیشتر اقتصادی داشت؛ بلکه باعث رفع تشنگی مردمان دیار نخل و آفتاب و آهن می شد. پر واضح هست که تبعات تصمیمات نادرست آن موقع را هم اکنون باید دید. صدای گوش خراش قطارهای باری و از سوی دیگر حرکت زنجیره‌ای تریلرهای بار سنگ هرگز مقرون به صرفه نخواهد بود تا کارخانه‌های فولادی در کنار آب ایجاد شود؛ بلکه صرفه بر آن است تا آب از کنارهای خلیج همیشه فارس به کویر مرکزی آمده و نه تنها خوراک کارخانه‌ها قرار گیرد؛ بلکه مردمان کویر هم از آن بهره‌مند شوند. قدر مسلم اظهارات نسنجیده رئیس هیأت مدیره ایمیدور را باید به حساب کم آگاهی وی از بحران آب در کویر دانست. 
اقلیم کویر بنا بر ماهیتش هیچگاه نتوانسته از لحاظ جمعیتی مردم پرور باشد؛ چراکه اولین شرط شهرنشینی و مدنیت آب هست. هر جا که کویریان آب پیدا کرده اند شهر و آبادی هم ایجاد شده است؛ اما در این چند ساله بزرگترین و بحرانی ترین مسئله آب شده است! موضوعی که کمتر مورد نظر مسئولان برای یافتن راه‌حلی شده است. به جای یافتن راه‌حلی واحد، همیشه صورت مسئله را پاک کرده‌اند و به جای این که تخم وفاق و همدلی در بین استانهای برخوردار بپاشانند همیشه از آن فرار کرده‌اند. اینجاست که به جای اظهارنظر بیهوده باید نشست و برنامه‌ای بلندمدت داشت و اصل را بر آن قرار داد تا وقتی مردم یک منطقه کالایی را به سایر نقاط می‌فرستند برای آنها چه عایدی دارد. به عنوان مثال وقتی ما سنگ‌آهن را به سایر استان‌های همجوار روانه می‌کنیم، استان همجوار چه چیزی را به ما ارزانی می دارد. اگر این استان برخوردار از آب، آب را هم به ما ندهد پس حمل سنگ چه فایده!. یا در مثالی دیگر کرانه های خلیج فارس و عمان به علت وجود بندرگاه‌ها و نیز صنعت کشتیرانی از رونق خاصی برخوردار است؛ اما در بافق و شهرهای معدنی به غیر از معدن، ما چه صنعت و نعمت خدادادی داریم! چگونه خواهیم توانست برای امرار معاش از آن معادن بهره مند شده و خود و خانواده مان برای کار از شهرمان، آواره نگردیم!  به نظر می‌رسد آنچه که هم اکنون باید برای مسئولان به عنوان یک دغدغه قلمداد شود برنامه ریزی برای استفاده عادلانه از مواهب خدادادی است نه تهدید و ارعاب و وعده و وعید دادن! 
نکته دیگر این که در اظهارات رئیس هیات عامل ایمیدرو" از نهایی شدن طرح جامع فولاد تا پایان شهریور ماه جاری خبر داده  و گفته است: با ایجاد كارخانه‌های جدید فولاد در بندرعباس و مناطق نزدیك به دریا می توان در تولید فولاد خودكفا شد و از سویی بحران كمبود آب برای صنعت فولاد را پشت سر گذاشت. «طرح جامع فولاد کشور! ما در کجای این طرح قرار داریم . نویسنده به جد از مسئولان و دست اندرکاران می خواهد با پیگیری به موقع این آگاهی را به مردم بدهند که سهم بافق و استان یزد در طرح جامع فولاد کشور چه میزان هست و ما در کجای این طرح  قرار داریم. 
محمدحسین تشکری