هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

حسود هرگر نیاسود

حسود هرگر نیاسود



روزی پادشاهی ولخرج هنگام عبوراز سرزمینی بسیار فقیر با دو دوست جوان ملاقات کرد. دو دوست یتیم و بینوا که تا آن زمان با گدایی امرار معاش می کردند. همچون دو روی سکه جدا نشدنی به نظر می رسیدند، پادشاه که آن روز سرحال بود، خواست به انها عنایتی کند.
پس به هر کدام پیشنهاد کرد آرزویی کنند، ابتدا خطاب به دوست کوچکتر گفت: به من بگو چه می خواهی قول می دهم خواسته ات را برآورده کنم. اما باید بدانی من در قبال هر لطفی که به تو می کنم دو برابر آن را به دوستت خواهم داد. 
دوست کوچکتر پس از کمی فکر با لبخندی به او پاسخ داد: یک چشم مرا از حدقه بیرون بیاور!
نکته: حسادت اولین درس شیطان به انسان احمق است.
مَثَل فرانسوی