هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

به نام خودت که بهتر میدانی

به نام خودت که بهتر میدانی



عذرا عبداللهی شیطوری| خداوندا !در این زمین خاکی،قدمهای گناه آلودم بر خاک بی گناه سنگینی میکند و هر لحظه سرزنشم میکند.
آنقدر که گاهی آرزوی مرگ خود را میکنم.
می دانی چیست؟اینجا اگر یاد تو نباشد ،همه میخواهند گناه نکردشان را هم به پای من رو سیاه میندازند.
اما پروردگار خوب من تورا شکر میگویم که به وقت تنهایی و دلتنگی تو را دارم و توفیق داده ای مرا،تا تو راز و نیاز کنم تا شکایت دل و شکوه ی جان پیش تو آورم و تو با یاد خود مرا آرامشی دهی که حاضر نیستم آنرا با هیچ چیز در این دنیا عوض کنم.
الهی !این آرام شدنم را مدیون توام.
هه!
چه میگویم؟من خودم را نیز مدیون توام.
وقتی نفس کشیدنم را حتی از آن خودم نیست،چطور میتوانم ادایی داشته باشم.
خدای من همه تویی.
پس پروردگار خوب من آنقدر شایستگی عطایم بفرما تا همه کسم تو باشی.
آنقدر که دیگر حتی پیش کسی دستی برای مال اندک دنیا دراز نکنم.
خدایا بی نیاز تویی و نیازمند منم.
غنی تویی و فقیر منم.بخشنده تویی و بخیل منم.رب تویی و بنده منم.
حال تو خود قضاوت کن ؛من با این حال زارم، جز در خانه تو ،کجا باید بروم و نزد چه کسی ناله برم ؟
پس همانند همیشه دستم را بگیر تا بار دیگر بدانم تنهایم نگذاشته ای.