هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

اندرحکایت خصوصی سازی و خصوصی سوزی در بافق

اندرحکایت خصوصی سازی و خصوصی سوزی در بافق



ماجرای خصوصی سازی در بافق داستان یک بام و دو هوایی است که دستهای منفعت طلب بسیاری از کسانی را برای مردم رو می کند که تحت لوای خدمت و سیاست  تا توانسته اند از گرده معادن شهر به نفع خود بقدری خورده و برده اند که امروز افعی هفت سری شده اند به نام مافیای فولاد.

اگر به تاریخ ذهنیت سازی منفی برای مردمان بافق در مضرات خصوصی سازی مراجعه کنید به این مهم پی می برید که این ذهنیت معمولا از فکر و زبان کسانی زاییده و ترویج گردیده که در پوسته دولتی بودن معادن بافق توانسته اند بیشترین بهره را ببرند و هنگامی که منافعشان را در خطر دیده اند با هیاهویی که از زبان دیگران به راه انداخته اند جلو بخش خصوصی را در ایجاد کارخانه های جوار معدنی گرفته و موفق نیز شده اند.

البته برای این ذهنیت منفی باید اجرای بسیار بد خصوصی سازی توسط همین منفعت طلبان در سطوح بالاتر و  سودطلبی حداکثری تا حد خوردن حق کارگر و کارمند را که چه عرض کنم، بلکه خوردن شتر با بار آن،آن هم در پروژه های پربازده را نیز اضافه کرد.

اما امسال بافق یک بام و دو هوای جالبی در سیاست همین افراد منفعت طلب دید و آن هم اینکه اندر فواید خصوصی سازی که نه،بلکه خصودولتی هنگام واگذاری بی اصول شرکت سنگ آهن مرکزی بافق به صندوق بازنشستگان فولاد و فروش بخشی از سهام آن در فرابورس تا حد مرگ خوش نامی بافق کمر همت بستند و حاضر شدند برای از دست ندادن سفره بزرگ سنگ آهن  در خام فروشی،وجهه خود و یک شهر را به بهای شریک بودن در لقهمه های چرب بفروشند.

اما آن سوی بامشان در مخالفت با کار و بخش خصوصی زمانی دارد هویدا     می شود که با رانت ثروت و قدرت توانسته اند تنها بخش خصوصی سرمایه گذار در صنعت آهن و فولاد در بافق را با کم کردن دامنه عمل آن تا حد تعطیلی به زمین بزنند چرا که هرگز نمی توانند شاهد این ماجرا باشند که با ایجاد کارخانه ای که سنگ را می بلعد و فولاد ثمر می دهد زرق مادام العمر خود و هفت پشتشان را در خام فروشی قطع شده ببینند و از طرفی برای آنهایی که شعار کار بزرگ در صنعت داده اند و نتوانسته اند در این زمینه توفیقی به دست بیاورند سنگین است که ببینند یک شخص آن هم بدون هیچ حمایت دولتی توانسته تابوی نبود چرخه فولاد در بافق را بشکند و آنها که فقط شعار داده اند و دنبال پر کردن جیبهایشان از خام فروشی بوده اند خود را اندر خم یک کوچه این راه ببینند.

آری اگر امروز بافق شاهد این است که علی رغم شعارهای تهی برخی مبنی بر برنامه و تلاش برای جذب سرمایه گذار ،خود چوب لای چرخ حرکت اولین سرمایه گذار این بخش می کنند و براحتی خصوصی سوزی می کنند علاوه بر دلائل دیگر این موضوع را هم مد نظر قرار بدهید که آنها، هم در خصوصی سازی و هم در خصوصی سوزی به یک مؤلفه خوب فکر کرده اند و آن هم اینکه:سهم من، نفع من...

 

محمد علی قاسم زاده