هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

در پاتوق ها چه می گذرد؟

در پاتوق ها چه می گذرد؟



الهام نصیرزاده| قلیان با طراحی های مختلف ساخته می شود و دودآن قبل از استنشاق ازآب عبور  می کند، تنباکو در کاسه کوچکی گذاشته می شود که در انتها دارای حفراتی است. از طریق این حفرات لوله هایی به آن متصل است و اجازه می دهد که دود از انتهای محفظه آبی عبور کند, قلیان بطورشایع در میان خانواده ها، نوجوانان و زنان  مصرف می شود؛ علاوه بر این با عرضه تنباکو طعم دار و معطر، مصرف قلیان بطور چشمگیری در میان جوانان و نوجوانان پسر و دختر رو به افزایش است.
امروزه یکی از معضلات بافق پاتوق رفتن جوانان بافقی می باشد نه تنها جوانان؛ حتی نوجوانان هم برای خودشان محلی را مهیا و پاتوقی راه انداخته اند.
جای سوال است که چه کسانی مکان ها را به این نوجوانان زیر 18 سال اجاره می دهند؟
آیا این کار صحیح است ؟
 آیا این افراد فکر نمی کنند با اجاره منازل یا حتی با در اختیار قرار دادن اتاقهای مزارعشان وتبدیل کردن آن مکانها به پاتوق چه آسیبی به فرزندخویش و اطرافیانشان وارد می کنند؟
وارد پاتوقی میشویم که بچه های 12 _16 ساله دور هم نشسته اند، علت را که از آنها جویا می شویم با خنده می گویند تنهاییم و جایی را نداریم، دورهم جمع می شویم و صحبت می کنیم!
 اگر درپاتوقتان تنها به صحبت کردن می پردازید پس این قلیان ها برای چیست؟ آیا استفاده نمی کنید و دکوری می باشند؟ یکی از آنها پاسخ می دهد: مگر می شود تنها به صحبت کردن بپردازیم! خسته می شویم! در کنارش قلیان هم چاق می کنیم.
 چندین قلیان با انواع توتون در گوشه پاتوق به چشم می خورد که  نوجوانی گفت :زمانیکه به پاتوق می آییم چندین بار قلیان را با طعم های مختلف "چاق" می کنیم و دست به دست می گردانیم! 
در حرفهایشان با این که از مضرات قلیان اطلاع داشتند ،دلیل کشیدنش را در این محفل های دورهمی که به گفته خودشان از سر تنهایی می باشد را اینگونه بیان کردند: رابطه ما با افراد بزرگسال پاتوق نشین  بیشترشده است؛ دنبال آنها به پاتوق می رویم و از آنها درس می گیریم! 
پرسیدم، چرا در پاتوق هایتان به سرگرمی های فکری و ورزشی نمی پردازید؟ نوجوان 13 ساله ای گفت: خانواده ام قرار نیست برای کلاس های آموزشی پول بدهند تا یاد بگیرم، مجبورم خودم را در این محفل سرگرم کنم. از او می پرسم اگر آموزش ببینی حاضر هستی تا قلیان را کنار بگذاری و پاتوق را رها کنی؟ پاسخ داد: اگر همه دوستانم  این کار را انجام دهند،  من هم پاتوق را رها خواهم کرد. 
به سراغ چند خانواده رفتیم که در پاسخ اعلام کردند: فرزندان ما بیکار هستند، برای همین به پاتوق رجوع می کنند و ما آنها را تحت نظر داریم. 
از خود می پرسم آیا نوجوان 12 الی 15 ساله نیاز به کار دارد که خانواده ها در پاسخ به من می گویند: مراجعه فرزندانمان به پاتوق ها از سر بیکاری است!
شخص دیگری که تمایل به معرفی خود نداشت و دارای پاتوق در حاجی آباد بود، اینگونه گفت: در مزرعه حاجی آباد هم تعدادی پاتوق می باشد و متاسفانه به دلیل بعضی از کارهای ناپسند، آوازه همه پاتوق ها بد شده است!  
به پاتوقی در مزرعه فاضلیه مراجعه کردیم. آن شخص که خواست نامش گمنام بماند، گفت: تفریحاتی که دوستانمان در جمع انجام می دهند آدم را وسوسه می کند و من هم به شخصه همپای آنها هستم و دوست دارم که ساعتهایی را در پاتوق خوشگذرانی کنم نه تنها این اعمال در فاضلیه؛ بلکه در تمامی نقاط شهر صورت می گیرد. 
در پاتوقی دیگر جوانی 28 ساله در همین باره گفت : نوشیدنی حرام، الان مثل آب  خوردن در بعضی از پاتوقها مصرف می شود؛ این عمل مرا آزار می دهد و فقط در مواقع کشیدن قلیان در جمع می مانم! فساد اجتماعی در بعضی از پاتوقها بیداد می کند.
شخص 34 ساله ای گفت: در بافق، هم پاتوق مثبت و هم منفی وجود دارد؛ ولی بدترین پاتوق موجود،پاتوقهای این نوجوانان 12 الی 18 ساله می باشد که دور هم جمع می شوند.  
به پاتوقی مراجعه کردیم که مکان جالبی بود، هادی رنجبر  موسس آن پاتوق  به همراه دوستانش دلیل احداث پاتوقش را اینگونه بیان کرد: دهه شصت، بعد از اتمام جنگ زمانی که زاد و ولد بیشتر شده بودو شصت و هفتی ها دیگر در سال87 بعد از اتمام خدمتشان و سپری کردن 20 سالگیشان جویای کار بودند؛ ولی متاسفانه به دلیل نبود شغل کم کم به پاتوق روی آوردند. آن زمان هم بیکاری بیداد می کرد تقریبا همان سالها، زمان راه اندازی پاتوق ها در بافق شروع شد که تعداد بالایی جوان بیکاربودیم.
جوانی گفت :مقطع دبیرستان که بودم  آن زمان 4 الی 6  کلاس سوم در یک مدرسه بود و همه بعد از اخذ دیپلم از سر بیکاری به پاتوق روی می آوردند 
 هادی رنجبر موسس پاتوق عنایت آبادگفت: زمان  راه اندازی پاتوقمان حدودا 5 پاتوق بیشتر در بافق وجود نداشت و در حال حاضر بی نهایت است و حتی سن بچه ها پایین آمده! آن زمان جوانان  یا بعد از خدمت یا زمان خدمتشان بود؛ ولی اینک نوجوان12ساله هم به پاتوق می رود و پاتوقی جداگانه از خود دارند. 
 از او خواستیم از پاتوقش بگوید:  وی گفت : پاتوق  من در صحرایی است که جنب آن مسجدی با 8 سال ساخت که پدر شهیدی آن را تاسیس کرده است. ما اصلا برای پاتوق در سطح شهر دنبال منزل نبودیم! مزرعه ای که ما هستیم  زیاد برای اجاره یا حتی ساخت مراجعه می  کنند؛ ولی با مخالفت روبرو شده اند. 
 خوشبختانه جوانانی که به پاتوق ما می آیند تمامی هیئتی هستند و ما هیئتی برای آن مسجد از همان جوانان حاضر در پاتوق تشکیل داده ایم؛  حتی اجرای برنامه های مذهبی هم داریم و در ایام محرم و صفر بعد از اتمام مراسم عزاداری ازاکثریت پاتوق ها به پاتوق ما می آیند،در ماه مبارک رمضان در مسجد به ختم قرآن کریم می پردازیم و  تنها ختم قرآن در پاتوق ما نیست! چندین پاتوق دیگر هم می شناسیم که ختم قرآن و کارهای مذهبی دارند. انتهای خیابان مهدیه و... ما هم از همان اوایل به کار فرهنگی نپرداختیم، کم کم شروع کردیم و با این کارها از سر بیکاری سر خود را گرم کردیم. 
زمانیکه آن مسجد در حال ساخت بود ما به فکر این کارافتادیم و با همفکری بچه ها به این نتیجه رسیدیم که هیئت تشکیل بدهیم و به فکر مکان بودیم که  یادم افتاد که این مسجد در حال ساخت که جنب پاتوق هم بود، بهترین مکان است. با پدر شهید صحبت کردیم و ایشان موافقت کردند و کلید را به ما دادند و حدودا از سال 90 کارهای باقیمانده مسجد را دست گرفتیم و سال 92 آن مکان را افتتاح کردیم و ازآن زمان مسجد پاتوق ما شده است. 
به سراغ چند خانم که فهمیدیم پاتوق دارند رفتیم که با مخالفت روبرو شدیم؛ ولی در میان حرفهایشان به ما این گونه گفتند که برای وقت گذرانیمان در منازل یکدیگر جمع می شویم و به کشیدن قلیان می پردازیم.  ما قلیان را مضر نمی دانیم و حتی برای آرامش و بیکاریمان خوب است! 
خانم 35 ساله ای با عصبانیت گفت: مگر ما با مردها چه فرقی داریم! ما هم آزادی می خواهیم! 
در سوال ما که فرزندانتان همراهتان می باشند با پاسخ مثبت آنها مواجه شدیم و برای آسیب فرزندان در آن مکان این گونه پاسخ دادند: هیچ آسیبی نخواهند دید؛ مگر ما چه کاری انجام می دهیم! 
اینگونه که نمایان است با پاتوق رفتن برخی از مادران و پدران از فرزندان آینده نباید توقعی داشته باشیم  و حتی با مفاسد اجتماعی که در برخی از پاتوقهای امروزی رخ میدهد و به همین راحتی تمامی شهروندان شاهد هستیم پس این نوجوانان و جوانان هم پدر و مادران آینده هستند که از لحاظ جسمی و روحی فرزندانی صالح و سالم تحویل جامعه نخواهند داد