هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

بی اشتهایی و پرخوری بچه ها

بی اشتهایی و پرخوری بچه ها



فهیمه ابراهیمی| یک مساله مهم در خوردن بچه ها و بزرگسالان این است که نباید خوردن با اضطراب همراه بشه ،حال اضطراب    بچه ها از کجا شروع می شود؟
بچه از نوزادی با بوی مادر ،صدای مادر و نفس مادر آرامش پیدا می کند و این آرامش باعث می شود که بچه احساس امنیت کند ،یعنی مادر هست که به من غذا بده ،مادر هست که من رو بخواباند ،مادر هست پس امنیت هم هست بعضی از مادران از این مساله غافل هستند و بچه  برای شیرخوردن باید گریه کند ،برای خوابیدن باید گریه کند برای تعویض پوشک باید گریه کند تا یاد بگیرد تقاضا هایش را بگوید یا باید صبر کند . این اطلاعات غلط را افراد عامی به مادران می گویند چون بچه  زیر دوسالگی نمی تواند صبر کند ،نباید برای رفع نیاز هایش گریه کند مادر باید نیازهای بچه اش را قبل از گریه کردن برآورده کند ،بچه ای که برای هر چیز باید گریه کند دنیا را جای ناامنی می داند و این احساس در او به وجود می آید که من بچه بدی هستم که مادر  به من دیرغذا می دهد  و مادر بد است چون به من غذا نمی دهد پس دنیا هم جای بدی است اضطراب و بدبینی از این دوران شروع می شود. 
 مرحله مهم بعدی که باعث اضطراب کودک می شود شش ماهگی هست که باز مادر باید بی وقفه در اختیار باشد و نیازهای بچه اش را بی درنگ برآورده سازد و همچنین مادر باید جلوی چشم بچه باشد مگر اینکه بچه خواب باشد چون بچه حافظه بلند مدت ندارد و اگر مادر را نبیند فکر می کند که مادر برای همیشه نیست و دچار اضطراب جدایی می شود که پایه و اساس تمام اضطراب های بزرگسالی  است.
مادرانی که به نظافت و آشپزخانه بیشتر از بچه اهمیت می دهند و ساعت ها بچه را به حال خودش رها میکنند و با تلفن صحبت میکنند  فرزندان این مادران مرحله دلبستگی را با امنیت و بدون اضطراب طی نمی کنند و دچار اضطراب جدایی  می شوند . بچه در این مرحله به مراتب خودش دلبسته می شود که معمولا مادر هست بنابراین بچه هایی که زیرسن سه سالگی به مهد می روند و بچه هایی که پرستارشان هر چند ماه یک بار عوض  می شود دچار اختلال دلبستگی می شوند  که حاصل آن اضطراب جدایی می شوند و اضطراب جدایی از هشت ماهگی شروع    می شود و در هجده ماهگی به اوج خود  می رسد و از آن به بعد  آرام آرام از بین می رود و بچه های مضطرب دچا رانواع اختلالات ازقبیل اختلال خوردن یا پرخوری عصبی ، بی اشتهایی عصبی ، اختلال خواب ، ناخن جویدن ،مکیدن شصت ، بی قراری ،نق زدن ،لکنت زبان ،شب ادراری ،ترس ،تیک های عصبی و ... می شود که در واقع از مادر توجه را طلب می کنند .
از طرفی مادرانی که برای بچه ها یشان وقت نمی گذارند به مادران یخچالی و سرد تبدیل می شوند که فقط به غذای بچه اهمیت می دهند که در واقع ناخودآگاه به خود شان می گویند : وقت ندارم مادری کنم  پس به غذای بچه ام برسم که لااقل خوب رشد کند و اینگونه مادران از بیمار شدن فرزند شان می ترسند چون حوصله دارو و دکتر را ندارند و و این کمبو د وقت محدود به شاغل بودن مادر نیست بلکه بلد نیست برای بچه اش وقت بگذارد و به روان بچه اش توجه کند از سمت دیگر بچه ها نیازروانی مهمی چون توجه و تایید مادر رو می طلبند و برای اینکه توجه مادر را به خود جلب کنند دست می گذارند نقطه حساس و می گویند "آهان حالا که به نیاز روانی من توجه نمی کنی خوب بلدم چطور اسیرت کنم که  زندگیت رو تعطیل کنی و فقط به من توجه کنی "بنابراین یا دچار پرخوری عصبی می شنوند که به شدت چاق شده و مادر دائم نگاهش کند و بگوید نخور ،داری میترکی ،می ترسم رگ های قلبت چربی بگیره و بمیری ، نخور نخور نخور....  یا اصلا نمی خودره و خودش رو با هله و هوله سیر می کند که مادر بگوید بخور داری از گرسنگی می میری ،تو را به خدا یه لقمه بخور ، به خاطر من بخور، این توجهات منفی مثل کاچی بعض  هیچی هست یعنی حاضره کودک بی ریخت شود و مادر مسخر ه اش بکند ولی بهتر ازاین هست که اصلا توجه نکند.
 
 
راهکار 
1-اول اینکه به فرزندان خود پیله نکنید و حساس نباشین یعنی اصلا نگویید که بخور یا نخور وقتی با تلفن صحبت می کنید و حال فرزندتان را می پرسند نگویید دو سه روز بی اشتها شده هیچی نمی خوره و نگران هستم یا اینقدر می خوره که می ترسم بترکه چون بچه ها از نوزادی متوجه زبان مادر می شوند و معنی حرف هاش  رو متوجه می شوند و از سویی چاقی و لاغری و قامت 80درصد به ژنتیک مربوط می شود.
2-برای بچه های مدرسه ای بی اشتها هرگز نپرسید چی می خوری یا چی می خوری فقط بگین تعذیه مدرست را گذاشته ام داخل کیف با لحن اطلاع رسانید و بیشتر حرف نزنید
3-برای فرزندانتان وقت بگذارید برایش اسباب بازی نخرید همبازیش باشید نا نشاط بیشتری راتجربه کند و   بچه ای که شاد است اشتهایش نرمال می شود .
4-روزی نیم ساعت رو به آوازخواندن  اختصاص دهید و با بچه  آواز بخوانید و بهتر است اسم فرزندتان را در ترانه های که می خوانید به کار ببرید.
5-بچه ها مثل گنجشک غذا می خورند  اینجوری نیستند که سروقت بنشیند و غذا بخورند باید غذاشو رو روی کابینت بگذارید و هرچند دقیقه یک قاشق بهش غذا بدید و به زور و اجبار متوسل نشوید تا شب ذره ذره    می خورد.
6-غذای بچه را تزیین کنید و در ظرفهای جدید بریزید و با بازی بهش غذا بدید بازیهای مثل ملافه بازی (ملافه رو بندازین روی صورتش و بگین (اسم کودک) نیست ..... بعد روی اون رو باز کنین و بگین سلام تو هستی بعد ملافه رو بندازید  روی صورت خودتون و بگین مامان نیست و اجازه بدهید که بچه ملافه را از روی صورت خودش و شما برداره . این بازی از 8 ماهگی تا یک سالگی مورد علاقه بچه ها      می باشد)، بازی دالی موشه ، لالاییهای شاد ،صدای حیوانات یا دهانت کو دندون هات کجاس ؟ ماشین داره میاد گاراژ رو باز کن و ....  
 روان شناس