هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

زنگ خطر به صدا درآمد

زنگ خطر به صدا درآمد



 

 

خبري که در لابه لاي اخبار گم شد و کمتر کسي هم به آن پرداخت؛ نقل قولي بود که رئيس دادگستري شهرستان بافق کرده بود. وي رسما گفت :" اختلافات فرهنگي بين زوجين، بيکاري، عدم پرداخت نفقه (خرجي) و تامين مخارج و اعتياد از مهم ترين تشکيل پرونده هاي خانوادگي در دادگستري شهرستان بافق است". اين اظهار نظر که از سوي روابط عمومي دادگستري استان يزد منتشر شده و در شماره 692 به تاريخ سوم خردادماه سالجاري در هفته نامه افق کوير، منتشر شد از چند جهت حايز اهميت است:

اول) معمولا روساي قضايي شهرستان ها کمتر موضوعات دادگستري را انتشار مي دهند و بسياري از مسايل ناگفته باقي مي ماند! اين که دادگستري بافق اين مسايل را اعلام کرده، نشان از آن دارد که آمار، افزايش يافته است و به نوعي زنگ خطر به صدا در آمده است.

دوم) بافق در اين چند ساله، بيش از آن که به مسايل فرهنگي توجه کند و از طرق مختلف مسايل و مشکلات خانواده ها را کاهش دهد بيشتر درگير مسايل معدني شده است و بيشتر وقت نخبگان و فرهيختگان و حتي مسئولان بافق را به خود اختصاص داده است؛ گرچه اين مسئله نشان از حساسيت آنها را مي دهد؛ اما نبايد همه چيز را در معدن خلاصه کنيم و مسايل مهم اجتماعي؛ از جمله اعتياد و بيکاري را فراموش کرد. هر چند در صورتي که ما بتوانيم ايجاد شغل را حفظ کنيم؛ نصف راه را رفته ايم؛ ولي اين را هم نبايد فراموش کرد برخي از معضلات جامعه، ريشه در اختلافات فرهنگي دارد.

سوم) براي حل اين مسايل، تنها از دست سازمان بهزيستي، کميته امداد و يا ساير دستگاههاي مربوطه کاري بر نمي آيد؛ بلکه بايد ضمن نظارت دستگاههاي دولتي، بار را بر دوش تشکل هاي مردم نهاد گذاشت و از آنها درخواست کمک کرد. کاري که اکنون در برخي تشکل هاي مردمي؛ از جمله انجمن "معتادان گمنام" صورت مي گيرد، در خور تحسين است. اين گونه تلاش ها بايد مورد توجه

دستگاههاي دولتي قرار گرفته و به نوعي حمايت شوند. اگر نهادهاي حکومتي در برخي از امور نظارت نداشته باشند چه بسا راه به بيراهه کشيده مي شود. پس حمايت همه جانبه نهادهاي دولتي بر تشکل هاي مردم نهاد مي تواند، باري را از دوش دستگاه قضايي بردارد.

چهارم) داشتن برنامه و هدف هميشه يکي از اصول موفقيت هر سازمان يا نهادي است. اگر از سوي نخبگان و فرهيختگان بافقي براي حل و فصل اين مسايل راهکاري انديشيده نشود؛ جامعه فرهنگي بافق، افسار گسيخته به سوي تباهي سوق پيدا مي کند. بطور حتم نسخه پيچي هم کار آنها نيست؛ ولي ترسيم خط و خطوط مي تواند، توسط آنها صورت گرفته و دستگاهها و نهادهاي متولي به شيوه هاي مختلف آن را اجرايي کنند.

پنجم) استفاده از تمامي ظرفيت هاي جامعه؛ اعم از حوزه هاي علميه، مراکز دانشگاهي، نقش بسزايي در مهار اين پديده هاي شوم مي تواند داشته باشد. طلاب و دانشجويان، اصناف و کسبه، هيئات مذهبي، بسيج و حلقه هاي صالحين، انجمن هاي بانوان همه به نوعي در اين مسير با برنامه ريزي و پرهيز از موازي کاري مي توانند نقش پر رنگي داشته باشند.

ششم) نقد آزاد مسايل فرهنگي جامعه و به چالش کشيدن آن هميشه کارساز بوده است. پس رسانه ها هم بايد با دعوت از صاحب نظران و آگاهان به مسايل اجتماعي، جامعه را نسبت به اين خطر خزنده هوشيار و بيدارکنند.

هفتم) تک تک افراد جامعه در برابر اين ناهنجاري ها مسئول هستند و براي اصلاح جامعه بايد از خود و خانواده ها شروع کرد. خانواده به عنوان کوچک ترين واحد جامعه نقشي بسزا در هدايت فرزندان دارد. حضور پررنگ والدين، ريش سفيدان طايفه و بزرگان فاميل هنوز حرف اول را مي زند، پس بايد قدر اين موهبت ها را دانست.

هشتم) جريان آزاد اخبار و اطلاعات، نظير کاري که روابط عمومي داگستري استان يزد در انتشار خبر بالا کرد، مي تواند جامعه را نسبت به خطري که با آن مواجه خواهد شد؛ آماده تر کرد. اين قبيل آمارها و بيان آن موجب مي شود تا جامعه به سمت وسوي ديگر نرود و فکر نکند بافق هست و معادنش؛ بلکه حفظ و سلامت جامعه مهم تر از معادن هستند و فقط نبايد نسبت به مسايل معدني حساسيت نشان داد بلکه بايد به ناهنجاري هاي اجتماعي مهم توجه کرد.

محمد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌حسين تشکري بافقي

صاحب‌امتياز و مد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌يرمسئول