هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

تعریف خوشبختی به زبان ساده مردها

تعریف خوشبختی به زبان ساده مردها


تعریف خوشبختی به زبان ساده مردها

یک وقت‌هایی فکر می‌کنم مرد بودن چقدر می‌تواند غمگین باشد. هیچ‌کس از دنیای مردانه نمی‌گوید. هیچ‌کس از حقوق مردان دفاع نمی‌کند. هیچ انجمنی با پسوند «... مردان» خاص نمی‌شود. مردها نمادی مثل رنگ صورتی ندارند. این روزها همه یک بلندگو دست گرفته‌اند و از حقوق و دردها و دنیای زنان می‌گویند. در حالی که حق و درد و دنیای هر زنی یکی از همین مردها است. یکی از همین مردهایی که دوستمان دارند. وقتی می‌خواهند حرف خاصی بزنند حول می‌شوند. حتی همان مردهایی که دوستمان داشتند ولی رفتند...
یکی از همین مردهای همیشه خسته. از همین‌هایی که از 18 سالگی دویدن را شروع می‌کنند و مدام باید عقب باشند. مدام باید حرص رسیدن به چیزی را بخورند. سربازی، کار، درآمد، تحصیل... همه از مردها همه توقعی دارند. باید تحصیل‌کرده باشند. پولدار، خوش‌تیپ، قد بلند، خوش اخلاق، قوی... و خدا نکند یکی از اینها نباشند...
ما هم برای خودمان خوشیم! مثلاً از مردی که صبح تا شب دارد برای درآمد بیشتر برای فراهم کردن یک زندگی خوب برای ما که عشقشان باشیم به قولی سگ دو می‌زند، (البته توهین محسوب نشه) توقع داریم که شبش بیاید زیر پنجره‌مان ویولون بزند و از مردی که زیر پنجره‌مان ویولون می‌زند توقع داریم که عضو ارشد هیأت‌مدیره‌ی شرکت واردات رادیاتور باشد.
توقع داریم همزمان دوستمان داشته باشند، زندگی‌مان را تأمین کنند، صبور باشند و دلداریمان بدهند، خوب کار کنند و همیشه بوی خوب بدهند و زود به زود سلمانی بروند و غذاهای بد مزه ما را با اشتیاق بخورند و با ما مهمانی‌هایی که دوست داریم بیایند و هر کسی را که ما دوست داریم دوست داشته باشند و دوست‌های دوران مجردیشان را فراموش کنند و دائم توی جمع قربان صدقه‌مان بروند و هیچ زن زیباتری را اصلاً نبینند و حتی یک نخ هم سیگار نکشند! (سیگار نکشند که خیلی عالی‌تر و بهتره چون ضرری به سلامتی خودشون نمیرسونن)
مردها دنیای غمگین صبورانه‌ای دارند. بیایید قبول کنیم. مردها صبرشان از ما بیشتر است. وقت‌هایی که داد می‌زنند، وقت‌هایی که توی خیابان دست به یقه می‌شوند، وقت‌هایی که چکشان پاس نمی‌شود، وقت‌هایی که جواب اس ام اس شب به خیر را نمی‌دهند، وقت‌هایی که عرق کرده‌اند، وقت‌هایی که کفششان کثیف است تمام این وقت‌ها خسته‌اند و کمی غمگین و ما موجودات کوچک شگفت‌انگیز غرغروی بی‌طاقت را دوست دارند. دوستمان دارند و ما همیشه فکر می‌کنیم که نکند من را برای خودم نمی‌خواهد برای زیبایی‌ام می‌خواهد، نکند من را برای چال روی لپم می‌خواهد؟ درحالی که دوستمان دارند؛ ساده و منطقی... مردها همه دنیایشان همین طوری است. ساده و منطقی...درست بر عکس دنیای ما.
بیایید بس کنیم. بیایید میکروفون‌ها و تابلو‌های اعتراضیمان را کنار بگذاریم. من فکر می‌کنم مردها، واقعاً مردها، آنقدرها که داریم نشان می‌دهیم بد نیستند. مردها احتمالاً دلشان زنی می‌خواهد که کنارش آرامش داشته باشند. فقط همین! کمی آرامش در فضایی به دور از غرولند؛ در ازای همه فشارها و استرس‌هایی که برای خوشبخت کردن ما تحمل می‌کنند. کمی آرامش در ازای قصر رؤیایی که ما طلب می‌کنیم... بر خلاف زندگی پر دغدغه‌ای که دارند، تعریف مردها از خوشبختی خیلی ساده است.
ناهید مظفری- کارشناس اجتماعی