هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

دانه درشت ها هنوز مانده اند!

دانه درشت ها هنوز مانده اند!



در «معدن آباد» خبری پر شد که داروغه چهار نفر را به جرم اختلاس دستگیر کرده است! در کوچه و برزن و در بین زن و مرد نقل زبان شد و دهان به دهان می چرخید که پسر آمیرزا بوده و یا پسر مشهدی رضا و دو نفر دیگر هم بوده اند! هر کدام از مردم آبادی بنا بر آشنایی که با داروغه داشت و یا با عسسان چیزهایی می گفتند و آن؛ اینکه «بلاخره خیاط در کوزه افتاد» و این بیت شعر: 
بهرام که گور گرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور بهرام گرفت
القصه! «ممل» قصه ما هم شوق وافری داشت تا ببیند قاضی القضات با این سارقان به بیت المال چه می کند؟ رو به «آقاتقی» کرد و گفت به گمانم این دفعه کار این نابکاران تمام هست و این روزها باید بروند در زندان و آب خنک بخورند. آقاتقی هم گفت: انشا... روسیاهی به ذغال خواهد ماند و ماه هم پشت ابر نخواهد ماند؛ حق به حق دار خواهد رسید. هر کس مسئول عملکرد خودش هست؛ باید بداند پست و مقام ماندنی نیست و نباید از مسئولیت و پست و مقام در جهت پرکردن جیب خود استفاده کرد!  
ممل گفت: آقاتقی به گمانم مسئله با دستگیری این چهارنفر تمام نمی شود؛ هنوز اول کار هست؛ چرا که این چند نفر، دانه کوچکی بودند که از دست داروغه به در رفتند و دانه درشت های آن هنوز ته الک مانده اند و کسی را یارای برخورد با آنها نیست! این دانه درشت ها هنوز مانده اند!