فارغ از ثمربخشی یا بی اثر بودن نشست طیف های سیاسی در  شهرستان بافق؛ این نشست یک بار مثبت داشت؛ این که از ظرفیت های موجود در راه توسعه و عمران بافق باید استفاده کرد. 

اگر گریزی به سخنان برخی از بزرگان بافق بزنیم؛ گاهی به این گفته ها می رسیم که با " فلان مسئول صاحب نفوذی در فلان وزارتخانه آشنایی دیرینه دارم  و یا  با   "فلان مسئول در کلاس درس دانشگاه  و یا حوزه یک جا بودیم؛ او در آنجا ماند و ما هم به شهر خودمان بازگشتیم" به نظر شما این چه چیزی را به ذهن تداعی می کند؛ پاسخ این است که  اگر از من طلبه یا استاد دانشگاه خواسته شود که در فلان موضوعی که به توسعه شهر بافق کمک می کند؛ من هم سهمی داشته باشم و با ارتباط زدن با این آشناها کمکی؛ ولو اندک به عمران و آبادانی شهر کنم پس چرا انجام ندهم! به بیان دگیر تا " نگرید طفل کی نوشد لبن"  تا شهروندان بافقی از این بزرگان نخواهند، کار به جریان نمی افتد! شاهد مثال، همان کاری که شهر همجوار ما انجام می دهند. از رانت منابع انسانی خود بهر می برند؛ در حالی که ما هنوز یک برنامه جامع و مدون توسعه ایی برای بافق نتوانسته ایم؛ طرح ریزی کنیم. آن وقت گروههای سیاسی ما، دور یک میز می نشینند و به جای راه و چاه نشان دادن؛ انگار که از قبل کوک شده باشند، به یکباره سخنان نامربوط می زنند که انگار دو دشمن روبروی هم نشسته اند، نعوذبالله، 

آری! اینها دغدغه نشست طیف های مختلف سیاسی در شهرستان بافق باید باشد. به جای اتهام زدن و فرافکنی و تقصیر را بر دوش این و آن گذاشتن که نتیجه ایی جز دلخوری و کدورت پیش نمی آید؛ لازم است بر روی نقاط مثبت و مشترک تاکید کرد. راههای خروج از بن بست را با کمک این بزرگان پیدا نمود و آن وقت همگان تلاش کنند تا به نتیجه دلخواه رسید.

اکنون طیف های مختلف سیاسی شهرستان بافق بی واسطه یا با واسطه با مراکز قدرت ارتباطاتی دارند و بطور حتم می توان از این ارتباط در راستای توسعه شهر کار کرد و گاه اتفاق افتاده تا از این راه کاری که در طول چند ماه و سال حل نمی شده، به واسطه اشاره فلان مسئول صاحب نظری حل گردیده است. 

در بافق همیشه دو جناح اصول گرا و اصلاح طلب کشمکش های داشته اند و در هر دوره ای، قدرت در دستان آنان بوده است؛ چناچه در دو دوره ریاست جمهوری نهم و و دهم، دولت تمایل به جناح اصولگرا داشت؛ گرچه بعدها به نوعی جریان انحرافی به پیش آمد. اکنون نیز جریان موسوم به اصلاح طلبان با تدبیر و امید در یک راستا، کم و بیش حرکت دارند و بطور حتم می توان از آنها در جهت عمران و آبادانی بافق استفاده کرد. متاسفانه مشکلی که گریبانگیر این گروهها می شود، برخی مواقع حمایت های یک جانبه از جریان قدرت می شود که بدون بینش و آگاهی و صرفا با توجه به این که خط فکری آنها؛ هماهنگ است، در راستای آنان بصورت کورکورانه حرکت می کنند.  

به نظر می رسد؛ گرچه اهداف طیف های سیاسی این هست؛ اما تقلید صرف و به اصطلاح مقلدانه موجب فساد در تصمیم مسئول می گردد و این بدترین آفتی است که امرزوه به جان بعضی از مسئولان ما افتاده است. برخی از این مسئولان با داشتن سرمایه ها و منابع عظیم پولی سعی دارند تا همه نظرها را؛ موافق خود نمایند تا برنامه ها و اهداف خود را به پیش ببرند؛ هر چند که شاید این برنامه ها در جهت کمک به مردم نباشد. این نگرشی است که باید اصلاح شود و هدف رسیدن به توسعه شهر در جهت وحدت و اتفاق نظر می باشد؛ همان چیزی که رهبر معظم انقلاب در ابتدای سال نو به آن اشاره کردند؛ سال "همدلی و همزبانی"

محمد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌حسین تشکری بافقی

صاحب‌امتیاز و مد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یرمسئول