هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

خواسته فرماندار«بدره»خواسته بسیاری از مناطق دوردست

خواسته فرماندار«بدره»خواسته بسیاری از مناطق دوردست



به این خبردقت کنید که در تاریخ جمعه، سیزدهم اسفندماه سال جاری، منتشر گردید: « وزیر بهداشت در تماس تلفنی با فرماندار شهرستان «بدره» از توابع استان ایلام، حرف های رد و بدل شده بین خودش و او را، سوءتفاهم ناشی از خستگی کار عنوان کرد. دکتر سید حسن هاشمی در این تماس تلفنی، ضمن عذرخواهی از فرماندار بدره، اظهارداشت: در جریان صحبت های روز گذشته بین من و شما، احساس می کنم که سوءتفاهم بوده است.
وزیر بهداشت با عنوان این مطلب که بیش از ۴۷۰ سفر به شهرستان ها و مناطق محروم کشور داشته است، افزود: این اولین بار است که چنین مسئله ای به وجود آمده است و من از شما عذرخواهی می کنم.
هاشمی با اشاره به این که شهرستان بدره در حدود ۴۷۰۰ نفر جمعیت دارد، گفت: شرایط ساخت بیمارستان با توجه به جمعیتی که دارد، امکان پذیر نیست. در عین حال، بنده تمام تلاش خودم را بکار می بندم تا مشکلات بهداشتی و درمانی این منطقه مرتفع شود.
در این تماس تلفنی، فرماندار شهرستان بدره نیز به دفعات از وزیر بهداشت عذرخواهی کرد و افزود: اصلا قصد نداشتم توهین و جسارتی به پر تلاش ترین وزیر کابینه دولت تدبیر و امید داشته باشم. » (خبرگزاری مهر) 
فارغ از مسایل صورت گرفته و آیا این که فرماندار بدره موقعیت شناسی داشته و یا نداشته است  و این که در جمع مردم حرف و خواسته مردمان منطقه اش را به وزیر اعلام کرده است و این که آقای وزیر خسته از بعد مسافت بوده و قدرت تصمیم گیری او مختل شده بود و نتوانست در آن ساعت خشم وزیرانه خود را کنترل کند؛ جای یک نکته اساسی خالی است و آن هم این است که خواسته  فرماندار بدره خواسته بسیاری از مناطق دوردست هست که هنوز دولت نتوانسته به مشکلات درمانی این مناطق پاسخ بدهد. بیشترین مشکل همین است، نیازهای اساسی مردم در زمینه بهداشت و درمان! در مناطق پرجمعیت آن مقدار پزشک متخصص وجود دارد که برخی از آنها از کمبود درآمد می نالند و در برخی از مناطق فریاد نداشتن پزشک متخصص بلند است. شهرهایی مانند بافق، بهاباد، خاتم در استان یزد از کمبود پزشک متخصص می نالند و عجیب آن که با روی کار آمدن دولت ها، همه این شعار رفع محرومیت را سرداده اند؛ اما اقدام عملی مؤثری صورت نگرفته است! مشخص نیست آیا در این زمینه دست های پشت پرده وجود دارد که قصد دارد در مراکز پرجمعیت پزشکان متخصص جمع گردند و مردم از سایر مناطق برای درمان خود به آن مراکز بروند؟ آیا آنها خود را ملزم به رعایت قانون نمی داند؟ آیا این دست پشت پرده نمی تواند با تدوین قوانین و دستورالعمل ها نعمت سلامت را به سراسر کشور هدیه کند؟ آیا آن پیرزن روستایی به مانند یک پیرزن شهری از حق معیشتی برخوردار است؟ آیا تقسیم بودجه و آن هم بصورت عادلانه این معضل را حل نخواهد کرد؟ 
پاسخ به همه این شبهات را می توان در این چند سطر خلاصه کرد: مطابق با اصل 29 قانون اساسی جمهوری اسلامی، دولت وظیفه دارد «برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، ازکارافتادگی، بی‌سرپرستی، درراه‏ماندگی، حوادث و سوانح، نیاز به خدمات بهداشتی‌درمانی و مراقبتهای پزشکی به صورت بیمه و غیره، حقی است همگانی. دولت موظف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایتهای مالی فوق را برای یک یک افراد کشور تأمین کند. »
قانونگذار در این اصل دولت را مکلف کرده از محل درآمدهای عمومی کشور خدمات بهداشتی درمانی و مراقبتهای پزشکی را برای یک یک افراد کشور فراهم کند، حال وظیفه دولت است که با برنامه ریزی مدون این نیاز مردم را در سرتاسر کشور تامین کند. دوم آن که بر اساس اصل 43 «برای تأمین استقلال اقتصادی جامعه و ریشه‏کن کردن فقر و محرومیت و برآوردن نیازهای انسان در جریان رشد، با حفظ آزادی او، اقتصاد جمهوری اسلامی ایران» تامین نیازهای اساسی انسان از جمله مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت، درمان، آموزش و پرورش و امکانات لازم برای تشکیل خانواده برای همه بر دوش دولت گذاشته شده است. نتیجه این که دولت توان حل این مسایل را دارا بوده و نیاز است تا عزمی راسخ در او ایجاد گردد. این مسئله لاینحلی نیست که دولت ها تاکنون در سدد رفع آن برنیامده اند و اگر اقدامی شده کوتاه و مقطعی بوده است!  
 
محمد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌حسین تشکری بافقی
صاحب‌امتیاز و مد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یرمسئول