هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

آیا می دانید راهکار توسعه و آبادانی بافق چیست؟

آیا می دانید راهکار توسعه و آبادانی بافق چیست؟



محمد حسين تشکري| « غلامرضا پور فلاح « مديرکل اسبق صنايع و معادن استان يزد، در گفتگويي با هفته نامه افق کوير، پيرامون مسايل اخير شهرستان بافق گفت: در مدتي که مسئوليت صنايع و معادن يزد را عهده دار بودم با کمک مهندس «پناهي» طرحي را براي وزارت خانه آماده کرديم و آن را به ايميدرو ارائه داديم. در آن طرح اثبات کرديم، حمل بيش از 100 کيلومتر سنگ آهن براي توليد فولاد، اقتصادي نيست و اگر آب، برق، راه آهن و گاز را به سمت معدن بياوريم و کارخانه فولاد را در حوزه 100 کيلومتري معدن احداث کنيم؛ هزينه هاي سرمايه گذاري يک سوم کمتر از وضع فعلي است که سنگ آهن از اينجا 500 کيلومتر حمل مي شود و آن هم سنگ آهني با عيار60درصد.

اصفهان بخاطر کارخانه هاي فولاديش مشکلات زيست محيطي دارد

وي ادامه داد: اينها به کنار، سنگ آهن به مکاني مي رود که باعث آلايندگي براي آن شهر مي شود، مثل اصفهان که الآن مشکلات زيست محيطي دارند؛ در حالي که اگر کارخانه ذوب آهن را در فاصله منطقي از معدن، احداث کرده بودند در دراز مدت بسيار به نفع مملکت تمام مي شد و هزينه هاي آن خيلي کمتر بود. الان اين طرح را مهندس پناهي دارد، شما مي توانيد آن را دنبال کنيد و حتي اين طرح را به روزرساني کرد. اين را هم با قاطعيت مي گويم، در هر جمعي که باشد از اين طرح دفاع مي کنم، آن کارشناساني که نبود آب و ... را زياد طرح مي کنند که جايي مثل بافق در نظرها نيايد؛ بدانند بهترين نقطه بافق مي باشد.

کارخانه فولاد ايجاد کنيد چه به معدن نزديک باشد چه نباشد

وي افزود: در دولت احمدي نژاد يک از درگيري هاي من با وزارتخانه اين بود، آقايان مي گفتند: کارخانه هاي فولاد را ايجاد کنيد و مي گفتند اصلا، کار به دولت قبلي نداريم که مي گفتند به معدن نزديک باشد يا نه؛ ما مي خواهيم فقر و بيکاري را از بين ببريم و من حرفم اين بود که شما کارخانه را جايي بزنيد که توجيه اقتصادي داشته باشد، از محل درآمدهايش در مکاني که مي خواهيد، کار ايجاد کنيد تا فقر را از بين ببريد؛ يعني با توجه به پتانسيل هاي آنجا سرمايه گذاري کنيد، نه اين که در يک منطقه اي 800 تا 1000 کيلومتر سنگ آهن را آنجا ببريد آب، برق، ... ببريد که مي خواهيد فقر زدايي کنيد. مگر کسي که با فولاد و توليد فولاد، فقرزدايي مي کند و الان هم فکر نکنم هيچ کدام از ان طرح ها با اين ديدگاهي که مکان يابي شده است، به نتيجه رسيده باشد و به نتيجه هم برسد، توجيه اقتصادي ندارد و زيان هاي سرسام آوري دارد.

زود مسايل خويشاوندي و محله اي روي تصميمات اصلي تاثيرگذار است

وي ادامه داد: انتقاد کردن خيلي راحت است؛ اما در اينجا من راهکار ارائه خواهم داد تا از آن انتفاعي حاصل شود. راهکاري که به ذهن مي رسد؛ اين است که بافق نيروي انساني بسيار قوي دارد، با سواد، با انرژي، خوش فکر، منتها يک اشکال وجود دارد، شايد شرايط اقليمي بي تاثير نبوده؛ در اين که اتحاد و همفکري، به سختي شکل مي گيرد. زود مسايل قومي و قبيله اي و محله اي روي تصميمات اصلي تاثير مي گذارد و از بحث اصلي خارج مي شود؛ وحدت هدف، در بافق خودش را نمي تواند نشان دهد و به محض اين که حرکتي پيش مي آيد تخريب هاي قومي و طايفه ايي و آباء و اجدادي آغاز مي شود.

من خيلي دلم مي خواست که روزي کسي اين طرح ها را پيگيري بکند و بعد از چند سال، نتيجه آن را ببيند:

ساخت جاده بين بافق و رفسنجان مهم تر از جاده گزوييه است

1- بن بست بودن بافق يک معضل است و مانع توسعه است. آرزويم بود يک جاده بين بافق و رفسنجان ايجاد شود. دوستان من در بافق، همين بافق، اعلام کردند که جاده گزوييه در اولويت باشد؛ ولي اين چه دردي را دوا مي کرد که چهار تا روستا به هم نزديک باشند. ما گفتيم که يک کاري بکنيم که از راه جاده بحث مسايل اقتصادي، سرمايه گذاري و ... در بافق باز شود، بافق نزديک شهر رفسنجان است که از کنار آن مي توان فايده گرفت، راه مثل رگ است. که خون را مي رساند. اگر ما به يک يا چند شهر جاده داشته باشيم به آباداني کمک مي کند.

سنگ اهن در بافق حکم نفت در کشور را دارد

2- بافق خودش را محدود کرده به سنگ آهن، در حاليکه پتانسيل بسيار خوبي هست و سنگ اهن در بافق حکم نفت در کشور را دارد. ولي همه چيز ما سنگ اهن نيست.

47 سال هست که سنگ آهن دارد بهره برداري مي شود آيا جز اين بوده که قطارها بار برده اند و همشهريان ما خوشحال بوده که مقدار حقوق آنها بيشتر شده است. سرمايه گذاري سنگ اهن کجاست؟ بافق پتانسيل خودش را داشته باشد؛ ولي روي انواع صنايع پايين دستي کار کند.

پتانسيل راه آهن مد نظر شود

3-بافق از لحاظ راه آهن کار کند، راه آهن مسايل جانبي دارد، بار انداز، گمرک، يعني بحث ريلي جدي گرفته شود و احداث يک بارانداز ريلي به تنهايي براي راه آهن خودش خيلي درآمد دارد.

خرما يک منبع ناتمام الهي است آن را رها کرده ايم

4-خرما، در يک مدار خاصي در کره زمين مي رويد. خرما يک ميوه بسيار استراتژيک است و ما آن را رها کرده ايم و فرآوري آن را توسعه نداديم. هر درخت خرما حدود 200 کيلو خرما مي دهد، اگر هر کيلو 5 هزارتومان باشد، يک ميليون، يک درخت خرما، درآمد دارد. درخت خرما هزينه اي ندارد و چه مقدار مي توان از کنار آن صنايع فرآوري ايجاد نمود؛ جالب اينکه هيچ کدام از اجزاي درخت خرما دور ريخته نمي شود و همه آن تبديل به پول مي شود. قبل از آن پدران ما به بافق بيايند درخت خرما، اينجا بوده است و خدا دارد به ما مي رساند که شما مي توانيد روي درخت خرما کار کنيد، خرما يک منبع ناتمام الهي است و ما آن را رها کرديم و هر چه زمان بگذرد خرما در بازارهاي بين المللي بيشتر عرضه مي شود.

چرا يک بافقي به شهر خودش باز نمي گردد

5-آيا نيروي انساني يک منبع بسيار با ارزش براي يک منطقه است يا خير؟ اگر يک فهرستي تهيه شود و اعلام شود، چه مقدار تحصيل کرده داريم. همه اين نباشد که دلخوش به سنگ آهن باشيم که فقط کارمند سنگ آهن بشويم؛ يعني ما بايد برنامه ريزي براي نيروي انساني داشته باشيم و به نظر من يک اداره اي داير شود به نام اداره بررسي مسايل تحصيل کردگان بافق؛ واقعا ارزش دارد و ببينيم که مثلاً اين فرد چه کسي است و چه کار مي تواند انجام دهد و چه توانايي دارد؛ چرا يک بافقي به محض اين که در يک فضاي ديگر، يک ميدان برايش باز مي شود؛ از اينجا مي رود و ديگر باز نمي گردد.

نيروي انساني علاقمند به بافق تربيت کنيم

6- يک کار ديگر اين است که کار اقتصادي نيست، ولي زمينه ساز براي اقتصادي، افزايش سطح فرهنگ عمومي مردم، اين خودش پول نمي آورد، ولي زمينه را فراهم مي کند که سرمايه گذار جذب شود، من شلوغ کردن را از بافقيها در انجام خواسته هايشان نمي پسندم، چون اين روش خوبي نيست؛ آن روشي خوب است که دانش و فرهنگ را ببريم بالا و انسان تربيت کنيم و در نقاط مختلف کليدي و تصميم گيري شرکت ها انسان داشته باشيم و حالا مي توانيم ببينيم که چه کار مي توانيم، انجام بدهيم؛ نيروي انساني علاقمند به بافق تربيت کنيم.